سرویس سبک زندگی فردا: زمانی که از نیازها و ضرورتهای وجود آدمی سخن گفته میشود داشتن پوشش و لباس نیز در کنار خوراک و سرپناه (مسکن) به عنوان یکی از ملزومهای زندگی آدمی همیشه مورد توجه بوده است. در واقع، یکی از شئونات انسانی که به اندازهی تاریخ وجودی بشر و گسترهی جغرافیایی آن قدمت دارد پوشش است و از آن جا که انسانها به دلیل وجود خرد، اندیشه و اختیار نسبت به سایر موجودها برتری داشته و متفاوت اند، توجه به داشتن لباس و پوشش را میتوان یکی از همین تفاوتها دانست. در هرحال، لباس یک نماد فرهنگی، اجتماعی، مذهبی و ملی برای افراد به حساب میآید. لباس در زندگی امروزی انسانها کارکردهای گسترده و متنوع فردی و اجتماعی دارد که نیاز فطری خوداستتاری را میتوان از جمله کارکردهای فردی پوشش دانست. افراد با توجه به سلایق، انگیزهها و فرهنگ حاکم بر محیط، در انتخاب شکل، رنگ و جنس لباس مورد علاقهی خود اعمال نظر میکنند و از طریق آن به حس خودآرایی و زیبایی دوستی درون شان پاسخ میدهند؛ گرچه متأسفانه امروزه با زیادهروی در پرداختن به این امر، جنبههای منفی پوشش در قالب تجمل گرایی، مدپرستی و خودنمایی نمود بیشتری یافته است که شاید بتوان گفت یکی از علل اصلی آن غفلت از خودآرایی درونی و تهذیب نفس است. در قرآن مجید آمده است: «ای فرزندان آدم! لباسی برای شما فرو فرستادم که برایتان زینت است و شرم گاه تان را می پوشاند؛ اما لباس تقوا بهتر است و...»(اعراف/26). در ادامه این گفتوگو را به نقل از پایگاه اطلاع رسانی حوزه بخوانید.
همان طور که پیش از این هم به آن اشاره شد کارکردهای اجتماعی لباس را نیز نمیتوان نادیده گرفت. در واقع در هر جامعهای نوع و کیفیت لباس زنان و مردان به نوعی تابع شرایط اقتصادی، اجتماعی، اقلیمی و ارزشهای حاکم بر فرهنگ آن جامعه است و الگوهای مختلف پوشش، ضمن ایجاد شخصیت و منزلت فردی میتوانند بیان کنندهی سنتها، ارزشها و نوع فرهنگ حاکم بر جوامع باشند که به عنوان یکی از ابزارهای مهم در جهت تحول در ساختار فرهنگی یک جامعه به کار گرفته میشوند. از سوی دیگر، تمام ادیان الهی به ویژه دین اسلام، به مسئلهی پوشش به عنوان یک نیاز طبیعی و ارزش، توجه خاصی کرده و ابعاد معنوی آن را نیز مطرح کردهاند که به جرئت میتوان گفت دیدگاه اسلام در این رابطه منحصر به فرد است. البته ناگفته نماند که مسئلهی پوشش در دین ما، هم برای مردان و هم زنان مورد تأکید است؛ اما پوشش زنان در احکام و تعالیم دین ما با توجه به شرایط متفاوت جسمی، روحی و روانی آنها نسبت به مردان از اهمیت خاصی برخوردار است که در کنار موضوعهای مربوط به روابط میان زنان و مردان مطرح میشود. در هرحال، طبق آن چه در متون دینی، آیهها و روایتها و سخن بزرگان و صاحب نظران آمده، معیار مطلوب پوشش زن مسلمان در کلمه ی «حجاب» خلاصه شده است.
ویژگیهای لباس از دیدگاه اسلام
در واقع، به طور کلی در دین اسلام علاوه بر احکامی که حدود پوشش زنان و مردان را مشخص کرده است، احکام دیگری نیز وجود دارد که نوعی معافیت را در حدود پوشش مطرح میکند و هم چنین احکامی که برای پوشش، مشخصهها و ویژگیهایی را مدنظر دارد. «به طور مثال، پوشیدن لباسهایی که مخصوص زنان است، برای مردان و بالعکس پوشیدن لباسهای مخصوص مردان برای زنان، بنابر احتیاط واجب، جایز نیست»(طبرسی، ج3، ص246، باب9، عدم جواز تشبه النساء بالرجال). طبق نظر بزرگان دین حرمت این مسئله، علل گوناگونی میتواند داشته باشد که یکی از مهمترین حکمتهای آن جلوگیری از تشابه دو جنس زن و مرد است که به تدریج میتواند زیان های گوناگونی را در خانواده و اجتماع پدید آورد. ویژگی دیگری که به آن اشاره شده، عدم تشابه به کفار در پوشش است. یعنی این که مسلمانان در لباس، کفش، کلاه، انگشتر، گردنبند و سایر پوشیدنیها خود را شبیه کافران نسازند. حضرت علی(ع) می فرماید: «کم می شود کسی خود را شبیه قومی سازد و اندک اندک از آن ها نشود»(نهج البلاغه، کلمات قصار، 207).
همان طور که گفته شد بخشی از این توصیهها و احکام، مربوط به رعایت حدود پوشش اسلامی است که در خصوص زنان پوشش تمام اندام بدن را در بر میگیرد و نیز پرهیز از خودآرایی و جلوه گری نامشروع به ویژه در برابر نامحرمان است. به کارگیری رنگهای روشن و در عین حال سنگین و غیرزننده که موجب جلب توجه نشود، پارچههای نرم و لطیف و در عین حال غیرنازک که بدن نما نباشند از دیگر توصیههای اسلام در خصوص پوشش زنان است. البته باید گفت که به کارگیری شکل و مدل، رنگ و جنس لباسها در شرایط متنوع محیطی و در میان اقوام و قبائل مختلف با هم متفاوت است. لذا یک تعریف جامع و مشخصی را برای الگوی پوشش تمامی زنان مسلمان نمیتوان ارائه کرد. به همین خاطر، به لحاظ اهمیت و حساسیت این مسئله، اسلام قواعد کلی را برای تبیین الگوی مناسب پوشش زنان ارائه کرده است که این الگوها تأثیر عمیق و گستردهای را بر فرهنگ پوشش بانوان ایرانی داشته است.
توجه به دو مفهوم پوشش و حجاب
«عشرت شایق» کارشناس مسائل فرهنگی و اجتماعی در این خصوص میگوید: «پوشش در قالب حجاب در دین ما تعریف شده است و بیش تر به معنای مانع و پرده است. البته هر پوششی را هم نمیتوان حجاب دانست. در هرحال، پوشش برای زن مسلمان دارای دو بُعد ایجابی و سلبی است. بُعد ایجابی آن، وجوب پوشش بدن و بُعد سلبی آن، حرام بودن خودنمایی به نامحرم است و این دو بُعد باید در کنار یک دیگر باشد تا حجاب اسلامی محقق شود. گاهی ممکن است بُعد اول باشد ولی بُعد دوم نباشد، در این صورت نمیتوان گفت که حجاب اسلامی محقق شده است.»
وی ادامه میدهد: «در واقع باید بگویم در مورد حجاب، با دو عنوان کلی مواجه هستیم؛ عنوان اول که همان پوشش است؛ یعنی این که زن بدنش را (به جز صورت و دو دست) بپوشاند(سجستانی، ج2، ص383). البته در مورد این حکم، بعضی از فقها رعایت احتیاط میکنند و پوشاندن دست و صورت را هم واجب میدانند؛ اما اکثر علما قائل به جواز آشکار ساختن دست و صورت برای زن هستند و برای صحت نظر خود به این آیهی شریف استناد میجویند: «و زیورهای خود را آشکار نگردانند؛ مگر آن چه که طبعاً از آن پیداست.» بنابراین، بر زن واجب است که تمام بدنش را بپوشاند؛ یعنی لباسی بر تن کند که آن را پوشش دهد و بدن نما نباشد و عنوان دوم، حجاب است. حجاب، یعنی خودآرایی نکردن (بزک نکردن)؛ چراکه خداوند بزرگ فرموده است: «و مانند روزگار جاهلیت قدیم زینتهای خود را آشکار نکنید.» بنابراین، زنی که وارد جامعه میشود نباید تنها به پوشاندن بدن خویش اکتفا کند؛ بلکه حتی با پوشاندن بدن، در صورتی که خود را آراسته (بزک) کرده و دست و صورتش را زینت داده باشد یا با وسایل آرایش و لباسهای آرایش دهنده، خودآرایی کرده باشد، جایز نیست وارد محیط اجتماعی (مختلط) شود. چرا که این گونه کارها، شأن زنانگی زن را در قالبی ویرانگر نشان میدهد. در حالی که حضور زن در جامعه باید به گونهای باشد که به طور طبیعی انسان بودن او را نمایان سازد. اسلام میخواهد که زن با لباس ویژهی خویش از منزل خارج شود، درست همان طور که مرد باید با لباس مخصوص خود وارد جامعه شود؛ چراکه اجتماعهای مختلط، عرصهی عرضهی مدها، لباسها، زینتها و تهییج جنسی نیست.
