سفر عیسی کلانتری به مرکز استان گلستان در بایکوت رسانهها – به جز صداوسیمای استان- و بدون حضور سمن ها، برای شهروندان گلستانی و خبرنگاران یادآور خاطرات دوران امنیتی شدن موضوع محیط زیست در دولت احمدی نژاد به ویژه دولت دوم ایشان است.
به گزارش به نقل از قانون، این مشی تنها مختص به دیدارها و ملاقات های ایشان با منتقدان حوزه رسانه نبوده است؛ بلکه در برخورد با منتقدان دانشگاهی نیز ایشان ترجیح دادهاند همواره با زبان گزنده به تمسخر و تحکم و متهم کردن با آنها سخن بگویند؛ حال جامعه مدنی و رسانه که جای خود دارد.این سفر خاطره آمد ورفت های مسئولان محیط زیست دولت احمدی نژاد را به استان های مختلف بهخصوص شمال کشور بدون حضور خبرنگاران رسانه های غیردولتی و کنشگران حوزه محیط زیست دوباره در اذهان زنده کرد و این سوال را پدید آورد که «آیا احمدی نژادیسم» در بخشی از بدنه و ساختار دولت در حال شکل گیری است و آیا رییس جمهور محترم می دانند که برخی معاونان شان پی در پی و با صراحت کامل، اصول منشور حقوق شهروندی ایشان را که در دوران تبلیغات انتخاباتی آن همه بر آن تاکید داشتند،زیر پا می گذارند؟ روحانی درسخنان اخیر خود وزرا را به دو دسته امیدواران وناامیدان تقسیم کرد و گفت که ناامیدان کابینه راه حل ارائه نمی دهند و تنها از مشکلات وبحران ها می گویند.
به نظر می رسد مشکل برخی وزرا و معاونان رییس جمهور، نه تنها انفعال وناامیدی بلکه زیرپا گذاشتن مشی دولت اعتدال است که در منشور شهروندی رییسجمهور و وعده های انتخاباتی ایشان ارائه شده؛ به گونه ای که عملکرد آنها را بیشتر از اینکه در راستای آن منشور وشعارها و وعده ها شکل دهد، خلاف آنها و نزدیک به دولت قبل از روحانی شکل داده است.
بیشک عملکرد عیسی کلانتری و مدیران او در حوزه حذف رسانه های منتقد و سمن ها، از نگاهی نشأت میگیرد که نه همسویی با دولت اعتدال است و نه حرکت منطبق با بخش محیط زیستی «منشور حقوق شهروندی»؛ بلکه مصداق بارز انفعال و از آن بدتر، حرکت خلاف جهت خط اعتدال است و می تواند ما را به سمت احمدی نژادیسم سوق دهد.
اگر آقای روحانی نتواند این دست از مسائل معاونان و وزرای خود را حل کند حمایت بخش بزرگی از رای دهندگان، از جمله بدنه جنبش اجتماعی محیط زیست را از دست خواهد داد؛ چرا که ایشان مدت هاست گوش خود را در برابر منتقدان این حوزه گرفته است.متاسفانه معاون ایشان در پارک پردیسان، خلاف نگاه «تامین حقوق شهروندی و ایجاد دولت پاسخگو» حرکت می کند؛ به گونه ای که خبرنگاران و رسانه های مستقل را مزاحم و موی دماغ می دانند و انتقادات را شخصی، دشمنی وسیاهنمایی عنوان می کنند؛
تا آنجا که نقدهای رسانه ها بر مواضع و برنامه های خود را «فحش خواهر ومادر» قلمداد کرده( عین جمله عیسی کلانتری در نشست خبری خطاب به خبرنگاران در پردیسان)و در سفرهای استانی، از برگزاری نشست خبری با خبرنگاران و رودر رو شدن با سمن ها و تشکلهای مربوطه پرهیز می کنند.
انتظار نداریم که کلانتری بتواند ابرچالش های محیط زیست را حل کند که اگر هم بخواهد با چنین چهارچوب های فکری نمی تواند؛ نمونهاش هم بیلان منفی عملکرد ایشان در ستاد احیای دریاچه ارومیه است که با صرف میلیاردها تومان از بودجه عمومی با شکست مواجه شد. همچنین است مواضع غیرعلمی و سلیقه ای ایشان درباره هزارویک موضوع محیط زیستی از موافقت بدون مطالعه و بی پشتوانه با تراریخته ها گرفته تا موافقت با استقرار پتروشیمی در شمال کشور و پرورش ماهی تیلاپیا و سدسازی در جنگل و طرح های انتقال آب و هزار ویک موضوع خانمان برانداز دیگر... .
اگر قرار است موتور دولت آقای روحانی درست کار کند در درجه نخست باید معاونان و وزرای شما منطبق با وعده ها، شعارها ومنشور حقوق شهروندیتان عمل کنند. چه اتفاقی افتاده که معاونان دولت خبرنگاران و رسانه های مستقل را که رکن چهارم دموکراسی هستند تا آنجا نامحرم می دانند که حتی از یک دیدار صوری با آنها نیز پرهیز می کنند. آیا این همان مشی «احمدی نژادی»درباره رسانهها و قلم نیست که اینبار از آستین برخی مدیران و معاونان دولت روحانی سر برآورده است؟ مگر آنها چه می کنند که این همه از جامعه مستقل خبری گریزان هستند؟ آیا شفافیت و پاسخگویی یکی از مهم ترین شعارهای انتخاباتی شما نبود که حالا معاون رییس جمهور به راحتی و بارها آن را زیر پا گذاشته و می گذارد؟
انتخاب فردی مانند عیسی کلانتری که در کارنامه اش خطاهای بزرگ و شکست های واضح دارد که توسعه«طرح نیشکر خوزستان» به خاطر مصرف آب بالا و خاکدان شدن منطقه تنها یک نمونه از این موارد است، برای سازمانی با ابرچالش های بزرگ خشکسالی و ریزگرد و در یک کلام «تخریب سرزمین» در همان قدم اول برای همه محیط زیستی ها پرسشی بی پاسخ بود. حالا این علامت سوال هر روز بزرگ تر از روز پیش می شود که چگونه فردی بدون تخصص، تجربه و از اینها مهم تر با نگاه ستیزبا محیط زیست و نیز ضد حقوق شهروندی و رسانه و خبرنگار و ضد هر چیزی که نمادی از «پاسخگویی دولت به شهروندان» است، می تواند مجری دولتی باشد که آن همه از حقوق جامعه مدنی و محیط زیست گفته است؟
انتظار نداریم معاونان دولت درست در روزهایی که رییس جمهور حتی با فیلتر کردن فضای مجازی موافق نیستید و این را بارها اعلام کرده اید، در فضای حقیقی، نمایندگان افکار عمومی و تشکل ها و انجمن های مردمی را فیلتر کرده و گزینشی عمل کنند. شاید فردا خیلی دیر باشد؛ اگر امروز به این هشدارها و نقدها توجه نکنید!