به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی خبرگزاری میزان، هر ساله با پایان نمایشگاه کتاب تهران هیجان و هیاهوی عرصه کتاب به طرز چشمگیری کاهش پیدا کرده و به سکوتی طولانی فرو می رود.
در زمانهایی که کتب کمک آموزشی و آموزشی تمامی تبلیغات ممکن در وادی کتاب و کتابخوانی را به خود اختصاص داده اند، سایر عرصههای ادبیات کاملاً مهجور بوده و هیچ درگاه تبلیغاتی برای خود ندارند.
برخی از انتشاراتیها با برگزاری مراسم رونمایی کتاب، دورخوانی، شعرخوانی و جلسات نقد و تحلیل آثار با این رکود محسوس مقابله میکنند یا حداقل سعی شان را برای این اتفاق انجام میدهند اما آنچه در واقعیت روی می دهد چیزی دیگر است.
عموم مردم با این نوع جلسات و محفلهای ادبی ناآشنا هستند و یا این جلسات تاحدی به صورت خصوصی و فارغ از تبلیغات برگزار می شوند که به جز برخی محدود سایرین از اخبار آن آگاه نمیشوند.
عرصه کتاب و ادبیات طی سالهای گذشته مظلوم مانده است. این مظلومیت در قبال بنیادی ترین عنصر فرهنگ ساز جامعه اتفاقی است که سالها بعد می تواند به فاجعه ای فرهنگی تبدیل شود. عدم تبلیغات و آشنا کردن مردم با کتاب طی سالهای گذشته باعث شده تا سرانه مطالعه کتاب به طرز چشمگیری کاهش یابد.
از سویی قیمت بالای کتاب و هزینه بالای چاپ و نشر برای انتشارات باعث شده تا به طور معمول خرید کتاب از سوی مردم کاهش یابد اما از سویی دیگر کنار گذاشتن عرصه ادبیات عاملی مهمتر از قیمت این عنصر کلیدی جامعه است.
در میان تبلیغات فرهنگی و هنری کتاب بدون شک هیچ جایگاهی ندارد. اگر نمایشگاه کتاب تهران را از سالانه کتاب حذف کنیم به طور علنی هیچ خبری درباره کتاب در طی سال تولید نمی شود. منظور اخباری جامع و در سطح مردمی است.
این عدم تبلیغات در حالی رخ می دهد که عرصههای دیگر فرهنگ و هنر مانند سینما، تئاتر و موسیقی تمامی امکانات تبلیغات شهری، بصری و رسانه را در دست گرفته اند. امکاناتی که حتی به طور محدود هم در اختیار اهالی کتاب قرار نگرفته است.
البته در این میان جرقه های کوچکی از تبلیغات گاهاً در سطح شهر دیده می شود اما این تبلیغات فصلی، بیشتر از آنکه به عنصر کتابخوانی کمک کند برای زیباسازی به کار رفته است.
مسئولین فرهنگی به تبلیغات کتاب اهمیتی نمیدهند/سرانه مطالعه کتاب یک شبه افزایش نمی یابد
بهناز ضرابی زاده در این خصوص در گفتوگو با خبرنگار گروه فرهنگی خبرگزاری میزان،با اشاره به عدم تبلیغات مناسب در عرصه کتاب و کتابخوانی گفت: متاسفانه وضعیت عرضه بنا بر تقاضای موجود خوب نیست. رسانهها و مسئولین چندان توجهی به فضای کتاب و انتشار آثار ندارند و اگر اثری هم چاپ شود برای آشنایی مخاطب با آن اثر هیچ تلاشی نمیشود.
وی بهسازی کتابخانه های کشور را امری واجب دانست و ادامه داد: ما نیازمند آن هستیم که تمامی مناطق و بخش های کشور با فرهنگ خود آشنایی بیشتر پیدا کنند. این آشنایی می تواند از طریق چاپ آثاری مربوط به آن منطقه صورت گیرد. آثاری که علاوه بر مردم بومی سایر مردم و حتی گردشگران نیز بتوانند از آن بهره مند شوند.
نویسنده "دختر شینا" ما نیازمند آن هستیم که تمامی مناطق و بخش های کشور با فرهنگ خود آشنایی بیشتر پیدا کنند. این آشنایی می تواند از طریق چاپ آثاری مربوط به آن منطقه صورت گیرد. آثاری که علاوه بر مردم بومی سایر مردم و حتی گردشگران نیز بتوانند از آن بهره مند شوند.
ضرابی زاده از عدم برنامه ریزی مناسب برای پر کردن اوقات فراغت جامعه با کتابخوانی خاطرنشان کرد: در زمانی که فضای مجازی تمامی وقت مردم را از آن خود کرده باید برنامه ای درست برای بازگشت مردم به سوی کتاب در نظر گرفته شود. ذائقه مردم می تواند بار دیگر به سمت کتابخوانی کشیده شود و یکی از اهرم های مهم در این مساله تبلیغات درست و از جمله حمایت رسانه ها است.
عرصه کتاب و کتابخوانی در طول سال تنها 12 روز فرصت خودنمایی دارد. جالب آنجاست که در این 12 روز هم اکثریت تبلیغات منحصراً به کتب کمک آموزشی اختصاص دارد. کتبی که در طول سال هم تمامی تبلیغات بخش کتاب را در اختیار دارند اما به گفته اکثریت اهالی ادبیات مطالعه کتب آموزشی را نمی توان در رده سرانه کتاب و کتابخوانی قرار داد.
حال باید دید مسئولین فرهنگی که همه همواره دغدغه افزایش دادن سرانه مطالعه در کشور را همراه دارند در بخش عملی نیز کاری برای انجام دادن پیدا می کنند یا همچنان این بی توجهی ادامه می یابد و طی سالهای آتی با توجه به فراگیر شدن فضای مجازی هر روزه شاهد کاهش بیشتر سرانه مطالعه کتاب خواهیم بود.