«شایق» ضمن تقسیم بندی مفهوم حجاب تصریح کرد: «نباید فراموش کرد که حجاب تنها مختص بخشهایی از بدن نیست؛ بلکه باید حجاب در چشم، گفتار، رفتار و حتی صدا هم داشت. در سورهی نور اشاره شده است که: «ای رسول ما! به مردان مؤمن بگو تا چشمها را از نگاه ناروا بپوشند»(نور/ 30). «ای رسول! به زنان مؤمن بگو تا چشمها را از نگاه ناروا بپوشند»(نور/ 31). هم چنین در مورد حجاب در گفتار آمده که: «پس زنها نازک و نرم با مردان سخن نگویید؛ مبادا آن که دلش بیمار (هوا و هوس) است، به طمع افتد»(احزاب/ 32). در واقع، برای حضور در اجتماع چه اجتماع کوچک خانواده و چه اجتماع بزرگ جامعه باید حجاب رفتاری هم داشت. به زنان دستور داده شده است به گونه ای راه نروند که با نشان دادن زینت های خود باعث جلب توجه نامحرم شوند «و آن طور پای به زمین نزنند که خلخال و زیور پنهان پاهایشان معلوم شود»(نور/ 31). در هر صورت، از مجموع مباحث طرح شده به روشنی استفاده میشود که مراد از حجاب اسلامی، پوشش و حریم قائل شدن در معاشرت زنان با مردان نامحرم در انحای مختلف رفتار، مثل نحوه ی پوشش، نگاه کردن، حرف زدن و راه رفتن است. بنابراین، حجاب و پوشش زن به منزلهی یک حاجب و مانع در مقابل افراد نامحرم است.»
به گفتهی این کارشناس «بعد دیگری از حجاب هم وجود دارد که به لحاظ مفهومی، با حجاب ارتباط پیدا میکند اگرچه در شکل، شاید با حجاب مرتبط نباشد و آن حجاب در صدا است. اسلام، زن را از سخن گفتن با مردان و در برابر مردان باز نداشته است و زن میتواند در مناسبتها و مراسم عمومی و اجتماعی یا سیاسی که به مشارکت در آن فرا خوانده میشود سخن گوید یا فریاد برآورد و حتی در موقعیتهای حماسی که میخواهد تودهی مردم را به نبرد تشویق کند ناله برآورد؛ اما اسلام نمیپسندد که زن با نرم کردن صدا و یا نازک و آهنگین نمودن صوتش، موجب تهییج و برانگیختن احساسهای غریزی دیگران شود. در واقع، سخن گفتن زن با عشوه و ناز به گونهای فریبنده و فتنه گرانه، عناصر تحریک را تقویت میکند و موجب شیفتگی جنس مذکر میشود.» فقها میگویند: «برای زن جایز نیست صدای خود را چنان خوش آهنگ و نازک و نرم کند که موجب تحریک شود. این همان چیزی است که ما از آن به (حجاب در صوت) تعبیر میکنیم.» بنابراین، همان طور که پیش از این هم به آن اشاره کردم برای حضور در جامعه، تنها معیار پوشش ظاهری تمام بدن نیست؛ گرچه این مسئله بسیار حائز اهمیت است؛ اما باید برای داشتن روابط اجتماعی سالم آن پردهها برداشته نشود.»
رعایت حد پوشش و پرهیز از خودآرایی نامشروع
وی در ادامه خاطرنشان کرد: «به طور کلی تمامی مباحث مطرح شده در باب حجاب و پوشش اسلامی زنان بر دو محور اساسی استوار است؛ نخست رعایت حد پوشش به معنای حفظ عورت و دیگری پرهیز از خودآرایی نامشروع است. که در خصوص رعایت حد پوشش، اسلام از زنان خواسته است که حدود پوشش اسلامی را به منظور حفظ عورت خود رعایت کنند. با توجه به روایتها و تفاسیر آیههای قرآن کریم، عورت زن، تمامی اعضای بدن او به جز قرص صورت و دو دست است و لذا الگوی پوششی مورد استفاده زنان باید به گونهای باشد که بتواند این حدود را تأمین کند. در تفسیر استثنای آیه «الا ما ظهر منها»؛ یعنی آن مقداری که زنان در پوشش خود میتوانند آشکار کنند، به احادیث متعددی استناد شده است که از آن جمله میتوان به حدیثی از پیامبر اسلام(ص) در برخورد با اسماء دختر ابوبکر، اشاره کرد که فرمود: «ای اسماء! همین که زن به حد بلوغ رسید سزاوار نیست چیزی از بدن او دیده شود، مگر این و اشاره فرمود به چهره و قسمت مچ به پایین دستش.» پوشش زنان باید طوری باشد که بتواند برجستگیهای اندام بدن او را بپوشاند و از سوی دیگر، بدن نما نباشد؛ یعنی پارچهی آن، اندام بدن را نمایان نسازد. هم چنین در خصوص مظاهر خودآرایی نیز باید بگویم که شامل زیورآلات زنانه اعم از گردنبند، گوشواره، خلخال، بازوبند، دست برنجی، تاج، آرایش کردن سر، صورت، دستها و پاها، استعمال عطر و پوشیدن لباسهای فاخر، زننده و زینتی که باعث جلب توجه شود است که زنان بهتر است برای ورود به اجتماع و این که کمتر دچار مشکلها و آسیبها شوند این موارد را رعایت کنند.»
