روزنامه اعتماد: «عباس امیرانتظام» قدیمیترین زندانی سیاسی ایران و سخنگوی دولت مهدی بازرگان روز پنجشنبه به علت سکته قلبی در ٨٦ سالگی درگذشت. درگذشت امیر انتظام مانند زندگیاش بدون حاشیه نبود تا جایی که با دستور بازپرس ویژه قتل تهران جسد عباس امیرانتظام به سازمان پزشکی قانونی منتقل شد.
اما این تنها حاشیه مرگ امیرانتظام نبود. قرار بود مراسم تشییع پیکر این فعال سیاسی روز جمعه از منزل وی انجام شود. از ساعت ٩ صبح جمعه تعدادی از دوستان امیرانتظام به همراه جمعی از فعالین سیاسی و مدنی برای وداع به منزل او مراجعه کردند. از حاضرین در این مراسم میتوان به مصطفی تاجزاده، محمد کیانوش راد، محمدرضا جلاییپور، علیزاده طباطبایی، محمد توسلی و هاشم صباغیان اشاره کرد. جمعیت حاضر در محل منتظر رسیدن پیکر بودند تا مراسم تشییع انجام شود اما حوالی ساعت ١١ ناگهان اعلام شد که مراسم تشییع پیکر از منزل منتفی شده و این مراسم در بهشت زهرا برگزار خواهد شد.
پس از این اظهارات شنیده میشد که مجوز لازم برای تشییع پیکر از خانه ارایه نشده است. برخی هم معتقد بودند به دلیل طولانی شدن روند صدور گواهی فوت، فرصت کافی برای وداع با امیرانتظام در خانه وجود ندارد. جمعیت حاضر روانه بهشتزهرا شد تا مراسم خاکسپاری معاون نخستوزیری بازرگان انجام شود. پس از حضور خانواده او در بهشتزهرا، نماز میت بر پیکر این فعال سیاسی توسط احمد منتظری اقامه شد و پیکر عباس امیرانتظام در قطعه ٧ بهشت زهرا آرام گرفت.
علت انتقال جسد امیرانتظام این بود که بیمارستان محل فوت، حاضر به صدور جواز فوت نبوده و به همین دلیل برای صدور گواهی فوت جسد این فرد به پزشکی قانونی منتقل شده است.
شروع فعالیت سیاسی
نام عباس امیرانتظام از سال ١٣٣٢ در میان فعالین سیاسی مطرح شد. امیرانتظام دانشجوی مهدی بازرگان در دانشکده فنی دانشگاه تهران و از مریدان او بود. فعالیت سیاسی او در سال ١٣٣٢ با انتشار اعتراضیه نهضت مقاومت ملی ایران نسبت به کودتای ٢٨ مرداد آغاز شد و پس از آن ١٠ سال دوشادوش مهدی بازرگان به فعالیتهای سیاسی و حزبی خود ادامه داد. در این میان از سال ١٣٤٢ تا ١٣٤٩ امیرانتظام در سکوت زندگی کرد و مجدد از سال ١٣٤٩ به بازرگان پیوست. بنابر گفته محمد توسلی دبیرکل فعلی نهضت آزادی امیرانتظام مذاکرات خود با سفارت امریکا را از اردیبهشت ٥٧ آغاز کرد؛ مذاکراتی که به اعتقاد او بسیار راهگشا بود و منجر به کاهش هزینهها برای انقلاب شد.
پس از مذاکره با سفارت امریکا در تهران اقدام مهم بعدی یار مورد اعتماد بازرگان، مذاکره با شاپور بختیار بود. مامور بازرگان در جریان مبارزات انقلابی که منجر به پیروزی انقلاب اسلامی شد، عباس امیرانتظام از سوی مهدی بازرگان مامور مذاکره با شاپور بختیار نخستوزیر وقت شد؛ بعد از پیروزی انقلاب مهدی بازرگان شاگرد خود را به عنوان سخنگوی دولت موقت انتخاب کرد؛ انتخابی که آن طور که باید مورد استقبال برخی اعضای نهضت آزادی و سایر چهرههای انقلابی مانند آیتالله طالقانی، هاشم صباغیان و عزت سحابی قرار نگرفت. امیر انتظام مدتی را هم به عنوان معاونت نخست وزیری فعالیت داشت. با افزایش فشارها مهدی بازرگان تصمیم گرفت تا از امیر انتظام در دستگاه دیپلماسی استفاده کند از همین رو امیرانتظام به عنوان سفیر ایران در سوئد و کشورهای اسکاندیناوی منصوب شد. مهرماه ١٣٥٨ آغاز حاشیههای عباس امیر انتظام بود. زمانی که او پیشنهاد انحلال مجلس خبرگان را به مهدی بازرگان ارایه داد.
