جام جم: علی دایی، در کرمانشاه حضوری فعال دارد و برای ساماندهی به زلزلهزدگان حتی به روسیه و جام جهانی نرفت. مسعود شجاعی هم که در چند روز گذشته سنگ تمام گذاشت و با همکاری اعضای تیم ملی به جنوب کشور رفت و چند تانکر آب و دستگاه آب شیرینکن خرید تا بخشی از نیاز مردم خوزستان به آب را برطرف کند. دیروز هم عکسی از یوسف کرمی، قهرمان تکواندوی جهان منتشر شد که نشان میداد او دو سال است که در روستای محروم دلگان سیستان و بلوچستان مشغول خانهسازی است. با این قهرمان ورزشی همصحبت شدیم تا برایمان از انگیزهاش برای کمکرسانی به مردم نیازمند بگوید. کرمی را میتوان جزو جوانهای موفق دهه شصتی دانست. او دارای مدرک دکترای جامعهشناسی است، 19 سالگی ازدواج کرده و دو فرزند دختر دارد و در رشته تکواندو هم یکی از افتخارات ایران است.
چه انگیزهای باعث شد تا یک کار خوب را آغاز کرده به سیستان و بلوچستان بروید و برای مردم محروم این منطقه خانه بسازید؟
کار خوب که انگیزه خاصی نمیخواهد؛ کار دل است. از کمک کردن به مردم لذت میبرم. گروهی هستیم که هر ماه یک یا چند کار خیرخواهانه انجام میدهیم. ماه رمضان به خانوادههای کم بضاعت گوشت میدهیم و عید نوروز شیرینی و آجیل. گاهی هم با پولهایی که جمع شده، زندانی آزاد میکنیم. این ماه تصمیم داریم هزینه آزادی چهار زندانی را بدهیم. اول با چند تا از دوستانم تصمیم گرفتیم پول روی هم بگذاریم و به نیازمندان کمک کنیم، اما الان تعداد خیرین خیلی زیاد شده. از همه ایران کسانی هستند که کمک میکنند. هر ماه مقدار پول جمعآوری شده اعلام و محل هزینه با فاکتور و سند هم ارائه میشود که سوء تفاهمی پیش نیاید.
چهرههای معروف حوزه بازیگری و ورزش وقتی به اصطلاح آستین بالا میزنند و در کارهای خیر پیشقدم میشوند، مردم هم تشویق به این کار میشوند، اما گاهی برخی از سلبریتیها خُلف وعده کرده و اعتماد مردم را خدشهدار میکنند، به نظرتان چطور میتوان جلوی این سوء استفادهها را گرفت؟
زمان زلزله کرمانشاه به نظرم مردم خیلی جوگیر شدند و خیلیها خودشان راه افتادند و رفتند کرمانشاه که به زلزلهزدهها کمک کنند. انبوهی از کمک به مناطق زلزلهزده رسید بدون اینکه برنامهریزی برای توزیع آنها وجود داشته باشد. برخی اوقات لازم است که چهرههای معروف خودشان وارد عمل شوند تا توجه مردم و مسئولان را به منطقهای و یا بحرانی جلب کنند؛ مثل همین کاری که آقای مسعود شجاعی برای کمک به آبرسانی خوزستان انجام داد و کمکهای زیادی را جمعآوری و بدون معطلی اقدام به خرید تانکر کرد. اگر چهرههای معروف واقعا مردمدوست و خیر هستند الان به کرمانشاه بروند و در این گرمای شدید هوا به زلزلهزدهها کمک کنند. خیلی تاسفآور است که شنیده میشود حتی برخی پولی که برای کمک به آنها جمعآوری کردهاند را در حساب خودشان نگه داشتهاند؛ واقعا این پولها خوردن ندارد. اصلا نمیتوانم باور کنم که چنین اتفاقی افتاده باشد. چرا با اعتبار هنرمندان و ورزشکاران بازی کرده و آن را مخدوش میکنند؟ من چند سالی است که در منطقه سیستان و بلوچستان فعال هستم و با کمک خیرین برای مردم این استان خانه میسازیم، اما دیروز که عکس روستای دلگان منتشر شد، متوجه شدم که خیلی از مردم تاکنون حتی نام این روستا را نشنیدهاند و اصلا خبر ندارند که چنین روستایی وجود دارد که مردمش زیر خط فقر زندگی میکنند، اما بشدت به ایران عشق میورزند. آنها نه برق دارند و نه آب و از امکانات اولیه برای زندگی محروم هستند، اما هیچ اعتراضی ندارند و خم به ابرو نمیآورند و شرافتمندانه زندگی میکنند. مردم و مسئولان بهتر است این مردم را هم ببینند و به آنها کمک کنند. خجالت آور است در کشوری که نفت و انواع معادن را دارد، مردم بخشی از ایران در زیر خط فقر زندگی کنند.
