ماهان شبکه ایرانیان
خواندنی ها برچسب :

شهیدان

آه … آه از این زمانه … خسته شده ام … سرگردانم، حیران و هراسان … و گاه در آرامشی پوشالین که خود می دانم اوج حیرت است، تکیه بر باد می دهم … هر روزم تکراری است و زمان قصه جدیدی بلد نیست که شبها پیش از کابوسهای آشفته، در گوشم فریاد زند … هر لحظه بی هدف کتاب آرزوهای گذشته و آرمانهای بلند آینده را ورق می زنم، اما گویی صفحه حال را کسی کنده است … دلم بدجو ...
«ان الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا تتنزّل علیهم الملائکه الّا تخافوا و لاتحزنوا وابشروا بالجنه»[1]
اصحاب انقلاب اسلامی، انسانهای مهذب و بصیری بودند که در آوردگاه اندیشه های گوناگون، اصولی ترین مواضع را بر مبنای سدیدترین برهان ها و شفاف ترین گویش ها اعلام و ابلاغ می کردند و جان مشتاقان و جویندگان را حامل عالیترین پیامها که رسالتِ حفظ و ابلاغ انقلاب اسلامی در پرتو نحوه حضور اسلام در عصر حاضر است، نمودند و بی تردید یکی از این یاران صدیق، سالار شهی ...
«پدر و مادر! من زندگی را دوست دارم، ولی نه آن قدر که آلوده اش شوم و خویش را فراموش و گم کنم. علی وار زیستن و علی وار شهید شدن و حسین وار زیستن و حسین وار شهید شدن را دوست دارم».
ساعتی چند با همسر استاد مطهری همراه بودیم و او چه زیبا این کلام وحی را اشاره کرد که: «الذین یبلغون رسالات الله و یخشونه و لا یخشون احدا الا الله ». (64)
«اسماء شهدای شما از قبل در «لوح محفوظ الهی » ثبت شده است که اینان خواهند آمد و از اسلام و قرآن دفاع خواهند کرد .» (1) حضرت امام خمینی قدس سره
«فَلَمّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْیَ قالَ یا بُنَیَّ اِنّی أَرَی فیِ الْمَنامِ اَنّی اَذْبَحُکَ فَانْظُرْ ماذا تَرَی قالَ یَا أَبِتِ افْعَلْ مَا تُؤمَرُ سَتَجِدُنی اِن شاءَ اللّهُ مِنَ الصّابِرِینَ (102) فَلَمّآ أَسْلَمَا وَ تَلَّهُ لِلجَبِینِ (103) وَ نادَیْناهُ أَنْ یَا إبْراهیمُ (104) قَدْ صَدَّقْتَ الرُّءیا إنّا کَذلِکَ نَجْزِی الُْمحسِنینَ (105)»
در خاطره ای از یکی از همسنگران و همرزمان شهید حسن صادقی آمده است: شهید صادقی بعد از بازگشت از خط مقدم، به مدت دو ساعت در سنگر به استراحت می پردازد و سپس از خواب پریده، آماده رفتن می شود
«خدایا، هر موقع که واقعه کربلا را به یاد می آورم، چشمانم پراز اشک می شود و به یاد رگ های پاره پاره حسین(ع) می افتادم که زین العابدین(ع)بر آن بوسه می زند; به یاد رقیه می افتادم که وقتی سرپدرش را می بیند، جان می دهد; به یاد بدن حسین می افتادم که چیزی از او شناخته نمی شود; و به یاد علی اکبر حسین می افتادم
این وصیت نامه ها انسان را می لرزاند و بیدار می کند» - امام خمینی(ره)
پیشخوان