آیتالله هاشمیرفسنجانی در خاطرات خود نوشته است: «عباس امیر انتظام، که در هنگام طرح مساله انحلال مجلس خبرگان قانون اساسی سفیر ایران درکشورهای اسکاندیناوی بود، در خاطراتش، خود را پیشنهاددهنده این طرح معرفی میکند و میگوید که درمهر ماه ١٣٥٨، پس از تایید طرح مذکور در گردهمایی اعضای شورای مقاومت ملی سال ١٣٣٢، آن را به امضای ١٨ نفر از وزرای دولت موقت رسانده است و مینویسد: «... آقایانی که مخالف طرح بودند و آن را امضا نکردند عبارت بودند از: دکتر ابراهیم یزدی، مهندس هاشم صباغیان، مهندس علیاکبر معینفر و دکتر ناصرمیناچی» و میافزاید: «... من میدانستم در صورتی که طرح تصویب شده در هیات وزیران برای اطلاع مردم ایران اعلام نشود و موکول به تصویب امام خمینی شود، آن طرح اجرا نخواهد شد، به همین دلیل قبل از اینکه نخستوزیر از اتاق به محل تشکیل کابینه برود به ایشان پیشنهاد کردم خبرنگاران رادیو و تلویزیون و روزنامهها را دعوت کنیم تا در نخستوزیری حضور پیدا کنند و آقای بازرگان بلافاصله پس از خروج از هیات دولت طرح تصویب شده را به اطلاع خبرنگاران برسانند. نخستوزیر پیشنهادم را پذیرفت... جلسه هیات دولت پنج ساعت طول کشید و در ساعت ١٠ شب خاتمه یافت. اولین کسی که ازجلسه خارج شد و به طبقه بالا آمد، شخص نخستوزیر بود. من بالای پلهها انتظار ایشان را میکشیدم. ایشان فوقالعاده عصبی و هیجانزده بود، وقتی به من رسید مرا به کناری کشید و ابتدا سوگند داد تا مساله را فراموش کنم و دوم اینکه بلافاصله به سوئد بازگردم، ... من روز بعد به سوئد بازگشتم.»
افول اقبال امیرانتظام
عباس امیرانتظام پس از عدم موفقیت در انحلال مجلس خبرگان به سوئد بازگشت اما ماموریت او مدت زیادی ادامه پیدا نکرد. پس از اشغال سفارت امریکا توسط دانشجویان پیرو خط امام امیر انتظام از سوئد فراخوانده شد و در ٢٨ آذر ٥٨ به اتهام همکاری با سیا و ارتباط پنهانی با امریکا بازداشت شد. او ٤٥٤ روز بعد در دادگاه انقلاب محکوم به اعدام شد. محکومیتی که با اعتراض مهدی بازرگان روبهرو شد و با تلاشهای او این محکومیت به حبس ابد تقلیل یافت. امیرانتظام قدیمیترین زندانی سیاسی ایران است تا جایی که او تا سال ١٣٧٥ در زندان بود و سرانجام به دلیل ابتلا به بیماری از زندان آزاد میشود. آزادی که امیر انتظام با تعبیری دیگر از آن نام میبرد. او معتقد بود که از زندان اوین اخراج شده است.
