فرادید؛ گلن گهر؛ چرا "روانشناسی تکاملی" در زندگی روزمره ما مهم است؟
یکی از موانع اصلی در تدریس تکامل این است که مردم ارتباط میان اصول تکاملی و زندگی روزمره را نمیپذیرند. پس از بیست سال تدریسِ درسهای این حوزه، تکامل را در زندگی روزمره مشاهده میکنم. در اینجا به یک روز عادی در آمریکا میپردازیم که سرتاسر با مفاهیم تکاملی همراه است.
"سالی" یک شهروند عادی آمریکایی است. روز سهشنبه را اینگونه میگذراند:
- چرا فرزندانمان را دوست داریم؟
سالی ساعت هفت صبح از خواب بیدار میشود و سعی میکند دو فرزند دبیرستانیاش را بیدار کرده و به مدرسه بفرستد. بااینکه عاشقانه فرزندانش را دوست دارد، اما این پروسه برایش عذابآور است. صبحانه را حاضر کن! این فرم را امضا کن! ساعت 3 دنبال میآیی تا مرا به خرید ببری؟ بهم پول بده!
آیا میدانستید که قبل از ظهور مراقبتهای بهداشتی مدرن، پنجاهدرصد از انسانها حتی به سن یک سالگی هم نمیرسیدند؟ و هشتاد درصد افراد 18 سالگی را تجربه نمیکردند؟
انسان، که در طول عمر خود صاحب فرزندان کمی میشود و برای تولد آنها زمان و انرژی زیادی صرف میکند، این مسئله بسیار حائز اهمیت است. به همین دلیل است که امروزه حاضریم هر کاری برای فرزندانمان انجام دهیم.
- چرا رفتن به باشگاه برایمان سخت است؟
ساعت 8 صبح سالی ورزش با تردمیل را آغاز میکند. او در سال جدید با خود عهد کرده که هفتهای حداقل چهار روز با تردمیل کار کند. اما حقیقت این است که او مخفیانه از تردمیل متنفر است و ترجیح میدهد این دستگاه در خانهاش خاک بخورد!
آیا میدانستید پیش از گسترش تمدن (بهویژه تمدن غربی) در جهان، انسانها گاهی در یک روز معمولی نزدیک به بیست مایل راه میرفتند؟ در طول تکاملِ انسان جایی برای زندگی ساکن و بدون تحرک وجود نداشت. اکنون میتوانیم زندگی کاملاً بیتحرکی داشته باشیم، اما از آنجا که بدن اجدادمان برای سبک زندگی بدون تحرک تکامل نیافت، چه دوست داشته باشیم چه نه، باید از تردمیل استفاده کنیم، به باشگاه برویم و ورزش کنیم.
- چرا کلوچه را ترجیح میدهیم؟
سالی ساعت 8:30 برای صرف صبحانه به طبقه پایین میرود. وسوسه میشود و بهجای میوه دو عدد کلوچه میخورد. کلوچهها درست روی میز و کنار میوهها بودند!
آیا میدانستید که تمایل ما به خوردن غذاهای پر قند و پرچربی برای شرایطی تکامل یافت که با شرایط جهان امروز کاملاً نامنطبق است؟ در حقیقت این تمایلات زمانی تکامل یافتند که غذاهای دارای قند و چربی نادر بودند و قحطی و خشکسالی بسیار رایج بود. بنابراین به غذاهایی تمایل پیدا کردیم که به اجدادمان کمک کنند در دوران سخت زنده بمانند. غذاهای فرآوری شده بعدها تولید شدند و با عادتهای غذایی تکاملیافته ما همخوانی ندارند.
- صنایع آرایشی و زیبایی به تاریخ تکامل ما خیانت میکنند
ساعت 9 صبح سالی آماده میشود. او اندکی از کرم جدیدش را میزند که برای کاهش چینوچروکهای پوست ساختهشده است. سالی امیدوار است که کرمش واقعاً جواب دهد!
آیا میدانستید معیار جذابیت زنان اغلب مرتبط با ویژگیهای جوانی، مانند پوست صاف و بدون چروک است؟ این بدان دلیل است که زنان در زندگی دوره باروری محدودی دارند و ناخودآگاه علائم پیری نشانه فقدان باروری است- و محصولات زیبایی مدرن بازگوکننده این داستاناند.
