شاید اغراق نباشد اگر بگوییم نفت در تمام دوران تاریخی شناخته شده بود. طی قرون گوناگون از نفت و مشتقات آن برای موارد اقتصادی و دارویی استفاده میشده است. در قرن نوزدهم میلادی مساله سوخت چراغ و ایجاد روشنایی در شب یکی از مسائل مهم اقتصادی و گاهی سیاسی بهشمار میرفت. کمپانیهای گوناگون در زمینه تولید این سوخت فعالیت میکردند.
تا آن زمان بسیاری از چراغهای نفتی در شب با روغنهای نباتی و حیوانی روشن میشدند. با افزایش جمعیت و به تبع آن افزایش تقاضای روغنهای چراغ برای روشن نگاه داشتن چراغها در تاریکی، شرکتهای تولیدکننده روغن چراغ در جستوجوی ماده جدید بودند، تا جایگزین روغن چراغ شود.
در دهه 1850 میلادی ایالاتمتحده جرج بیسل وکیلی از نیویورک و تعدادی از سرمایهگذاران کوچک و بزرگ که معروفترین ایشان جیمز تاونزند رئیس بانک نیوهیون بود، به مادهای به نام روغن سنگ علاقهمند شدند. آنها شیمیدانی به نام بنجامین سلیمان دوم را استخدام کردند تا درباره ارزش سوختی این ماده به بررسی بپردازد.
گزارش سلیمان از نظر علمی و اقتصادی رضایت بخش بود. بهدنبال این گزارش «عصر نفت» در 1854 میلادی آغاز شد. در 1859 میلادی سرهنگ خودخوانده، ادوین الدریک با تکنولوژی حفر چاه آب یک میدان نفتی کوچک را در پنسیلوانیا کشف کرد. به زودی مساله حملونقل نفت به مراکز پالایش و بازار مساله مهمی شد. این مساله در کشورهای گوناگون بهصورت گوناگون حل شد. برای مثال در هلند و بریتانیا منجر به تولد رویال داچ شد.
صنعت نفت از ابتدای تولد خود دارای یک دغدغه دائمی است. این دغدغه تلاش برای یافتن منابع دید تولید است. با توسعه تکنولوژی حملونقل و تقاضای بیشتر، بهویژه پس از نوسان مهم پس از کشف الکتریسیته و اختراع خودرو در دهه ابتدایی قرن بیستم، شرکتهای نفتی بزرگ توجه بیشتری به نفت سرزمینهای دورتر کردند.
در دوره ناصرالدین شاه در ابتدا دمورگان در گزارش زمین شناسی خود درباره منطقه خوزستان احتمال وجود نفت را در ایران تایید کرد. یکی از نزدیکان دربار ایران به نام کتابچی در برخی نقاط بهویژه در غرب کشور تعدادی سنگ که احتمال وجود نفت در آنها وجود داشت، کشف کرد.
کشف کتابچی منجر به توجه برخی از سرمایهداران غربی برای کشف نفت در ایران شد. پس از بررسیهای اولیه بالاخره ویلیام ناکس دارسی یکی از این سرمایهداران انگلیسی وارد عرصه شد و به مذاکره با دربار ایران پرداخت.
او در سال 1901 میلادی در دوره سلطنت مظفرالدینشاه قاجار و دوره صدارت عظمای امینالسلطان، قراردادی با دربار ایران بست که طی آن مجاز شد که به مدت 60 سال حق کشف و بهرهبرداری از منابع نفت ایران به جز پنج استان شمالی کشور، متعلق به او باشد. این قرارداد شامل شانزده ماده بود. مواد مهم این قرارداد عبارت بودند از:
1) پرداخت 16 درصد سود خالص شرکت به ایران.
2) پرداخت 20 هزار لیره انگلیس نقد به دولت ایران.
3) تسلیم 20 هزار لیره از سهام شرکت بهرهبردار به دولت ایران.
4) تاسیس شرکتی با سرمایه اولیه 600 هزار لیره برای بهرهبرداری از منابع نفت ایران، حداکثر دو سال پس از بستن قرارداد.
5) مدت قرارداد 60 سال از 28 مه 1901 میلادی بود.
6) تمام تاسیسات نفتی، که توسط انگلیسیها ساخته میشد، پس از اتمام قرارداد متعلق به دولت ایران بود.
این امتیاز بهدلیل بهثمر رسیدن و کشف نفت، که ارزش سیاسی و تجاری زیادی داشت، به سرعت به یکی از مهمترین امتیازاتی که در دوره قاجار به اتباع خارجی داده شده بود، تبدیل شد...
در زمان اعطای قرارداد دارسی دولت ایران برای بهرهبرداری از منابع نفتی خود دچار مشکلات زیادی بود. مهمترین این مشکلات در تکنولوژی و سرمایه اولیه نهفته بود. این دو عامل اولیه و اساسی از محوریترین نکاتی بودند که باعث شد تا ایران توانایی استخراج نفت را در دوره قاجار نداشته باشد.
منبع: مهدی یارمحمدی، «بررسی ویژگیهای اقتصادی وسیاسی قرارداد دارسی برای دولت قاجار»، تاریخ پژوهی، 1394