ماهان شبکه ایرانیان
خواندنی ها برچسب :

دفاع-مقدس

من یک داستان تاریخی، درام، عاشقانه و حماسی نوشتم. این یک حماسه ‌است از شمال خراسان در صد و چند سال پیش. فضایش با این که یک فضای جنگی و حماسی است اما زنانه هم هست. این برای خودم هم جالب بوده.
کتاب اولم در اوج کارآیی بود و من این اثر را بسیار دوست دارم. بی‌رودرباستی، کتاب‌هایم را مانند فرزندانم می‌دانم، اما به کار آقای ابوترابی بیشتر علاقه‌مندم.
انتشارات کتاب جمکران، رمان «نگهبان سرزمین موعود» نوشته ساجده کارخانه‌ای را منتشر کرد.
ساسان ناطق گفت: در شورای کارشناسی، سعی می‌کنیم با مشاوره درست به نویسنده‌ها، آن‌ها را به سمت موضوعات کمتر دیده‌شده ببریم. نویسنده‌های ما باهوش هستند...
24 خرداد که مصادف با عید غدیر بود، ما خانه یکی از اقوام دعوت بودیم. آن شب و آن میهمانی آخرین باری بود که بابا را در کنار خودمان می‌دیدیم. شب که به خانه برگشتیم، دیروقت بود.
شماره 266 نشریه فکه ماهنامه فکه ویژه تیرماه 1404 منتشر شد.
مادر میلاد پسر دیگرش را فرستاد تا یک تکه از برادرش را هم که شده پیدا کند و بیاورد. من برادر میلاد را در سازمان بسیج دیده بودم که خاک‌ها را زیر و رو می‌کرد تا شاید یک نشانه‌ای از برادرش پیدا کند.
ساسان ناطق، مدیر دفتر هنر و ادبیات اسارت گفت: ما شاهدان زیادی از دوران جنگ تحمیلی داریم، اما تعداد شاهدان دوران اسارت کمتر است. از میان همه آزادگان، تعدادی از دنیا رفته‌اند. این هم به ما برمی‌گردد...
سعید محمدی، نویسنده گفت: قطعاً در هر جنگی کشتار و قتل و مسائل تلخ دیگر وجود دارد و جنگ تحمیلی هم از این قاعده استثنا ندارد. استفاده از طنز برای روایت این داستان دو جنبه داشت؛ اول
سپهبد شهید «علی شادمانی» با حکم فرمانده معظم کل قوا و پس از شهات «غلامعلی رشید» به فرماندهی قرارگاه مرکزی خاتم الانبیا (ص) منصوب شد.
پیشخوان