ماهان شبکه ایرانیان

بررسی فیلم کمدی Ideal Home با بازی پل راد و استیو کوگان

در طی ده سال، خیلی اتفاقات می‌افتد و خیلی چیزها عوض می‌شود. ده سال از وقتی نویسنده و کارگردان، اندرو فلمینگ Andrew Fleming، سر فیلم‌برداری فیلم «هملت 2» Hamlet 2، طرح اولیه «خانه ایدئال» Ideal Home به ذهنش رسید، می‌گذرد. از ده سال پیش تا الآن دنیا عوض شده است.
در سال 2008، داستانی کمدی در مورد مشکلات تربیت فرزند برای یک زوج همجنسگرا، اتفاق جدیدی بود. حتی اگر از دو بازیگر مرد دگرجنسگرا و با شوخی‌های زیادی در مورد علایقشان استفاده می‌شد. در سال 2018، همین داستان کمدی مانند کپسول زمانی است که از گذشته به جا مانده است. ممکن است به یکی، دو شوخی آن بخندید اما نمی‌دانید هدف از این فیلم چیست، چراکه آینده‌ای که «خانه ایدئال» به دنبال آن است و به تصویر کشیده است را، ما چند سالی است که تجربه کرده‌ایم. فیلم نه به‌اندازه‌ای خنده‌دار و بامزه است که این اختلاف زمانی به چشم نیاید و نه خاص و منحصربه‌فرد که این تفاوت مشخص نباشد.استیو کوگان Steve Coogan در دو مدل فیلم بازی می‌کند، یکی فیلم‌هایی با حضور استیو کوگان و دیگری فیلم استیو کوگان و «خانه ایدئال» مسلماً فیلم استیو کوگان است. از لحظه‌ای که فهمیدیم او نقش شخصیتی به نام اراسموس را بازی می‌کند که آشپز یک برنامه تلویزیونی است، فهمیدیم که این یک فیلم استیو کوگانی است. گذاشتن اسم اراسموس به روی این شخصیت، به کوگان این اجازه را می‌دهد که تا حدی که می‌خواهد عجیب‌وغریب و جالب باشد و کوگان نیز از این موقعیت طلایی کمال استفاده را کرده است. گستاخی، بدون طفره رفتن با اشاره‌های دقیق، هیچ‌کس بهتر از او از پس‌ازاین کارها برنمی‌آید.
پارتنر اراسموس، تهیه‌کننده‌ای به نام پل (با بازی پل راد Paul Rudd) است. اگر وظیفه اراسموس آوردن لبخند به لب‌های او و کمک کردن به خیال‌پردازی‌هایش باشد، وظیفه پل واقع‌بینانه نگاه کردن به مسائل زندگی است. با این‌که پل هر سی ثانیه یک‌بار از کارها و حرف‌های اراسموس ایراد می‌گیرد، اراسموس نمی‌خواهد قبول کند که رابطه آن‌ها از تب‌وتاب اولیه خود افتاده است. وقتی کسی از آن‌ها در مورد آینده رابطه‌شان می‌پرسد، پل جواب می‌دهد: «قسمتی از من فقط به این دلیل می‌خواهد در این رابطه بماند که مردن او را ببیند.» آن‌ها مثل هر زوج دیگری از هم خسته شده‌اند.با وجود این‌که تمام دیالوگ‌های فیلم در حال یادآوری تمایلات این دو شخصیت به بیننده هستند و احساسات مخاطب را عمیقاً درگیر نمی‌کند، اما تحت تأثیر بازی عالی کوگان و راد و نمایش رابطه‌ای باورپذیر آن‌ها، قرار می‌گیریم. افسوس که فیلم‌نامه «خانه ایدئال» بیشتر از پتانسیل رابطه عاشقانه آن‌ها، روی این رابطه سرمایه‌گذاری کرده است.
داستان فیلم از نقطه‌ای روی غلتک می‌افتد که پسر مو قرمزی به نام انجل (با بازی بازیگر سریال «میلیاردرها» Billions، جک گور Jack Gore)، با یک انجیل خانوادگی قدیمی پیش اراسموس می‌آید و ادعا می‌کند که نوه اوست. انجل که دوست دارد او را بیل صدا بزنند، خودش را وارد زندگی پل و اراسموس می‌کند و دلیلی برای ماندن آن‌ها باهم و ادامه این رابطه، می‌شود. لحظه‌های بامزه شروع می‌شود. رفتن به رستوران تاکوبل Taco Bell بخشی از زندگی آن‌ها می‌شود. در صحنه‌ای الیسون پیل Alison Pill در نقش مأمور اداره حفاظت از کودکان برای بازدید خانه آن‌ها می‌آید و فیلم‌های ناجور پل را که قایم کرده بود، پیدا می‌کند.
همه شوخی‌ها سطحی و تکراری هستند، چراکه هدف فلمینگ نشاندن لبخند روی لب مخاطب در کل فیلم است و نه فقط چند صحنه خیلی خنده‌دار. با وجود این‌که بیشتر شوخی‌های فیلم در مورد رفتار و تمایلات شخصیت‌هاست، هدف این نویسنده و کارگردان عادی نشان دادن پدیده فرزند داشتن یک زوج نامتعارف است. بیل اصلاً برایش مهم نیست که پدربزرگش متفاوت است و هیچ‌کس دیگری نیز نظر منفی به این ماجرا ندارد.
اگر بیشتر مدت فیلم بر روی این ماجرا نمی‌گذشت و اگر تلاش فلمینگ برای درست کردن نقطه اوج داستان آن‌قدر خام نبود، شاید این نکته می‌توانست یکی از نقاط قوت فیلم باشد. هنگامی‌که پل به حمله‌های عصبی دچار می‌شود، به نظر می‌رسد این اتفاقات تنها به خاطر بالا بردن هیجان فیلم به آن اضافه شده‌اند؛ و وقتی‌که اراسموس به‌طور ناگهانی از صمیم قلب شیفته این بچه می‌شود، این تغییر ناگهانی خیلی باورپذیر نیست. در مورد خلوص نیت فلمینگ هیچ شکی وجود ندارد (در پایان فیلم، تصاویری از والدینی همانند زوج داستان نشان داده می‌شود)، اما «خانه ایدئال» به حدی کارتونی و شنگول است که نمی‌توان آن را تعبیر عمیقی در مورد خانواده‌ای که خود ما انتخاب می‌کنیم، دانست. موضوع آن معمولی‌تر از آن است که بتوان چیز دیگری نیز از آن برداشت کرد. اگر این فیلم ده سال پیش ساخته می‌شد، ممکن بود قدم مهمی در مسیری درست باشد، اما امروز بیشتر مانند طرح داستان یک برنامه طنز است که آن‌قدر قوی نیست که بتواند به یک مجموعه تلویزیونی تبدیل شود.
این مطلب از نوشته دیوید اهرلیچ David Ehrlich در سایت ایندی‌وایر IndieWire برگرفته شده است.

کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریه‌ها، وبلاگ‌ها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان