اعتماد به نفس، تاثیر مسحور کنندهای روی افراد دارد. اولین باری که متوجه این مسئله شدم چند سال قبل در یک نمایش رقص فلامنکو در بارسلونا بود. من فریفته ی اجرای زنی زیبا و میان سال و تپلی شده بودم. هنگام رقصیدنش نمیتوانستم چشمانم را از او بردارم. من و دوستانم در نهایت او را "با اعتماد به نفسترین زن در جهان" نامگذاری کردیم. مثل این بود که روزانه در وانی پر از اعتماد به نفس حمام میکرد. میدانستم که اگر ذرهای از چیزی که او روی استیج از خود نشان میداد را داشتم غیر قابل توقف میشدم.
دادههایی برای تصدیق این مسئله وجود دارد. مطالعات نشان میدهند که اعتماد به نفس در ارتباطی نزدیک با موفقیت است؛ حتی بیشتر از خبرگی. به همین دلیل است که احساس میکنیم برخی از افرادی که بیشترین ارتباط را با موفقیت دارند به نظر میرسد که میزان زیادی از این ویژگیِ مورد نظر را داشته باشند.
ولی واقعیت این است که اعتماد به نفس چیزی است که همه ما میتوانیم آن را به بار بیاوریم و بیشتر کنیم. حتی بهتر، اینکه علم به ما نشان میدهد دقیقا چگونه این کار را انجام دهیم.
کیِتی کِی و کلِر شیپمن در کتاب "رمز اعتماد به نفس" تلاش گستردهای را برای کشف چگونگی اعتماد به نفس مردم کردند. در اینجا چگونگی یافتههای آنها را خلاصه میکنیم:
" و خوشبختانه، قسمت مهمی از رمز اعتماد بنفس چیزی است که روانشناسان آن را اختیاری: انتخاب ما مینامند. با تلاش بسیار ما میتوانیم انتخاب کنیم که اعتماد به نفسمان را افزایش دهیم. اما ما میتوانیم به آن نقطه برسیم اگر دست از تلاش برای کامل بودن برداریم و برای شکست آماده باشیم."
عمل ناکامل انجام دهید. شکست بخورید. از تمام چیزهایی که یاد میگیرید برای اقدام دوباره استفاده کنید. تکرار کنید تا زمانی که به طور مداوم نتایجی را کسب کنید که میتوانید به آن افتخار کنید و به آن اطمینان داشته باشید.
بیایید نگاهی دقیقتر به نحوه اجرای این روشها داشته باشیم:
1. اطراف خود را از افراد با اعتماد به نفس پر کنید.
آنجلا داکوورث در کتاب پرفروشش به نام ثبات راههای توسعهی ثبات را شرح میدهد، و یا هر ویژگی دیگری که شما آرزوی داشتنش را دارید، این است که با گروهی از افرادی که مشغول انجام کاری هستند که شما میخواهید انجام دهید و یا دارای تواناییای که شما میخواهید آن را در خود توسعه دهید هستند.
"حرکت به سمت همخوانی –هماهنگی با گروه –در واقع حرکتی قدرتمند است. بعضی از مهمترین آزمایشات روانشناسی در تاریخ نشان دادهاند که با چه سرعتی و معمولا بدون آگاهی ذهنی، با گروهی که به نوع خاصی عمل و یا فکر میکنند هماهنگ میشود."
بنابراین، اگر میخواهید با اعتماد به نفس بشوید، شروع به معاشرت با افراد با اعتماد به نفس کنید. نه تنها متجسم ذهنیتی در آنها می شوید که باعث موفقیتشان شده، بلکه همچنین شروع به فعالیتهایی میکنید که آنها را برای رسیدن به موفقیت قادر ساخته است.
زمانی که من شروع کردم به یادگیری رقص تانگوی آرژانتینی، هرکسی که میشناختم بهتر از من میرقصید. سطح اعتماد به نفسم در حد صفر بود. اما آنها به تشویق من برای رقصیدن ادامه دادند، که در کلاسهایی شرکت کنم و سعی کنم چیزهای جدیدی در زمین رقص یاد بگیرم. اعتماد آنها به من باعث بیشتر شدن اعتمادم به خودم شد. و تعهد آنها در تمرین برای بهتر شدن انجام عملی مشابه را برایم آسانتر کرد.
2. به طور مستمر در پیِ کاری باشید.
من زمان زیادی را صرف مطالعهی کارآفرینان موفق، مجریان و مدیران از تمام طبقات اجتماعی کردهام. یکی از شاخصهای کلیدی که باعث کسب تسلط در آنها شده، و اعتماد به نفس لازم را به آنها برای اقدام در چنان سطح بالایی داده است، عمل کردن است. به طور مستمر.
آنها روزها، بارها و بارها برای انجام کاری که در بهبود بخشیدن به تواناییهایشان یاری بخش بود، حاضر میشدند.
اعتماد به نفس از دانستن این که شما توانایی کامل کردن کاری را به میزان رضایت خود دارید، سرچشمه می گیرد. شما نمیتوانید با فکر کردن به چنین اعتماد به نفسی برسید. اقدام آگاهانه (نه صرفا مشغول بودن) این آگاهی را که چگونه آنرا کسب کنید به شما میدهد.
دادهها نیز این مسئله را ثابت میکنند. دان چمبلیس جامعه شناسی است که سالها صرف مطالعه این کرد که چه چیزی باعث میشود شناگران المپیک در چنان سطح بالایی عمل کنند.
" عملکرد فوق العاده مطمئنا آمیزه ایست از هزاران توانایی و فعالیت کوچک، که هرکدامشان به طور اتفاقی یا غیر اتفاقی کسب شدهاند، که با دقت به عادات تبدیل شده و در مجموعهای تلفیقی با هم ادغام شدهاند. هیچ چیز غیرعادی و خارق العادهای راجع به این اقدامات وجود ندارد؛ فقط این حقیقت که آنها بطور مستمر و درستی انجام گرفتهاند، و همه اینها با هم، منجر به تولید این ویژگی خوب میشوند.
وقتی این ویژگی خوب تبدیل به عادت شما شود، اعتماد به نفس شما به طور خودکار افزایش پیدا خواهد کرد. و تنها راه برای ایجاد عادت این است که بطور مستمر و پست سر هم انجام بگیرد.
3. شکست بخورید تا به پیروزی برسید.
شما بدون رشتهای از شکستهایی که شما را در مسیر درست برای دستیابی به نتایج با کیفیت قابل پیش بینیِ بالا هدایت میکنند، نمیتوانید به پیروزی برسید.
البته که هیچکس نمیخواهد شکست بخورد. اما اگر میخواهید موفق شوید، این دقیقا همان چیزی است که باید انجام دهید.
شکست، اطلاعاتی را از چگونگی رسیدن به موفقیت از خود باقی میگذارد. و موفقیت، اعتماد بنفس را افزایش میدهد.
هرچقدر شکست بخورید، راجع به اینکه چه چیزی کارساز است و چه چیزی نیست اطلاعات بیشتری بدست میآورید. هرقدر درک بیشتری داشته باشید از اینکه چگونه چیزی پرطرفدار بسازید، این برای شما آسانتر میشود که با اعتماد به نفس در راهی قدم بردارید که میدانید چیزی را که میخواهید به دنبال خواهد داشت. هرقدر پیشرفت بیشتری داشته باشید، به همان میزان احتمال کمتری وجود دارد که وقتی چیزی مطابق میلتان پیش نمیرود، اعتماد به نفس خود را از دست دهید.
سث گادین نویسندهای است که 18 بار کتابهایش پرفروش بودهاند. قبل از این که هیچکدام از کتابهای پرفروشش را چاپ کند، 10 سال از زندگیاش را به عنوان بسته بندی کننده کتاب گذراند و ماهی یک کتاب تولید میکرد. تولید 120 کتابی که بیشترشان به مقدار ناچیز به فروش رفتند، به او چیزهای زیادی در مورد نوشتن مطالبی که مخاطبانش میل به خرید داشته باشند، آموخت.
جیمز دایسون قبل از توسعه ی کارخانه میلیارد دلاری جاروبرقی خود، 15 سال بر روی ساختن بیش از 5000 نمونه اولیه سپری کرد. او اینگونه مینویسد:
"زمانهای سختی وجود داشتند، ولی هر شکست مرا به حل مشکلم نزدیکتر کرد."
بدون توجه به نقطه شروع، شما میتوانید اعتماد به نفس بیشتری داشته باشید. همه اینها با این شروع میشود که شما شایستگی لازم برای عالی بودن را در خود تشخیص دهید. بعد از آن مطمئنا باید قدمهایی را بردارید که شما را در رسیدن به آن کمک میکند.
با گذشت زمان، تواناییهای شما رشد میکند، و همین طور اعتماد بنفستان، تاثیر مسحور کنندهای که روی افراد دارید و میزان موفقیت شما.