- همه به افراد نوعدوست علاقه دارند
سالی ساعت 9:30 صبح بهطور معجزهآسایی سروقت به جلسه هفتگی محل کارش میرسد. کل برنامه کاری امروز تشکیل تیمی از افراد برای خیریهای است که سعی دارد تجارت و کسبوکار را "مراقب و نگرانِ جامعه" جلوه دهد.
بهرغم بسیار از تمایلات خودخواهانهای که در ما تکاملیافته، انسان موجودی اجتماعی است و مدت زیادی است که به دیگران کمک میکند. به نظر میرسد که کمک به دیگران مسیرهای تکاملی متعددی دارد که یکی از آنها ظاهر امر است: افراد و کسبوکارهایی که نوعدوست و خیرخواه باشد، ارزیابی مثبتتری دریافت میکنند.
- هیچکس خیانتکارها را دوست ندارد
11:30- سالی که خیلی قهوه دوست ندارد، در اتاق استراحت جروبحث مختصری میان دو همکار میشنود. ظاهراً قانونی غیررسمی میان کارکنان وجود دارد که مصرفکنندگان قهوه بهنوبت شیر و خامه بخرند. اکنون به نظر میرسد یکی از آنها همیشه خامه و شیر میخرد، اما دیگری متهم به از زیر کار در رفتن است.
انسانها با سابقهای طولانی در نوعدوستیِ متقابل تکامل یافتند؛ کمک میکنند و انتظار دارند در مقابل کمک دریافت کنند. این نظام اجتماعی که "نوعدوستی متقابل" در آن حاکم است، افراد اغلب کردههای دیگران را میسنجند تا مطمئن شوند مورد سوءاستفاده قرار نگرفتهاند. تنبیه افراد ناهمگون در هر جامعه مسئلهای استاندارد و معمول است.
- چرا طبیعت را دوست داریم؟
1:30- سالی با دوستش "آنا" برای نیم ساعت پیادهروی دیدار میکند. سالی فهمیده که اگر تمامروز را در دفتر کارش بماند، صبرش لبریز میشود. او روزهای روشن و آفتابی را دوست دارد و برای قدم زدن به طبیعت میرود. او و آنا سعی میکنند هفتهای یکبار به پیادهروی بروند.
در اکثر تاریخِ تکامل انسان، اجداد ما در طبیعت بودند. آنها برای بقا به هر چیزی که در طبیعت یافت میشد وابسته بودند. ذهن ما محصولِ این تجربیات است، به همین دلیل زمانی که در فضای باز سپری میکنیم، حس خوبی داریم.
- کودکان تکاملیافتهاند تا آزاد باشند
3:15- سالی به دنبال پسرش میرود و او را به همراه دوستش به فروشگاه میبرد. سالی امیدوار است آنها در دردسر نیفتند.
درگذشته کودکان زمان زیادی را بدون حضور بزرگترها میگذراندند. درواقع هنوز هم در قبایل چادرنشینِ سراسر جهان، کودکان تمامروز را بدون حضور بزرگسالان با یکدیگر بازی میکنند. در دوران اجداد ما "آموزش" اینگونه اتفاق افتاد.
- بهگونهای تکاملیافتهایم تا به خویشاوندانمان نزدیک باشیم
5:45- سالی به خواهرش "ایاوا" تماس میگیرد. آنها نیم ساعت حرف میزنند و میخندند. هر دو آرزو دارند نزدیکتر به هم زندگی میکردند.
اجدادمان گروههای کوچک (معمولاً 150 نفره) تشکیل میدهند. این گروهها شامل خویشاوندان زیادی میشدند. پس از انقلاب صنعتی (که از دیدگاه تکاملی دورهای بسیار نزدیک محسوب میشود) مردم زندگی دور از خویشاوندان را آغاز کردند.
- تکاملیافتهایم تا داشتههایمان را با خانواده به اشتراک بگذاریم
7:30- سالی و شوهرش برای خانواده شام آماده میکنند. خانواده چهارنفره آنها دورهم مینشینند و از غذا و حضور یکدیگر لذت میبرند. این روش خوبی برای پایان به روز است.
تقسیم غذا همیشه بخش مهمی از زندگی اجتماعی انسان بوده است. این کار نشانه مراقبت از یکدیگر و عشق است. و تمام اینها بهعنوان ویژگیهای مهم تکاملیافته در دنیای اجتماعی ما ظهور کردهاند.
منبع: psychologytoday
ترجمه: وبسایت فرادید