فرادید؛ طبق ماده 1106 قانون مدنی در عقد دائم نفقه زن به عهده شوهر است. به موجب این ماده زن می تواند از شوهر مطالبه نفقه نماید و در صورت لزوم از طریق مدنی و کیفری او را برای پرداخت نفقه تحت تعقیب قرار دهد.
نفقه به معنی معاش، خرج و هزینه است و در اسلام خداوند نفقه و یا همان هزینه زندگی زن را بر عهده شوهر قرار داده است. در واقع نفقه، اجرت المثل و نحله از حقوق مالی زن است که پرداخت آن به عهده زوج میباشد.
رابطه نفقه با تمکین
زن در صورتی مستحق دریافت نفقه است که از شوهر تمکین کند یعنی وظایف زناشویی را نسبت به او انجام دهد. پس اگر زن بدون عذر موجه حاضر نشود که با شوهر خود در یک محل زندگی کند یا به خواسته های مشروع او بی اعتنا باشد حقی بر گرفتن نفقه ندارد در اصطلاح حقوقی به چنین زنی ناشزه می گویند.
ارکان نفقه
طبق ماده 1107 قانون مدنی نفقه عبارت است از همه نیازهای متعارف و متناسب با وضعیت زن از قبیل مسکن، البسه، اثاث منزل و هزینه های درمانی و بهداشتی و خادم در صورت عادت زن یا احتیاج او به واسطه بیماری یا نقص عضو
طبق نظر دکتر کاتوزیان نفقه عبارت است از تمام وسایلی که زن با توجه به درجه تمدن، محیط زندگی و وضع جسمی و روحی خود بدان نیازمند است. تشخیص اینکه کدام وسیله را باید از ارکان نفقه زن به شمار آورد با عرف است و ملاک ثابتی در این خصوص وجود ندارد.
نفقه زنان شاغل
نفقه به زنان شاغلی که در منزل همسر زندگی می کنند نیز تعلق می گیرد. در واقع همواره وظیفه نفقه بر عهده ی همسر میباشد. چرا که اگر زوجه در بیرون از خانه کار می کند و پولی را دریافت می کند تمام و کمال آن پول به خودش تعلق دارد و وظیفه ندارد که حتی یک ریال از آن را برای خانه و زندگی خرج کند.
تکلیف پرداخت نفقه در صورت ترک منزل از ناحیه زن
شوهر وظیفه دارد که در حد توانش منزلی متناسب با شئونات زن برای وی فراهم کند حال اگر حضور زن در آن منزل احتمال ضرر و زیان شرافتی و یا بدنی (آزار و اذیت) را برای وی به همراه داشته باشد ترک آن منزل به معنی ناشزه بودن زن نیست و در این صورت نفقه زن تا برطرف شدن این مشکل برعهده شوهر است. به موجب ماده 1114 قانون مدنی زن باید در منزلی که شوهر تعیین می کند زندگی کند مگر آن که اختیار تعیین منزل به زن داده شده باشد.
بیشتر بخوانید: اموال منقول چه تفاوتی با اموال غیر منقول دارند؟
طبق ماده 1115 قانون مدنی اگر بودن زن با شوهر در یک منزل متضمن خوف ضرر بدنی یا مالی یا شرافتی برای زن باشد زن می تواند مسکن جداگانه تعیین کند در این صورت مادام که زن در بازگشت به منزل شوهر معذور است نفقه بر عهده شوهر خواهد بود. البته در این حالت زن در انتخاب مسکن جداگانه آزاد نیست و این انتخاب باید به تراضی طرفین یا حکم دادگاه باشد.
ضمانت اجرای نفقه زن
تکلیف شوهر به دادن نفقه دارای ضمانت اجرای مدنی و کیفری است.
- ضمانت اجرای مدنی
به موجب ماده 1111 قانون مدنی زن می تواند در صورت استنکاف شوهر از دادن نفقه به دادگاه رجوع کند در این صورت دادگاه میزان نفقه را معین و شوهر را به دادن آن محکوم خواهد کرد. در صورت استنکاف شوهر از پرداخت نفقه و عدم امکان اجرای حکم دادگاه و الزام او به دادن نفقه زن می تواند برای طلاق به دادگاه رجوع کند در این صورت دادگاه شوهر را اجبار به طلاق می نماید. بنابراین ضمانت اجرای مدنی نفقه دو چیز است:
- الزام شوهر به پرداخت نفقه از طریق قضایی
- طلاق در صورت عدم امکان الزام شوهر به پرداخت نفقه
لازم است به این سوال پاسخ داده شود که آیا نفقه ای که استنکاف از پرداخت آن در شرایطی مجوز طلاق است فقط نفقه آینده است یا نفقه گذشته را هم شامل می شود؟
در این خصوص بین حقوق دانان اختلاف نظر وجود دارد و بعضاً آرای متفاوتی هم از سوی محاکم صادر می گردد اما به نظر می رسد فقط استنکاف از پرداخت نفقه آینده مجوز طلاق باشد زیرا مبنای طلاق در این مورد عدم امکان ادامه زندگی زناشویی به دلیل عدم تامین نیازهای مالی زن است و این امر فقط در مورد نفقه آینده صدق می کند البته نفقه گذشته زن هم دینی بر عهده شوهر است که باید پرداخت شود.