توصیه به استفاده از روسری، مقنعه و شلوار
«شایق» بیان داشت: «علاوه بر معیارها و احکام مطرح شده در حدود پوشش اسلامی، برخی از مصادیق پوشش زنان در قالب آیهها و روایتها بیان شده است که از آن جمله میتوان به «جلباب»، «خمار» و «سراویل» اشاره کرد. در سورهی نور از زنان خواسته شده است که از پوشش «خمار» به درستی استفاده کنند؛ «روسریهای خود را بر سینهی خود افکنند تا گردن و سینه با آن پوشیده شود.» معنای خُمر در این آیه «روسری» است. هم چنین در سورهی احزاب شکل دیگری از پوشش به زنان معرفی میشود: «یعنی جلبابهای خود را بر خویش افکنند.» جلباب در این آیه بنابر تفاسیر، نوعی مقنعه است که از روسری بزرگ تر و از چادر کوچک تر است و سر و سینه ی زن را با پوشش وسیع خود می پوشاند. دربارهی استفاده از شلوار نیز پیامبر اسلام(ص) فرموند: «خدا رحمت کند زنانی را که شلوار میپوشند.» هم چنین در حدیث دیگری فرمودند: «ای مردم! شلوارها را برای پوشش برگیرید؛ زیرا آنها پوشانندهترین لباسهاست و به وسیلهی آن حجاب زنان خود را هنگام خروج از خانه حفظ کنید»(محمدی ری شهری، ج 2، ص25).
حجاب حق الهی
این کارشناس مسائل فرهنگی و اجتماعی در پایان گفت: «متأسفانه شبههای که در ذهن بعضی افراد وجود دارد این است که خیال میکنند حجاب برای زن محدودیت و حصاری است که خانواده برای او به وجود آورده است. بنابراین حجاب را نشانهی ضعف و محدودیت زن میدانند. راه حل این شبهه در بینش قرآن کریم این است که زن باید کاملاً درک کند که حجاب او تنها مربوط به خود او نیست تا بگوید من از حق خودم صرف نظر کردم. هم چنین مربوط به مرد هم نیست تا مرد بگوید من راضی هستم و همین طور مربوط به خانواده نیست که اعضای خانواده رضایت دهند. حجاب زن، حق الهی است. حرمت زن، اختصاص به خود زن دارد نه شوهر و نه خانوادهاش. همهی اینها اگر رضایت بدهند قرآن راضی نخواهد بود؛ چون حرمت زن به عنوان حق الله مطرح است و خدای سبحان زن را با سرمایهی عاطفه آفرید که معلم رقت باشد و پیام عاطفه بیاورد و اگر جامعهای این درس رقت و عاطفه را ترک کرد و به دنبال غریزه و شهوت رفت، به همان فسادی مبتلا میشود که در غرب ظهور کرده است. بنابراین، کسی حق ندارد بگوید من به نداشتن حجاب رضایت دارم. زن از نظر قرآن به عنوان «امین حق الله» مطرح است؛ یعنی این مقام و این حرمت و حیثیت را خدای سبحان که حق خود اوست به زن داده و فرموده این حق مرا، تو به عنوان امانت حفظ کن. اگر این امر رعایت شود، جامعه به صورتی در میآید که قرآن در آن حاکم است. جامعهای که قرآن در او حاکم باشد، جامعهی عاطفه به حساب می آید.»
منابع:
- قرآن کریم.
- نهج البلاغه.
- طبرسی، محقق میرزا حسین (1408)، مستدرک وسائل الشیعه، قم، مؤسسه آل البیت.
- سجستانی، سلیمان بن الاشعث (1410)، سنن أبی داود، بیروت، دار الفکر، بیروت.
- محمدی ری شهری، محمد (1362)، میزان الحکمه.