جهان نیوز: مقام معظم رهبری در ابتدای سال 96، با برشمردن کاستی ها و تلخی هایی که در سال گذشته در کشور روی داد، به یک موضوع اساسی اشاره کردند که از این بعد ایران در منطقه و حتی جهان سرآمد کشورهای جهان بود. ایشان فرمودند: "امنیّت کشور در این محیط پُرتلاطم منطقهای بلکه بینالمللی، یک شاخص بسیار عمده و بزرگی برای ملّت ایران بود. امروز اطراف ما، کشورهایی که همسایگان ما هستند: از شرق کشور و جنوب شرقی کشور، تا شمال غربی کشور، کشورها دچار ناامنی هستند، منطقه دچار ناامنی است، ملّت ایران بحمدالله در طول سال یک امنیّت پایدار را تجربه کرد."
از سال 2014 در دریای پرتلاطم غرب آسیا و شمال آفریقا، طاعون تروریسم بیشتر کشورها را درنوردیده و در گوشه وکنار دنیا نیز تروریست های داعشی و سلفی، با روش های مختلف، زهرشان را ریخته اند. زمانیکه داعش با سرعت جنون آمیزی، شهرها و روستاهای سوریه و عراق را تسخیر می کرد و با ایجاد وحشت تمام، فصل جدیدی از ترس را بر منطقه مستولی ساخت، این جمهوری اسلامی ایران بود که با درایت تمام نه تنها مانع نفوذ تروریست ها به کشور شد بلکه به کمک متحدانش نیز رفت و همچون سدی مستحکم در مقابل آنها ایستاد. تروریسمی که ماحصل اتحاد میان کشورهای مرتجع منطقه و سرویس های جاسوسی غرب بود، به نقطه ای رسید که همچون بومرنگ به سمت سازندگانش بازگشته اشت.
در اوایل خرداد 94 بود که میر احمدرضا پوردستان فرمانده نیروی زمینی ارتش طی سخنانی به مناسبت سوم خرداد سالروز آزادسازی خرمشهر در صحن علنی مجلس گفته بود: امروز با چهره تازهای از تهدیدات روبرو هستیم که از نظر نوع، شکل و اندازه با گذشته فرق دارد. نیروهای تروریستی و تکفیری در نزدیکی مرزهای ما هستند. در سال گذشته همین موقع بود که ستاد کل نیروهای مسلح به ما ابلاغ کرد که تروریستها در جلولا و سعدیه هستند و گام بعدی آنها خانقین بود که میخواستند به کشور ما بیایند.این گروهکهای داعش در استانهای مرزی ما فضاسازی کرده بودند و زاغه مهمات و نیرو پیشبینی و آماده کرده بودند تا در زمان ورودشان با ترور، انفجار، آشوب کنند که توسط سربازان گمنام کشورمان خنثی شد.
هر حرکتی از سوی نیروهای دشمن دارای انگیزه هایی در پس آن است. بعد از جنگ هشت ساله تحمیلی عراق بعثی علیه ایران، کشور از ثبات قابل ملاحظه ای در اکثر حوزه ها برخوردار شده به نحوی که مسیر آبادانی در دولت های مختلف و به روش های گوناگون پیگیری شده است. این در حالی است که بیشتر کشورهای منطقه درگیر نزاع های بی پایانی درون و بیرون مرزهای خود هستند. از این رو گویا سعودی ها بیش از همه نگران ثبات داخلی ایران و رشد اعتبار سیاسی ایران در جهان هستند که باعث می شود پدرخواندگی سعودی ها برای منطقه بیش از گذشته از اعتبار ساقط شود.
در همین رابطه دبیر شورای عالی امنیت ملی شمخانی با اشاره به فتنه طراحی شده از سوی نظام سلطه و ایادی منطقهیی آن در خصوص ایجاد اختلافات قومی و مذهبی و با سوء استفاده از عناصر خودفروخته؛ هدف آنها را مقابله با آبادانی در منطقه و درگیر کردن ظرفیتهای داخلی کشور و جلوگیری از همافزایی و پیشرفت ملت ایران عنوان کرده است.
در کنار ثبات و امنیت مثال زدنی ایران در منطقه پر آشوب خاورمیانه، افزایش نفوذ و قدرت تاثیرگذاری تهران نیز بیش از گذشته نمود یافته است. با سقوط طالبان در افغانستان و صدام در عراق، بیشترین منافع متوجه ایران شد. حکومت هایی در این دو کشور بر سر کاربودند که تا پیش از آن در زمره تهدیدات اصلی علیه کشور محسوب می شدند اما پس از سرنگونی طالبان و صدام، ایران تنها کشوری بود که بالاترین میزان نفوذ را در این کشورها به دست آورد. از بین بردن بازوهای استراتژیک ایران در منطقه و درگیر کردن ایران در جنگ های نیابتی برای تحلیل بردن قدرت ایران در منطقه، راهبردهایی هستند که در چند سال اخیر به شدت از سوی عربستان و کشورهای حامی آن در حال اجرایی شدن هستند.
