ماهان شبکه ایرانیان

نقد فیلم Skyscraper: فیلم جدید دوین جانسون (راک)

«آسمان‌خراش» Skyscraper یکی از احمقانه‌ترین فیلم‌های اکشنی است که اخیراً روی پرده‌ی سینما رفته است و می‌توان گفت مخلوطی است از «آسمان‌خراش جهنمی» Towering Inferno، «جان‌سخت» Die Hard و محکی از آستانه‌ی تحمل یک مخاطب معمول هالیوودی که درک ابتدایی از قوانین فیزیک دارد

«آسمان‌خراش» Skyscraper یکی از احمقانه‌ترین فیلم‌های اکشنی است که اخیراً روی پرده‌ی سینما رفته است و می‌توان گفت مخلوطی است از «آسمان‌خراش جهنمی» Towering Inferno، «جان‌سخت» Die Hard و محکی از آستانه‌ی تحمل یک مخاطب معمول هالیوودی که درک ابتدایی از قوانین فیزیک دارد. اگر بخواهید با آن همراهی کنید به شما خوش خواهد گذشت و ترغیب مخاطبان به همراهی کردن با فیلم‌ها هنری است که برای راک Rock همیشه سودآور بوده است.
بازیگری که حالا به نام دواین جانسون Dwayne Johnson شناخته می‌شود — هرچند چنین فیلمی همان راک Rock را می‌طلبد — بیش از آن‌که طنز در بازی خود داشته باشد، هیجان را در نقش خود تزریق می‌کند. با وجودی که بازی کردن نقش مردی که خود را به آب‌وآتش می‌زند تا خانواده‌اش را نجات دهد مستلزم چنین ایفای نقشی است، این فیلم (در کنار فیلم‌نامه‌ی تربر Thurber و غیبت ضدقهرمان هانس گروبر Hans Gruber) به گردپای بروس ویلیس محبوب و جان سخت در فیلم‌های جان مک‌تیرنان John McTiernan نمی‌رسد که این ماه سی‌امین سال اکران خود را جشن می‌گیرد و مجموعه‌های سینمایی باید با آغوش باز پذیرای آن باشند.

جانسون Johnson نقش ویل سویر Will Sawyer را بازی می‌کند، یک مأمور ویژه‌ی سابق که به خاطر یک تراژدی که بیش از یک دهه قبل برایش اتفاق افتاد و نصف یک پایش را از دست داد، پشت‌میزنشین شده است. او که حالا به عنوان یک مشاور ارشد امنیتی فعالیت می‌کند، با یک مورد جدید روبرو شده است: او باید تمام سیستم‌های حفاظتی و امنیتی برج مروارید The Pearl را چک کند، آسمان‌خراشی در هنگ‌کنگ که بلند‌ترین آسمان‌خراش دنیاست و ارتفاع آن سه برابر ساختمان امپایر استیت است.
برج مروارید منحنی و به شکل یک موجود زنده است که در آن یک پارک سی طبقه‌ای وجود دارد و در بالای آن یک حجم کروی اسرارآمیز قرارگرفته است. صاحب میلیاردر این برج (ژائو Zhao با بازی چین هان Chin Han) پز مانیتورهای باکیفیت داخل این حجم کروی را می‌دهد و معتقد است هشتمین شگفتی جهان است که معنی آن این است که باید بیشتر از آسمان‌خراشش بیرون بیاید و دنیا را ببیند.
ژائو Zhao یک دشمن دارد که افرادش کنترل سیستم‌های برج مروارید را به دست می‌آورند و ویل Will را زمانی که دور از این برج است تقریباً می‌کشند. زمان که آدم بدها آتش بزرگی در طبقه‌ی 95ام برپا می‌کنند و سیستم‌های امنیتی باظرافت آن را از کار می‌اندازند و ورود و خروج به ساختمان را محدود می‌کنند، همسر ویل (نو کمبل Neve Campbell، با بازی در نقش یک جراح نظامی) و دوقلوهایش همچنان در طبقات بالای برج هستند.اگر فکر می‌کنید می‌توانید راک را بیرون از برج نگه دارید درحالی‌که زن و بچه‌اش در ساختمان در حال سوختن هستند، می‌توانید سعی خود را بکنید؛ اما لطفی به خودتان بکنید و مطمئن شوید هیچ جرثقیل عظیم‌الجثه‌ای در آن حوالی نیست: در یکی از اولین صحنه‌های خطرناک و خنده‌دار آن، ویل از یک جرثقیل بزرگ بالا می‌رود (چقدر طول می‌کشد تا آن‌همه پله را بالا بروید؟!) و از قلاب آن برای شکستن سقف یکی از طبقات استفاده می‌کند و سوراخی در آن ایجاد می‌کند، سپس از روی جرثقیل می‌دود و با جهشی خود را به داخل ساختمان می‌رساند.
احتمالاً هیچ فیلم دیگری تا این حد از این وسیله استفاده‌ی خنده‌داری نکرده است که در آن شخصیت اصلی از جایی به آن بلندی می‌افتد اما در آخرین لحظه به طرز معجزه‌آسایی خود را می‌گیرد که کاملاً غیرممکن است. ویل هنوز وارد آن سوراخ نشده که تصمیم می‌گیرد از آن دوباره خارج شود (و به همان حماقتی که در این لحظات جریان دارد، باید عاشق ایمان او شوید که معتقد است نوارچسب مانع جدا شدن او از لبه‌ی طبقه‌ی 98ام خواهد شد.)
در داخل ساختمان سارا سویر Sarah Sawyer با بازی کمبل Campbell درواقع یک دخترک بی‌چاره و محتاج به کمک نیست؛ اما بر اساس فیلم‌نامه‌ای که در آن فشار دادن دکمه‌ها بر روی صفحه‌ی کنترل چاره‌ساز است، تخصص ویل بالاخره در جایی موردنیاز خواهد بود. در پنت هاوس طبقه‌ی 220ام ژائو از خود در داخل یک اتاق امن با دیوارهایی از جنس تیتانیوم محافظت می‌کند و کسانی که به دنبال او هستند تصمیم می‌گیرند از ویل برای بیرون آوردن او استفاده کنند و به همین خاطر بچه‌هایش را گروگان می‌گیرند. لطفاً تا وقتی فیلم به جایی می‌رسد که او به صفحه‌ی کنترل پنت هاوس دسترسی پیدا می‌کند، قسمت منطق مغز خود را غیرفعال کنید.
با توجه به این‌که در سمت ضدقهرمان‌ها شخصیت خاصی وجود ندارد که راک با او مبارزه کند، اکشن‌های انسان علیه انسان این فیلم (برخلاف اکشن‌های انسان علیه قوانین ابتدایی فیزیک) معمولی‌تر از چیزی است که می‌توانست باشد؛ اما تماشای جانسون Johnson در نقش پدری که هیچ‌چیز جلودارش نیست، حتی با آن شرایط، لذت‌بخش است. چرا جانسون در این برهه از زندگی حرفه‌ای خود همچنان باید فیلم‌های مسخره را قابل تماشا کند؟ چرا کارگردان‌های واقعی و اصیل اکشن صف نمی‌کشند تا با او یک فیلم خوب بسازند؟
این مطلب برگرفته از نوشته‌ی John DeFore در وب‌سایت هالیوود ریپورتر است.
همچنین بخوانید:
بررسی فیلم Rampage: فیلمی سرگرم‌کننده برای تماشا در یک روز تعطیل

کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریه‌ها، وبلاگ‌ها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان