ماشینها تا لب آب پیشروی کردهاند و چادرهای کوچک و بزرگ هم در تعقیبشان. بوی آزاردهندهای از دریا به ساحل پیشروی میکند و موشها آزادانه و بیهیچ ترسی از آدمها بر شنهای کثیف و پر از زباله قدم میزنند. انگار برای پیاده روی صبحگاهی به ساحل آمده باشند. موشهایی به بزرگی یک گربه مغرور.
به گزارش به نقل از روزنامه ایران، مسافران چادرهای کوچک و بزرگ را همچون قارچهای رنگی در امتداد ساحل علم کردهاند و جایی برای سوزن انداختن نیست. آنها بیش از حد معمول به حریم یکدیگر نزدیک شدهاند. تنها سرویس بهداشتی ساحل «سورو» شلوغترین روزهایش را میگذراند با صفی طویل در مقابلش. نمیشود به شعاع 20 متری سورو نزدیک شد. چهرههای درهم آدمهایی که در این نقطه چادر زدهاند نشان میدهد که چقدر بیحوصله، خسته و حتی عصبانیاند. چه تعطیلات قشنگی!
بچههای قد و نیمقد در هوای نیمه شرجی سورو دنبال هم میدوند و خودشان را میاندازند توی دریایی که رنگش چرک شده. پسربچهای که گویی زورش از بقیه بیشتر است سر بچههای دیگر را زیر آب میکند و فریاد زن جوانی بلند میشود که دارد پسرش را مؤاخذه میکند.
توی ساحل هر کس بهکاری مشغول است. یکی لباسهای شسته را روی ماشین پهن میکند. عدهای هم طنابی بین دو ماشین وصل کردهاند و لباسهای خیس را از آن آویزان کردهاند. تعدادی هم روی پیکنیکیها برای صبحانه کتری آب جوش و چای گذاشتهاند. چند نفری هم دارند بساط قلیانشان را سرپا میکنند. پیشتر مشابه این تصویر را در سفری که به کمپ آوارگان موصل در عراق داشتم، دیدهام.
دوربین عکاسی توجه مسافران چادرنشین را به خود جلب میکند. بیشترشان دوست ندارند عکسشان را بگیریم. مرد جوان سیهچردهای که روی تکه فرشی کهنه لمیده دستی تکان میدهد به نشانه رضایت و میگوید: «داداش از من بنداز. عکسمو با شلوارک و رکابی توی سایت میذاری؟» بعد میزند زیرخنده.
از او درباره وضعیت اسکانشان میپرسم و اینکه آیا بوی نامطبوعی که از دریا و سرویس بهداشتی توی هوا میپیچد اذیتشان نمیکند؟ خودش را به کوچه علی چپ میزند:«کدوم بو، بویی نمیاد. اگه منظورت بوی شرجیه که نمیشه کاریش کرد، بوی دریاست.»
از نزدیکیهای کرمان آمدهاند. 4خانواده با 3 ماشین. ماشینهاشان هم ردیف جلوی همه ماشینهای دیگر پارک است، جایی که موجها به ساحل میرسند.
3 روزی است که توی بندر هستند و 5 – 4 روز دیگر برمیگردند شهرشان. وقتی با او کمی خودمانیتر میشوم شروع میکند به غر زدن:«والا امسال عید هرچقدر به اهل و عیال گفتم بزنیم بریم شیراز یا اصفهان یا حتی یزد، گوششان بدهکار نبود که نبود. گیر سه پیچ دادند که الا و بلا باید بریم بندر. زنها قول و قرارشان را قبلاً گذاشته بودند. یک روز قبل از عید وسایل رو جمع و جور کردیم و قطاری اومدیم بندر. از سیرجان تا بندر 4 – 3 ساعت بیشتر راه نیست.
اینجا هم فکر نکنی خیلی خوش میگذره خودت که حال و روز ما رو میبینی، چادرها توی هم رفتن و اونقدر شلوغه که نمیشه پاتو دراز کنی. این هم از وضعیت سرویس بهداشتی. کیلومتری صف وایسادن. غذا هم که زنها همینجا درست میکنن. با من بود با این وضعیت نمیومدم. اگر وضع مالیم بهتر بود مسافرخونهای میگرفتیم که لااقل دستشویی و حموم داشته باشه و اسیر اینور و انور نشیم. تعطیلات این وضع دریای ماست. تابستون از اینم بدتره.»
هنوز حرفهایش تمام نشده که صدای مرد دیگری از چادرشان بلند میشود. مردی میانه قد با موهای تنک و شکمی که جلوتر از خودش از چادر بیرون میآید. باهم باجناق هستند.: «وضع اینطورها که باجناق جان میگه قمر در عقرب نیست. بالاخره مسافرت همینجوری میشه. نباید که بری توی هتل 5 ستاره. کنار دریا چادر زدیم بدون اینکه یک قرون پول بدیم. چشماندازی به این زیبایی کجا سراغ دارین که وقتی از چادر میای بیرون دریا رو ببینی؟
اینجا فقط 2 تا اشکال اساسی داره؛ یکی بوی فاضلابه و اون یکی هم موشهای بزرگی که ترسی از آدمها ندارن. دیروز یکیشون اومده بود توی چادرمون. زن و بچهام زهرهترک شدهبودن. والا توی ساحل موش ندیده بودیم که دیدیم. فاضلاب که صاف میره توی دریا و مسافرام به اندازه کافی آشغال میریزن که موش هام تغذیه کنن.»
