ما گاهی اوقات برای تغییردادن بعضی مسائل در زندگی خود بسیار تلاش میکنیم اما به هدف دلخواهمان نمیرسیم. قصد ما در این مقاله معرفی مسائلی است که تغییردادن آنها وقت تلف کردن به شمار میآید و باید از انجام آنها پرهیز کرد. در ادامه با یوکن همراه باشید.
همانند تمام افرادی که در اواخر 20سالگی خود هستند، من نیز برای تبدیل شدن یه یک انسان بالغ و کارآمد، به خودشناسی پرداختم. یکی از سختترین مسائلی که در این سفر باید بر آن غلبه میکردم فهمیدن این بود که چه زمانی باید اقدام کنم و سعی کنم مسئلهای را تغییر دهم و یا حتی چه زمانی نباید هیچ اقدامی کنم و آن مسئله را به حال خود رها کنم.
من چند ماه پیش، یک تجربه منحصر به فرد را تجربه کردم که به فردی که به من نزدیک بود مربوط میشد. او بسیار منفینگر و بدمزاج بود که تمام تلاشهای من را برای کمک به او را بیفایده میکرد. لحظهی روشن شدن قضیه و باز شدن چشمانم زمانی رخ داده که تمام نیتهای من به هم پیچید و تبدیل به چیزی کاملا مخالف نیت قبلیام شد. در آن زمان بود که متوجه شدم افراد هر چیزی را بازتابی از خود واقعیشان میبینند. هرچقدر هم شما برای کمک کردن به آنها تلاش کنید، تا زمانی که خودشان مایل به تغییر دیدگاهشان نباشند تلاشهای شما بیهوده خواهد بود.
مصر بودن و سخت تلاش کردن برای رسیدن به هدفهایمان و تغییر مسائلی که میتوانیم آنها را تغییر دهیم هنوز هم برای دستیابی به هر چیزی مؤثر است؛ با اینحال ما باید به اندازهای هوشیار باشیم که بعضی اوقات چیزهای خاصی را همانگونه که هستند قبول کرده و به حال خود رها کنیم. در اینجا میخواهیم به 6مورد از این مسائل اشاره کنیم.
1. نمیتوان همه را راضی نگه داشت.
مهم نیست که چقدر این موضوع ناخوشایند به نظر میرسد زیرا این یک حقیقت است. اگر بخواهید کاری کنید که همه شما را دوست داشته باشند شما تنها با این کار خودتان را نامرئی کرده و با پوشاندن صورتتان با یک ماسک دروغین برای تطابق با هر وضعیتی از نشان دادن خود واقعیتان جلوگیری کردهاید. اگر شما اجازه دهید دیگران شخصیت واقعی شما را ببینند، باعث میشود که دوستان و یا همکارانی به دست آورید که با روحیات شما همخوانی داشته باشند بنابراین شما نیاز ندارید که مورد تأیید همگان باشید.
2. احساس گناه چیزی را تغییر نخواهد داد.
احساس گناه برای بعضی اشتباهاتی که مرتکب شدهایم چیزی را بهتر نمیکند، این حس فقط ما را از حرکت به جلو باز میدارد؛ ما بهجای احساس گناه کردن باید اشتباهات خود را شناخته و آنها را قبول کرده و از آنها درس بگیریم، زیرا اشتباهات به رشد ما کمک میکنند.
3. شما نمیتوانید کسی را تغییر دهید.
هر گونه تلاش برای تغییر فردی که مایل نیست رفتار و باورهای مخرب خود را کنار بگذارد بیفایده بوده و این تلاشها فقط مضر نیز خواهند بود زیرا مکانیسم دفاعی آنها دیواری به دورشان میکشد که هیچکدام از حرفهای خیرخواهانه شما قادر به خراب کردن آن دیوار نخواهد بود. تنها راهی که با آن میتوانید به کسی کمک کنید این است که آنها را به حال خود گذاشته و بگذارید راه خود را بروند در این صورت آنها در زمان و شرایط خاص خود با مشکلاتشان مقابله خواهند کرد.
4. شما جاودانه نیستید.
بیشتر ما کار و تلاش برای دستاوردها را در اولویت قرار میدهیم، این باعث میشود که استراحت کردن، مراقبت از خودمان و گذراندن وقت با کسانی که دوستشان داریم را فراموش کنیم؛ تمام اینها به خاطر این است که ما فکر میکنیم زمان زیادی برای زندگی کردن داریم ولی ما باید کاملا آگاه باشیم که قرار نیست برای همیشه در این دنیا بمانیم. هرچه سریعتر با این حقیقت روبرو شویم، سریعتر خود را از کار کردن بسیار و خسته شدن وامیداریم و شروع به قدردانی از زندگی که داریم کرده و از سلامت ذهنی، جسمی، و معنوی خود مراقبت میکنیم.
5. شما فقط با خودتان رقابت میکنید.
اندازهگیری موفقیتها، ثروت و ظاهر دیگران تنها باعث میشود که خود را در این روند گم کنید. شما منحصر به فرد هستید و به خاطر همین نمیتوانید و نباید با کسی رقابت کنید، بلکه باید از خودتان پیشی بگیرید. از آنجایی که هرکسی راه خود را میرود زندگی دیگران نباید به شما ربطی داشته باشد؛ تنها چیزی که باید برای شما اهمیت داشته باشد این است که هر روز بهتر از دیروز باشید.
6. شما مسئول احساسات خود هستید.
گفتهها و اعمال دیگران نمیتوانند رو ما تأثیر بگذارند مگر اینکه ما به آنها اجازه این کار را دهیم. ما نمیتوانیم افکار یا اعمال دیگران را کنترل کنیم، اما میتوانیم انتخاب کنیم که این رفتارها چگونه بر روی ما تأثیر بگذارند. یادگیری اینکه اجازه ندهیم واکنش دیگران بر روی چگونگی احساسات ما تأثیر بگذارد، به ما در ذخیره انرژی برای بهتر شدنمان کمک میکند.
منبع: Lifehack