یکی از دهه شصتیهای موفق هستید؛ سال 62 متولد شدهاید، قهرمان تکواندو هستید، خانواده تشکیل داده و دو فرزند دارید، دکترای جامعهشناسی دارید، چطور برای داشتن یک زندگی هدفمند برنامهریزی کردید؟
همیشه کاری را انجام دادم که دوست داشتم، 19 سالگی ازدواج کردم و خدا را شکر خانواده بسیار خوبی دارم. هرگز سخت نگرفتم، هر جا لازم بود حرف زدم هر جا باید سکوت میکردم، ساکت شدم.
در خانوادهای پرجمعیت متولد و بزرگ شدهاید؛ هشت خواهر و برادر هستید که شما هفتمین فرزند هستید، برخی دلایل عدم موفقیتشان را مثلا متولد شدن در خانواده پرفرزند و کم بضاعتی پدر و مادر میدانند...
همه اینها بهانه است! همه چیز بستگی به خود آدم دارد. هیچ وقت نباید پدر و مادرها را متهم کرد؛ وظیفه آنها فقط این است که بچه را بزرگ کنند، پدرم کارگر بود و من همیشه قدردان زحمات او هستم، همه تلاشم را کردم تا زحمتهای او را تلافی کنم و فرزند شایستهای برای او باشم. به نظرم فضای مجازی و شبکههای اجتماعی زندگی مردم را متاثر کرده و آنها را از واقعیت دور کرده است. برخی برای لایک گرفتن و فالوور و دنبال کننده بیشتر در اینستاگرام دست به کارهایی میزنند که آدم تعجب میکند. نوجوانان و بچهها پستهای آنها را میبینند و، چون از پشت پرده ماجرا خبر ندارند، توقعاتشان از خانواده تغییر میکند. از این جهت جامعه ما از فضای مجازی آسیب دیده است.
ازدواجتان در 19 سالگی چطور اتفاق افتاد؟
همسرم را اصلا نمیشناختم، ازدواجم کاملا سنتی بود و الان از زندگیام کاملا راضی هستم. معتقدم همه چیز دست خود آدم است. ما هستیم که تصمیم میگیریم خوب باشیم یا بد، پاک زندگی کنیم یا خطاکار. اصلا متوجه نمیشوم افرادی که مثلا بعد از 10 سال زندگی مشترک تصمیم به جدایی میگیرند و میگویند نمیتوانیم ادامه بدهیم! شما اگر تفاهم نداشتید که همان سال اول باید از هم جدا میشدید، چون سالهای اول که سختیها بیشتر است و شناخت دو نفر از هم کم است. چرا الکی بهانهگیری میکنید و دلایلی میآورید که اصلا قابل قبول نیست.
به نظرتان در این زمینه فضای مجازی هم تاثیری دارد؟
بیتاثیر نیست، اما معتقدم که شبکههای اجتماعی شمشیر دو لبه است. هم خوب است هم بد. با چاقو هم میشود آدم کشت هم میتوان با آن میوه پوست گرفت! بیشتر مردم از شبکههای اجتماعی استفاده نادرست کرده و برای سرگرمی و تفریح از آن استفاده میکنند در حالیکه از این فضا استفادههای خوبی هم میتوان کرد بخصوص در زمینه اطلاعرسانی و کمک به نیازمندان. کسب و کار اینترنتی و فضای مجازی هم اگر درست انجام شود، از آن کارهای خوبی است که نیاز به ساماندهی دارد. معتقدم درباره حضور در شبکههای اجتماعی و فضای مجازی باید فرهنگسازی شود.