زن سن و سالداری که مقابل چادر زرد و آبیرنگشان چایی دم میکند هم از بوی فاضلاب و رفت و آمد موشها گلایه میکند. انیس ضیایی 62 ساله از یزد همراه با پسرها و عروسهایش به بندرعباس آمدهاند. او از وضعیت بهداشتی ساحل گلایه میکند:«چند سال پیش که اومدیم اجازه میدادن سراسر ساحل چادر بزنیم و مثل الان چادرها این همه توی هم نرفته بودن. از طرفی بوی فاضلاب شبها نمیگذاره آدم نفس بکشه. شب باید زیپ چادر رو بکشیم که موشها توی چادر نیان. موش با خودش طاعون میاره.
توی این 3 روزی که اینجا هستیم کمبود سرویس بهداشتی خیلی اذیتمون کرده. برای دستشویی رفتن باید نیم ساعت توی صف بایستیم. حموم که جای خودشو داره. خسته شدیم دیگه، قراره فردا برگردیم شهرمون.»
سواحل تمیز خلیج فارس
برخی از مسافران نوروزی بندرعباس از وضعیت بهداشتی و اسکان گلایهمندند ولی مردم این شهر عنوان میکنند وضعیت شهرشان نسبت به گذشته تغییرات بهتری داشته ولی هنوز مشکل ورود فاضلاب به دریا مرتفع نشده است و سالها برای اینکه دریایی پاک و تمیز داشتهباشند به هر دری زدهاند.
یکی دیگر از مشکلاتی که مردم بندرعباس و حتی گردشگران به آن اعتراض دارند، پلاژ بلااستفاده بانوان است که ساخت آن به گفته اهالی با متدهای روز کشور بوده ولی وجود موش و آلودگیهای دیگر تحت تأثیر ورود فاضلاب آن را به مجموعهای بدون استفاده تبدیل کرده است.
مهدی شیرخانی، فعال محیط زیست بندرعباسی درباره وضعیت آلودگیهای سواحل بندرعباس چنین میگوید: «چند دهه پیش که مردم و حتی مسئولان آنچنان توجهی به توسعه پایدار شهری نداشتند بافت شهری به گونهای گسترش یافت که آثار آن را حالا به وضوح میبینیم. ساخت خانههای بیشمار در حریم دریا و بیتفاوتی به ورود فاضلاب و پساب به داخل دریا آنچنان مورد توجه نبود. بعدها با گسترش شهر و بزرگ شدن آن، خورهایی در سراسر شهر حفر شد برای انتقال فاضلاب به دریا. باید بگویم در طول این سالها همه مردم و سازمانها و نهادها سهمی در این معضل داشتهاند.
اما باید به این نکته اشاره کنم که ورود فاضلاب به دریا چه پیامدهایی برای محیط زیست، حیوانات و مردم این منطقه خواهد داشت. با توجه به اینکه هیچ پایش یا اطلاعاتی درباره حجم و غلظت ورود پسابهای خانگی، صنعتی و شیمیایی به دریا وجود ندارد نمیتوان هیچ اندازهگیری یا محاسبهای دقیق در این مورد داشته باشیم، اما اگر گشتی در سواحل بندرعباس زده باشید حتماً نقاطی از پهنه گلی را خواهید دید که محل تجمع پرندگان، موشها و جانوران دیگر هستند، چراکه فاضلابها پس از ورود به ساحل و پهنه گلی وارد دریا میشوند و با توجه به اینکه بخشی از این پسابها بهعنوان بخشی از غذای این موجودات محسوب میشود شاهد تجمع این موجودات هستیم.
ورود میکروب و باکتری به بدن موجودات ریزمغذی و حتی میگوهایی که نزدیک ساحل زندگی میکنند پس از صید و مصرف میتواند در درازمدت تأثیر نامطلوبی همچون رشد بیماریهای سرطانی و حتی تغییرات ژنتیکی را در پی داشته باشد. به هرحال بخشی از سمومی که خودمان تولید و وارد دریا میکنیم، دوباره به خودمان بازمیگردد.»
خرداد 91 قرار بود شرکت آب منطقهای هرمزگان که متولی خورها، رودخانهها و بستر پیرامونی آنهاست با همکاری شهرداری بندرعباس از ورود آبهای سطحی و فاضلاب محلات به بستر دو خور اصلی این شهر جلوگیری کنند و سپس با به گردش درآوردن آب دریا، این خورها به کانالهایی پر از آب تبدیل شوند اما به گفته فعالان محیطزیست بندرعباس این اتفاق هنوز رخ نداده است.