عضو شورای مرکزی نهضت آزادی ایران پس از آزادی از زندان در مصاحبهای با روزنامه جامعه در سال ٧٧ درباره اتهام جاسوسی گفت: «در ١٩ سال (از سال 1358 تا سال 1377) گذشته منتظر چنین فرصتی بودم که این سوال در داخل کشور از من پرسیده شود و من بتوانم مسائل را به اطلاع هموطنانم برسانم. شما اطلاع دارید که در دولت موقت من معاون نخستوزیر، سخنگوی دولت و مسوول مذاکره و مکاتبه با تمام سفارتخانهها در داخل کشور بودم، از جمله امریکا؛ و ما با امریکا بیشترین قراردادها را داشتیم، چیزی حدود 1200 قرارداد؛ بنابراین مراجعه آنها برای ارتباط با دولت بیشتر با نخستوزیری انجام شد. چه آقای سولیوان به طور شخصی یا کاردار ایشان یا از طریق مکاتباتی که با ما صورت میگرفت؛ بنابراین ملاقاتها به صورت روزانه یا چند بار در هفته انجام میشد. ملاقاتها کاملا رسمی و در دفتر نخستوزیری انجام میگرفت و معمولا در حضور عدهای از همکاران من که در قسمت سیاسی کار میکردند در دفتر خودم اتفاق میافتاد. نامههایی را که نمایندگیهای دولتهای خارجی در ایران به نخستوزیری مینوشتند، من مطالعه میکردم و نتیجه را به مهندس بازرگان، نخستوزیر اطلاع میدادم. این مسوولیت را آقای بازرگان به من داده بودند.»
امیرانتظام در حالی گفت این مسوولیت را بازرگان به او داده بود که مهدی بازرگان نیز در مصاحبهای با روزنامه کیهان در تاریخ ٢٧ اسفند ٥٩ یعنی درست فردای دادگاه امیرانتظام گفت: «به نظر من حال اگر باید کسی محاکمه شود من هستم زیرا در تمام این جریانات که به عنوان اتهام برای آقای امیرانتظام ذکر شده است شریک بودهام و تمام این جریانات با نظارت خود بنده بوده است.» پس از ترور سیداسدالله لاجوردی امیرانتظام در مصاحبهای که شهریور 77 با رادیو امریکا داشت به انتقاد از عملکرد سیداسدالله لاجوردی پرداخت.
این مصاحبه منجر به تشکیل پروندهای جدید علیه وی با شکایت خانواده سیداسدالله لاجوردی به اتهام «تهمت» و مدعیالعموم به اتهام «اقدام علیه امنیت ملی» شد و در سال 1379 مجدد به زندان اوین بازگردانده شد. سال 1382نیز امیرانتظام در نامهای و مقالهای مجموع تجربیات و مطالعات خود را در جزوهای با عنوان رفراندوم نوشت و در آن با طرح دو لایحه سید محمد خاتمی، رییسجمهور وقت پرداخت. پس از انتشار این مقاله بار دیگر او راهی زندان شد. سومین دوره زندانی که در اردیبهشت سال 82 با انتشار طرح رفراندوم برای تعیین حکومت به آن گرفتار شد، مهرماه همان سال متوقف شد.
امیرانتظام و اصلاحطلبان
یکی دیگر از نکات ماجرای عباس امیرانتظام حضور برخی چهرههای شاخص اصلاحطلب در این ماجرا است. یکی از افرادی که نام او همواره در کنار امیرانتظام مطرح میشود عباس عبدی فعال سیاسی اصلاحطلب است. پس از انتشار کتاب «آن سوی اتهام- خاطرات امیرانتظام» بین عباس امیرانتظام و عباس عبدی مجادلهای درگرفت؛ هرچند برخی معتقدند که سخنگوی دولت موقت به دلیل بیماری برخی خاطرات را به صورت کامل به یاد نمیآورد اما امیرانتظام، عبدی را بازجوی روزهای اول دستگیری خود خواند که با لحنی تند با او صحبت کرده است.
ادعایی که توسط عبدی تکذیب شد و در واکنش به این ادعا گفت امیرانتظام وی را با شخصی به نام حسن عباسی که نامش نه مستعار بلکه واقعی است اشتباه گرفته است. یکی دیگر از چهرههایی که پس از فوت امیر انتظام مورد هجمه قرار گرفت سید محمد خاتمی رییس دولت اصلاحات بود. برخی رسانههای تندرو داخلی و همچنین رسانههای فارسی زبان خارجنشین سرمقالههای خاتمی در روزنامهها او را در محکومیت امیرانتظام مقصر میدانند. این در حالی است که امیر انتظام پس از پیروزی خاتمی در انتخابات ریاستجمهوری سال ١٣٨٠ با انتشار پیام تبریکی خطاب به او صادر کرد. پس از فوت عباس امیر انتظام نیز سید محمد خاتمی با صدور پیامی درگذشت این فعال سیاسی را به خانواده او تسلیت گفت.