2. ضمانت اجرای کیفری
به موجب ماده 53 قانون حمایت از خانواده مصوب 1391 هرکس با داشتن استطاعت مالی نفقه زن خود را در صورت تمکین او ندهد به حبس تعزیری درجه 6 (حبس بیش از 6 ماه تا 2 سال) محکوم می شود. در این جا هم به نظر می رسد که استنکاف از پرداخت نفقه گذشته زن مجوز مجازات کیفری شوهر نیست و صرفا خودداری از پرداخت نفقه آینده مجوز مجازات کیفری است و نفقه گذشته فقط دارای ضمانت اجرای مدنی است.
اثبات دعوای نفقه
به محض تحقق عقد ازدواج زن مستحق دریافت نفقه است البته ناشزه بودن زن مانع دریافت نفقه است. بنابراین صرف اثبات نکاح به وسیله زن در دعوای مطالبه نفقه کافی است و دادگاه با احراز این امر حکم به نفع زن می دهد مگر اینکه شوهر ثابت کند که زن بدون مانع مشروع از ادای وظایف زوجیت امتناع کرده است.
تفاوت نفقه در عقد ازدواج دائم و موقت
به موجب قانون در ازدواج دائم مرد مکلف است که نفقه همسر خود را پرداخت کند و طرفین نمی توانند ضمن عقد ازدواج یا پس از آن تکلیف مرد را در این خصوص ساقط کنند. اما در عقد موقت پرداخت نفقه از جانب شوهر منوط به تراضی طرفین ا ست یعنی شوهر در صورتی ملزم به پرداخت نفقه است که در عقد تصریح شده باشد.
نفقه فرزندان
نفقه فرزند اگر پدر در قید حیات باشد بر عهده ی پدر می باشد ولی اگر پدر نباشد و فوت شده باشد بر عهده پدر بزرگ یعنی پدرِ پدر است. اگر او نیز حضور نداشته باشد نفقه بر عهده مادر می باشد اگر مادر توان پرداخت نفقه فرزند را نداشته باشد، پرداخت آن در ابتدا به اجداد پدری فرزند و سپس به اجداد مادری او منتقل می شود.
نفقه فرزند بر اساس شرایط زندگی او و محل زندگی او بر اساس تصمیم کارشناس مربوطه تعیین می گردد. اگر پدر به هر دلیلی با وجود داشتن اموال از پرداخت نفقه سرپیچی کند فرزندان می توانند از پدر خودشان به دلیل عدم پرداخت نفقه شکایت کنند.
البته این نکته را باید خاطرنشان کرد که پرداخت کردن نفقه ی فرزند تا زمان مشخص بر عهده ی پدر می باشد. معمولاً نفقه پسر تا زمانی که تحصیلاتش تمام نشده باشد بر عهده پدر است ولی بعد از آن پدر موظف به پرداخت نفقه نخواهد بود. همچنین پرداخت نفقه دختر تا زمانی که با شخصی ازدواج نکرده است بر عهدهی پدر میباشد و دختری که ازدواج کرده و بعد از آن طلاق گرفته است نمی تواند از پدر خود به دلیل عدم پرداخت نفقه شکایت کند.
یکی ازتفاوت های مهم بین نفقه فرزند و زن این است که زن در هنگام دریافت نفقه می تواند درخواست نفقه هایی که در گذشته به او پرداخت نشده است را بکند ولی فرزندان همچین حقی را ندارند و فقط پرداخت نفقه از زمانی که دادخواست شان تنظیم گردیده است انجام می گیرد.