طرحی جدید برای حل مشکل
شایعه یا واقعیت آلودگی سواحل بندرعباس، نبود امکاناتی همچون سرویس بهداشتی و نارضایتی برخی از مسافران را از مهندس اسماعیل موحدینژاد، معاون خدمات شهری بندرعباس جویا میشویم. وی که چندماهی است سکاندار هدایت این معاونت شده در پاسخ به ما میگوید: «بندرعباس با توجه به جمعیت 600هزار نفری خود و با توجه به مطلوب بودن آب و هوا در ابتدای فروردینماه هر سال با جمعیت چند برابری ظرفیتش میزبان مسافرانی از همه نقاط کشور است.
در طول مدتی که مسافران بویژه فروردین در شهرمان میهمان هستند سعی میکنیم با توجه به این حجم از مسافر میزبانی شایستهای از آنها داشتهباشیم ولی متأسفانه امکاناتمان ظرفیت این تعداد از مسافر را ندارد. درباره سرویسهای بهداشتی باید بگویم چند سرویسبهداشتی سیار در زیر هتل هما، پارک دولت، ساحل سورو و کنار استانداری قدیم برای مسافران مهیا کردیم ولی متأسفانه بیشتر گردشگران نوروزی تمایل دارند کنار ساحل اسکان داشته باشند؛ همین موضوع باعث میشود کمبودها بیشتر به نظر بیاید. بسیاری از بخشهای نوار ساحلی را بستهایم تا این نوار برای پیادهروی و دوچرخهسواری مسافران قرار گیرد نه اسکان.
متأسفانه تجمع چادرهای مسافران اجازه ورود ماشینآلات بزرگ جمعآوری زباله را نمیدهد و همین موضوع در کنار رعایت نکردن برخی از مسافران در پاکیزه نگه داشتن ساحل موجب بروز برخی آلودگیها شدهاست. ما در ایام نوروز برای سرویسهای بهداشتی و تخلیه سطلهای زباله بویژه مناطقی که گردشگران حضور دارند 3 شیفت در نظر گرفتیم که با تمام توان بهکار خودشان مشغول بودند ولی دوباره تکرار میکنم که نیروی انسانی و تجهیزات ما توان سرویسدهی به این حجم از مسافر را ندارد.»
باتوجه به اخبار منتشر شدهای که حاکی از ورود فاضلابهای صنعتی به دریاست موضوع را با مهندس موحدینژاد درمیان میگذارم. وی مدعی است فاضلاب و پسابی که وارد دریا میشود پیش از ورود در تصفیهخانه آب و فاضلاب در شمال شهر بندرعباس تصفیه ابتدایی میشود و از طریق خورها به دریا میریزد.
وی در این باره عنوان میکند: «متأسفانه هزینه لایروبی خورهای بندرعباس خیلی بیشتر از ساخت مجدد آنهاست و اگر شاهد تعویق در طرحهای انتقال فاضلاب هستید بهدلیل ناهماهنگی بین دستگاههای اجرایی شهر است. در حال حاضر یکی از مهمترین اولویتهای استانداری هرمزگان تصفیه دوباره فاضلاب و استفاده از آن در امور کشاورزی و فضای سبز بندرعباس است. اطلاع دارم که قرار است بودجهای در اختیار شرکت آب و فاضلاب بندرعباس قرار بگیرد تا فاضلاب تصفیه شده با خطوط لوله به بیرون شهر منتقل شود تا با تصفیهای دوباره، آب قابل استفاده در اختیار کشاورزان قرار بگیرد.»
و اما وجود موشها در نوار ساحلی بخصوص مناطقی که فاضلاب بیمحابا وارد دریا میشود. مهندس موحدینژاد در این باره میگوید: «جمعیت موشها نسبت بهسالهای گذشته که طعمهگذاری برای کاهش جمعیت آنها صورت میگیرد، پایین آمده و سعی میکنیم این طرح بهطور پیوسته تا از بین رفتن جمعیت موشها در سواحل بندرعباس ادامه داشته باشد.»
مجید وفادار، مدیرکل حفاظت محیط زیست هرمزگان خردادماه سال گذشته عنوان کرده بود پلاژهای بندرعباس و قشم مجوز زیستمحیطی ندارند و ساحل سورو بهدلیل مشکلات زیستمحیطی برای شنا مناسب نیست. آلودگی دریا در ساحل سورو بسیار بالاست و بهدلیل همین مشکلات، امکان استفاده از پلاژ بانوان هم وجود ندارد چراکه ممکن است سلامتی مردم به خطر بیفتد.
مشکلات ورود فاضلاب و پساب مجتمعهای مسکونی و صنعتی و حتی بیمارستانی به دریا چند سالی است به یکی از دغدغههای اصلی مردم این شهر تبدیل شده است. البته راهکارهایی برای عبور از آن نیز وجود دارد که به گفته مسئولان این منطقه نیازمند به تخصیص بودجهای جداگانه دارد. روی جاده ساحلی سورو ایستادهام و به کودکانی زل زدهام که در آب شیرجه میزنند و سر یکدیگر را زیر آب فرو میبرند. آبی که آبیرنگ نیست. آبی که بوی فاضلاب میدهد. خانوادهها اما خوشحالند و شادمانه به کودکانشان لبخند میزنند!