ماهان شبکه ایرانیان
خواندنی ها برچسب :

چای-مسموم

حدود یک ماه قبل زن جوانی در تماس با پلیس از سرقت طلاهایش خبر داد و گفت: من تومور مغزی دارم و هر چند وقت یکبار برای درمان به تهران می‌آیم چون در اینجا کسی را ندارم مجبورم در پانسیون اقامت کنم. این بار برای هزینه درمانم مجبور بودم طلاهایم را بفروشم به همین خاطر طلاها در کیفم بود.
بار سوم وقتی به آن جا رفتم و کار منزل به پایان رسید از صاحبخانه خواستم برایم تاکسی اینترنتی بگیرد تا به منزلم بازگردم، اما پسر جوان او در حضور مادرش اصرار کرد که هنوز دیر نشده و تا زمانی که تاکسی بگیرد یک استکان چای در کنار آن‌ها صرف کنم!
پیشخوان