خبرگزاری ایسنا: و طبق گزارش رسیده از برنامه «باهمستان»، زهرا داودنژاد، بازیگر فیلم "شماره 17 سهیلا" به کارگردانی محمود غفاری که بازیگری را در سال 79 با فیلم "بچههای بد" شروع کرد و فیلمهای" ملاقات با طوطی "، "دستهای خالی"، "نیلوفر" و "کلاس هنرپیشگی" را در کارنامه خود ثبت کرده است، علاوه بر بازیگری در کسوت دستیار کارگردانی و منشی صحنه هم فعالیت داشته و در گفتوگویی درباره این که به عنوان عضوی از خانواده داودنژاد شناخته میشود و اینکه آیا سایه پدرش (علیرضا داودنژاد) تاثیری در کسب جایگاهی مستقل در سینما داشته است، بیان کرد: عضو این خانواده بودن لذتبخش است، ولی بیتأثیر نیست و نمیشود منکر تأثیر شد. البته پارتیبازی نشده و خودم زحمت زیادی برای این جایگاه کشیدم و علاقه فراوانی هم به این رشته داشتم، ولی بودن در این بستر یک شانس محسوب میشود. سایه و عنوان پدرم باعث شد احساس مسئولیت بیشتری در کار داشته باشم و همه فعالیتم از سال 74 در بخشهای پشت صحنه، دستیار کارگردانی و منشی صحنه بوده است و بازیگری بعد از این فعالیتها شروع شد.
او درباره خانوادگی کار کردن داودنژادها و این که این نوع کار به یک سبک در خانواده تبدیل شده و آیا مرزی بین کار و خانواده وجود دارد، گفت: واقعا برای ما سینما چیزی جز زندگی نیست. من با نان سینما بزرگ شدم. چیزی اضافه یا کمتر از سینما وجود ندارد. مادر بزرگم که هنرپیشه درجه یکی در سن و سال خودشان هستند، در بچگی برایمان قصه تعریف میکردند و ما خودمان را در نقشهای قصه میگذاشتیم و همینطور ادامه پیدا کرد. الان هم سینما برای ما نقش تعیین میکند و به شدت زندگی سختی است.
داودنژاد ادامه داد: کار کردن با خانواده به خاطر تعامل زیاد و درک احساسات عاطفی و خشونت یکدیگر با بازیگری جمع و به یک اتفاق تبدیل میشود. همگی ما در هدف پدرم که سینماست، همسو هستیم. عاشقانه او را به عنوان یک مدیر قبول داریم و احساس میکنیم سربازش هستیم. حتی اگر چیزی را قبول نداشته باشیم به حرفش اقتدا میکنیم و خودم را به چیزی که ایشان خواستند، نزدیک میکنم.
او درباره نامزد جایزه شدن برای فیلم کلاس هنرپیشگی در جشنواره و نیز برای فیلم شماره 17 سهیلا در جشن انجمن منتقدان که به جایزه گرفتن ختم نشد و در پاسخ به این که «آیا دستی در کار است یا بازیهای متفاوت شما نسبت به هم دورهایهایتان باعث شده دیده نشوید؟»، گفت: قطعا من و شما میدانیم که دستهایی وجود دارد و این که چگونه هستند، نمیدانم و برای من هم مبهم است که چرا اتفاق میافتد. این که بازی متفاوتی از من دیده میشود، به خاطر نگاه من به بازی است که عمدتا فرق دارد؛ هرچند من هم الگوهایی در این سینما داشتم مثل خانم معتمد آریا و خانم تسلیمی. جنس هر بازی ربطی به هنر پیشه بودن و شغل محسوب شدن ندارد و من در حد توان و بینشم این کار را انجام میدهم. این نگاه باعث میشود من انتخاب نشوم، چون بازی یا ژانر خاصی فعلا مد شده که من شبیه آن نیستم و امید دارم نگاهها وسیعتر شود و همه مورد توجه قرار بگیرند.
وی با اشاره به این که خیلی در کارهای پدرش حضور ندارد که این هم بنا به خواست علیرضا داودنژاد بوده، دربخشی دیگر گفت: نظر مخاطب برای من خیلی مهم است و بعد از اکران فیلم بیشتر مخاطبان اظهار کردند با نقش من در سهیلا شماره 17 همذاتپنداری داشتهاند یا برایشان باورپذیر بوده؛ این نقطه مشترک بیشتر مخاطبان بود که برای من قابل تأمل است.
او با اشاره به داستان فیلم «سهیلا شماره 17» که بهترین فیلم در جشنواره ژنو سوییس و جشنواره کلن آلمان شده و این که سهیلا یک خانم میانسال است که با بحرانی به نام رابطه ازدواج و خانواده دست و پنجه نرم میکند و به دلیل مشکل ژنتیکی 6 ماه فرصت دارد ازدواج کند و مادر شود و سعی میکند همسر مورد نظرش را پیدا کند، درباره فعالیت در این پروژه توضیح داد: من از اعتماد آقای غفاری (کارگردان) تشکر میکنم، چون از زمانی که قرار شد با هم همکاری کنیم این پروژه به مدت یکسال متوقف شد. در واقع تهیهکننده خواسته بود از یک استار استفاده شود، ولی آقای غفاری خواستند من نقش را ایفا کنم. ایشان صبوری کردند و تهیهکننده راضی شد. بعد از خواندن فیلمنامه مطمئن شدم این نقش برای من نوشته شده و شخصیت فیلم برایم شناخته شده بود؛ چرا که تعداد زیادی از دوستان اطرافم این شرایط را داشتند. بحرانها و نامعلومی آینده و مادر شدن برای خانمها وضعیتی است که با هیچ چیزی مثل ظاهر و پول و موقعیت اجتماعی جبران نمیشود و جایگزینی ندارد.