حلالیت قاضی از متهم
یکی از نکات جالب زندگی پر فراز و نشیب عباس امیر انتظام مواجهه او با افرادی است که در محکومیت او نقش داشتند. از میان این افراد میتوان به «محمد محمدی گیلانی» اشاره کرد. گیلانی قاضی دادگاهی بود که او را به حبس ابد محکوم کرد. زمانی که امیرانتظام برای معالجه بیماری خود به بیمارستان پارس مراجعه میکند، متوجه میشود که محمدی گیلانی در همان بیمارستان بستری است و تصمیم میگیرد به ملاقات او برود. شنیده میشود در این ملاقات محمدی گیلانی از امیرانتظام بابت برخی برخوردها طلب حلالیت کرده و امیر انتظام نیز با آغوش باز این عذرخواهی را پذیرفته است.
غیر از قاضی دادگاه، تعدادی از دانشجویان پیرو خط امام که با انتشار اسناد لانه جاسوسی زمینه بازداشت امیرانتظام را فراهم کرده بودند، پس از آزادی به منزل او رفته و طلب حلالیت کرده بودند. از میان این چهرهها میتوان به محمد جواد مظفر و ابراهیم اصغرزاده اشاره کرد. ٢٣ اسفند ٩٣ ابراهیم اصغرزاده به منزل امیرانتظام رفت. او در این دیدار ضمن اعلام آنکه «باید زودتر از اینها خدمت شما میرسیدیم» گفت: «هرکسی که مذاکره کرده بدون شک با این هدف بوده که خشونت در کشور کمتر شود؛ همین طور هم آقای بهشتی. به نظر من در یک فضای عاقلانهتر حرفهای آقای امیرانتظام بهتر میتواند شنیده شود. باز شدن باب نقد گذشته دستاورد مهمی است و نتیجه خوبی برای جامعه دارد.
وقتی یک چریک که سیانور توی دهانش میگذاشت، حالا به اینجا رسیده که گذشته خود را نقد میکند ما چرا گذشته را نقد نکنیم. » امیر انتظام نیز در پاسخ به این اظهارات گفت: «من به همه هموطنانم به عنوان ایرانی نگاه میکنم. این درست است که طرز تفکر همه ما یک جور نیست اما مهم بالا بردن آستانه تحملمان است. همینجا به آقای اصغرزاده میگویم که برای ایجاد آشتی آمادهام. من دوست ندارم آدمها را از هم دور کنم و معتقدم که بیشتر باید برای نزدیکی دلها تلاش کرد.»
مرگ عباس امیرانتظام واکنش بسیاری از فعالین سیاسی را به همراه داشت که روزی در جبهه مقابل او ایستاده بودند. یکی از این افراد ابراهیم اصغرزاده بود که پیشتر از او حلالیت طلب کرده بود. اصغرزاده پس از مرگ امیرانتظام گفت: «من رفتاری را که با آقای امیرانتظام شده است، جفا در حق ایشان میدانم. به همین دلیل هم اخیرا به دیدار ایشان رفتم و تقاضا هم داشتم محاکمه ایشان تجدید شود تا با فراهم شدن شرایط بررسی مجدد، از ایشان اعاده حیثیت صورت گیرد.» محسن میردامادی از دانشجویان پیرو خط امام در مصاحبهای گفت با مطالعه اسناد سفارت امریکا در تهران، مدرکی که بر جاسوس بودن امیرانتظام دلالت کند، ندیده و در حق سخنگوی دولت موقت ظلم آشکار شده است.
مصطفی تاجزاده، از دیگر دانشجویان پیرو خط امام نیز چندی پیش در مصاحبه با اعتمادآنلاین اذعان کرده بود: «ما در حق امیرانتظام ظلم کردیم، فکر میکردیم جاسوس امریکا است و باید رسوا شود ولی نبود. یک عمر برایش زندان بریدند؛ خوب ما ظلم کردیم؛ تعارف نداریم که... » یکی از مهمترین ویژگیهای امیرانتظام وطن دوستی و گذشت بود. ویژگی که سبب شد تا نسل جدید نسبت به او نگرشی متفاوت داشته باشد. این روحیه به همسر او نیز سرایت کرد. الهه امیر انتظام روز گذشته بر سرمزار همسر خود گفت: گلهگذاری و تلافی را کنار گذاشته و برای آبادانی ایران که آرزوی امیرانتظام نیز بود بکوشیم. »