نفقه پدر و مادر و اجداد
به موجب ماده 1200 قانون مدنی نفقه والدین به عهده اولاد و نوادگان است. بنابراین نفقه پدر و مادر فقیر در درجه اول به عهده اولاد است. اگر پدر و مادر فقط یک فرزند داشته باشند همه نفقه به عهده اوست و اگر چند فرزند داشته باشند به طور مساوی به پدر و مادر خود نفقه خواهند داد یعنی مشترکا و به نسبت برابر، باید مخارج زندگی پدر و مادر خود را بپردازند و از این لحاظ تفاوتی بین دختر و پسر نیست. هرگاه شخص فرزند نداشته باشد نفقه به عهده نوادگان خواهد بود به عبارت دیگر نفقه اجداد و جدات فقیر بر عهده نوه ها است. اگر مستحق نفقه هم نوه و هم نتیجه داشت و هر دو توانگر باشند فقط نوه مکلف به دادن نفقه است.
نفقه در دوران عقد
دوران عقد در واقع دوره بین خواستگاری و نامزدی تا زمان انعقاد یا همان جاری شدن صیغه نکاح در محضر و امضاء دفترچه ازدواج است. به موجب ماده 1102 قانون مدنی و رویه معمول محاکم قضایی همین که عقد نکاح جاری شد و زوجین سند ازدواج را امضاء نمودند،حقوق و تکالیف قانونی ایشان حاکم و برقرار میگردد.
یکی از حقوقی که زن و مرد به محض امضاء سند ازدواج نسبت به هم پیدا می کنند تکلیف مرد به پرداخت نفقه زن (از جمله نفقه دوران عقد) و تکلیف زن به تمکین از مرد است.
اجرت المثل
در صورتی که زن در ایام زوجیت به دستور زوج و با قصد عدم تبرع (قصد عدم بخشش یعنی اینکه اگر کسی کاری برای دیگری انجام دهد ظاهر این است که آن کار را مجانی انجام نداده است) کارهایی انجام داده است پس از جدا شدن از همسر خود می تواند اجرا المثل آن کارها را مطالبه کند در این صورت دادگاه اجرت المثل کارهای انجام شده را محاسبه و حکم به پرداخت آن می دهد. در واقع اجرت المثل مزد کارهایی است که زن در طول زندگی مشترک به دستور شوهر و با قصد عدم تبرع انجام داده است و انجام آن کارها هم شرعا بر عهده او نبوده است.
اجرت المثل یعنی اجرت یک عمل در واقع و در مقایسه با نمونههای مشابه به چه مقدار است
مطابق ماده 29 قانون حمایت از خانواده دادگاه در زمانی که برای طلاق تصمیم می گیرد باید بابت اجرت المثل ایام زوجیت نیز اقدام کند حال چنانچه زوجه خواهان مطالبه اجرت المثل در حین زندگی زناشویی باشد باید با استناد به ماده 336 قانون مدنی اقدام نماید. طبق ماده 336 قانون مدنی هرکس بر حسب امر دیگری اقدام به عملی نماید که عرفا برای آن عمل اجرتی بوده عامل مستحق اجرت عمل خود خواهد بود مگر اینکه معلوم شود که قصد تبرع داشته است.
نحله
بر طبق بند ب تبصره 6 قانون اصلاح مقررات طلاق مصوب 1371 با توجه به طول زندگی مشترک و نوع کارهایی که زوجه در خانه شوهر انجام داده است و وضع مالی زوج دادگاه مبلغی را از بابت نحله (بخشش) برای زوجه تعیین می نماید. البته صدور حکم به پرداخت نحله منوط به شرایطی است که در ادامه بیان می گردد:
- درخواست کننده طلاق زوجه نباشد.
- طلاق ناشی از تخلف زن از ایفای وظایف همسری یا سوء اخلاق و رفتار او نباشد.
- زن از بابت کارهای اضافی دستمزدی از دادگاه مطالبه نکرده باشد یا دادگاه درخواست او را نپذیرفته باشد.
به اعتقاد دکتر کاتوزیان الزام شوهر به پرداخت نحله به جهت جبران خسارت زن در مورد سوء استفاده شوهر از اختیار حق طلاق است پس آنچه به زن داده می شود حق اوست نه بخشش، به همین جهت شوهر به دادن نحله الزام می شود و اراده او در ایجاد و میزان آن هیچ اثری ندارد.
نکته که باید در خصوص نحله توجه شود این است که نحله در طول اجرت المثل قرار میگیرد یعنی اگر به هر دلیل امکان تعیین اجرت المثل ایام زندگی مشترک میسر نباشد دادگاه اقدام به تعیین نحله میکند. اجرت المثل و نحله در صورتی به زوجه تعلق میگیرد که در عقدنامه شرط تنصیف دارایی قید نشده باشد.
در تعیین میزان نحله نیازی به نظر کارشناس نیست و دادگاه با توجه به سنوات زندگی مشترک و شرایط مالی زوج میزان نحله را مشخص می کند
چند نمونه دادخواست مطالبه نفقه و حکم دادگاه