در واقع داعش را می توان طرح سعودی ها، متحدان منطقه ای و صهیونیسم و غرب برای مبارزه با نفوذ ایران در منطقه دانست. ایجاد داعش در عراق و سوریه در واقع نبرد سعودی علیه ایران به جهت تسلط بر خاورمیانه است. منطقه تحت سیطره داعش منطقه ای وسیع از خاک سوریه و عراق است و این گروه تروریستی همچنان به پیشروی خود ادامه می دهد. در صورتیکه اگر پشتیبانی مالی کشورهای شیخ نشین خلیج فارس نبود، قدرت این گروه بعد از بیش از دو سال می بایست تحلیل می رفت.
درست در تابستان سال 93 بود که خبرهایی از نزدیکی داعش به 50 کیلو متری مرزهای کشور در رسانه ها منتشر شد و به دنبال آن نیز مقامات آن را تایید کردند. نیروهای داعش در حالیه به پیشروی های خود ادامه می دادند، توانستند دو شهر کوچک در استان دیاله به نام های السعیدیه و جلولاء در شرق عراق را به تصرف خود درآورند.
این دو شهر در نزدیکی مرز عراق با ایران یعنی مرز خانقین (مرز خسروی در استان کرمانشاه)هستند. ایران در آن زمان برای مقابله با خطر آنی داعش، سریع واحدهای توپخانه ای خود را به مرز غربی گسیل داشت و برای رصد تحرکات دشمن تا داخل خاک عراق نیز نفوذ کرد.
پاسخ ایران به شاخ و شانه کشیدن های ترویست های داعش، کوبنده و قاطع بود و آنها را نسبت به حرکت به سمت ایران پشیمان ساخت؛ چرا که اولین حرکت آنها به معنای ختم تروریسم بود.
علاوه بر این جمهوری اسلامی به کمک گروه های شیعه متحد در کشورهای منطقه، تشکیل گردان های مردمی در عراق و سوریه، رصد کامل تحرکات به وسیله پرنده های بدون سرنشین مجهز و حضور مستقیم در جبهه نبرد با گروه های تروریستی، توانست مرز درگیری ها را در صدها کیلومتر آن سوتر از مرز کشور بکشاند.
ایران توانسته تا به امروز به روش های گوناگونی از خطر گروه های تروریستی از خود محافظت کند و به جزیره ثبات در منطقه پرآشوب خاورمیانه تبدیل شود. لیکن همانگونه که مقامات امنیتی و نظامی کشور هشدار داده اند این ثبات و تداوم آبادانی برای برخی از رژیم های منطقه و حامیان غربی آنها، پذیرفتنی نیست و خود را برای برهم زدن نظم و امنیت کشور آماده کرده اند.
برای بسیاری از تحلیل گران منطقه، جای شگفتی است که چگونه ایرانی که در میان آشوب و کشورهای بحران زده قرار دارد، متاثر از تروریسم نگشته و مردم می توانند در کمال امنیت به زندگی روزمره خود بپردازند و شاهد انفجارهای تروریستی به مانند آنچه در پایتخت های نظیر بیروت، دمشق، کابل، بغداد، آنکارا و پاریس، لندن، بروکسل و... نباشند.
پاسخ آن واضح است و همانگونه که در بالا توضیح داده شد، ایران خطر تروریسم و گروه های افراطی تکفیری را از سال های پیش احساس کرده و تمامی زیرساخت های لازم برای مقابله با آن را در خارج و داخل کشور ایجاد کرده است و اگر غیر از این بود، ایران نیز آسیب های جدی از تروریست ها می دید. افغانستان و پاکستان در شرق و عراق در غرب و سوریه نیز در همجواری عراق، به بهشت تروریست ها تبدیل شده و ایران در میان این کشورها قرار دارد.
نتیجه ای که از تجربه تروریسم و عدم وقوع یک حمله کوچک و انفجارهای تروریستی در ایران می توان گرفت این است که هرجا افرادی با نیت خالصانه و انقلابی در عرصه های امنیتی، نظامی و اطلاعاتی حضور پیدا کردند، نباید کوچکترین نگرانی از وقوع مشکلات یا تعلل هایی به خود راه داد. چرا که انسان های از جان گذشته ای همچون سدی مستحکم از ذره ذره خاک کشور دفاع می کنند و بدون هیچ دلهره ای تا قلب دشمنان نفوذ می کنند.
این تجربه می تواند در دیگر عرصه ها مانند اقتصاد و سیاست نیز به کار گرفته شود تا در گزارش ها و پیام های اول سال توسط رهبران ایران، بالیدن به اقتصاد و معیشت به برگ های ذرین آنها تبدیل شود. روحیه انقلابی و بسیجی سال های سال است که کمتر در اقتصاد و سیاست کشور دیده می شود و اندیشه ها و رویکردهای غربی و وارداتی، مانع از پیشرفت همه جانبه ایران شده است. امید است تا با توجه به تجربیات این سال ها، رویکردها بار دیگر به سمت خودباوری و توانستن بازگردد و قله های پیشرفت اقتصادی درنوردیده شود.