به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از آرمان، این افزایش قیمتها سبب مهاجرت مستاجران تهران به شهرهای اقماری شده و باعث نگرانی عامه مردم و امکان مهاجرت اجباری آنها با ادامه روند افزایشی قیمت اجارهبها به حاشیههای دورتر شده است.
همچنین هراس مسئولان از امکان ایجاد مشکلات ترافیکی و حملونقلی در مسیر رفتوآمد مردمی که هنوز برای کار بین تهران و شهرهای اقماری در رفتوآمد هستند، از دیگر مسائلی است که ایرج رهبر، کارشناس مسکن درباره آنها میگوید: «باید با برنامهریزی درست این مهاجرتها را طوری هدایت کنیم که مردم به جای قبلی خود بازگردند. این مساله نیازمند برنامهریزی است. برای مثال کشاورزی یک اشتغال مناسب است، در صورتی که سیستمهای مدرن آبیاری و کمکهای کافی برای ایجاد اشتغال برای این کار در نظر گرفته شود، قطعا در پی آن نیاز به مسکن و مایحتاج دیگر نیز حل میشود.
مهمترین مساله ایجاد اشتغال است، اشتغالزایی در بخشهایی چون خدمات و صنعت و دادن امتیازهایی چون معافیت مالیاتی میتواند تشویقهایی از سوی دولت برای ایجاد اشتغال باشد. در صورتی که سرمایهگذاران برای اشتغالزایی تشویق شوند، قطعا این مساله حل میشود. اگر برنامهریزی در این زمینه میشد، که نشده است، قطعا شاهد مشکلات اینچنینی نبودیم. اما هنوز راههایی برای کنترل این اتفاقها وجود دارد و برای حل این مشکلات صرفا یک برنامهریزی دقیق لازم است.»
طبق گزارشهای اخیر متوسط قیمت هر مترمربع واحد مسکونی در شهر تهران در خرداد امسال شش میلیون و 490هزارتومان برآورد شده است که نسبت به اردیبهشت امسال 4/8درصد و نسبت به خرداد سال گذشته 5/44درصد افزایش داشته است که همین امر باعث مهاجرت مستاجران تهرانی شده است. به نظر شما علت مهاجرت مستاجران تهرانی به شهرهای اقماری چیست؟ نبود قدرت خرید و افزایش نامتناسب قیمت مسکن نسبت به درآمد عامه مردم بر این مهاجرتها تا چه اندازه تاثیرگذار است؟
این مساله طبیعی است، چرا که بازار مسکن حدود پنج سال در رکود بسر میبرد که این موضوع باعث انباشت تقاضا میشود و افزایش تقاضا به دنبال خود افزایش قیمت را به همراه دارد. البته در پنج سالی که بازار مسکن در رکود بود قدرت و توانایی خرید مردم نیز پایین آمده بود و این افزایش قیمت بیشتر به دلیل سوداگری و هجوم سرمایه است که به وجود آمده و مسلما بالارفتن توان و قدرت خرید مردم سبب ایجاد چنین تغییری در قیمت بازار مسکن نشده است. به نظر من در حال حاضر این روند صعودی متوقف شده است و درواقع به شدت قبل با افزایش قیمت مسکن مواجه نیستیم و این به نبود قدرت خرید مردم در این بخش بازمیگردد. در واقع نیاز وجود دارد و سالیانه ما به یک میلیون واحد در بخش مسکن نیاز داریم، در صورتی که توان پاسخگویی به این میزان نیاز را نداشته باشیم سبب انباشت تقاضا خواهد شد؛ مسالهای که بازار مسکن همچنان با آن مواجه است. البته افزایش حقوق متناسب با قیمت مسکن تاثیر چندانی در خرید مسکن ندارد، چرا که توان پسانداز و منابع مالی به حقوق بستگی ندارد و این مساله به پشتوانه نیاز دارد. این مشکل با پسانداز افراد به کمک دولت و ارائه تسهیلات بانکی قابل حل است. لازم به ذکر است که مشکل دیگری به نام نبود تولید مسکن ارزانقیمت نیز وجود دارد، اما زمانی که تولید را متوقف میکنیم و عرضه به میزان تقاضا وجود نداشته باشد، نمیتوان انتظار قیمت پایین داشت.
به گفته یک مقام مسئول رشد قیمت مسکن و افزایش مهاجرت به شهرهای اقماری مشکلات عبور و مرور را رقم میزند و از لحاظ حملونقل ابعاد منفی دیگری در پی دارد. نظر شما در اینباره چیست؟
این مساله بلافاصله احساس نمیشود، در صورتی که این مهاجرتها را طوری هدایت کنیم که افراد به جای قبلی خود بازگردند، بهتر است، در غیر این صورت با ایجاد اشتغال در این شهرها میتوانیم بار ترافیک و مسکن را پایین بیاوریم، چرا که در روستاها و شهرهای کوچکی چون شهرهای اقماری، ساخت و تدارک مسکن به دلیل وجود زمین ارزان قیمت، مصالح مناسب و نیروی انسانی کافی آسانتر است. در صورتی که بتوانیم مشکل اشتغال را در این شهرها به حداقل برسانیم بسیاری از مشکلات حل میشود.
در پی این مهاجرتهای رو به افزایش، نرخ اجارهبها در کرج نیز رو به افزایش است. برای کنترل این افزایش قیمت چه میتوان کرد؟
شهر کرج هم کلانشهر است و شهری نزدیک به تهران، از این رو افزایش قیمت با افزایش تقاضا طبیعی است. همانطور که اشاره کردم باید با برنامهریزی درست این مهاجرتها را طوری هدایت کنیم که مردم به جای قبلی خود بازگردند. این مساله نیازمند برنامهریزی است. برای مثال کشاورزی یک اشتغال مناسب است، در صورتی که سیستمهای مدرن آبیاری و کمکهای کافی برای ایجاد اشتغال برای این کار در نظر گرفته شود، قطعا در پی آن نیاز به مسکن و مایحتاج دیگر نیز حل میشود. مهمترین مساله ایجاد اشتغال است. اشتغالزایی در بخشهایی چون خدمات، تولید و صنعت و دادن امتیازهایی چون معافیت مالیاتی میتواند تشویقهایی از سوی دولت برای ایجاد اشتغال باشد. در صورتی که سرمایهگذاران برای اشتغالزایی تشویق شوند قطعا این مساله حل میشود. اگر برنامهریزی در این زمینه میشد که نشده است قطعا شاهد مشکلات اینچنینی نبودیم، اما هنوز راههایی برای کنترل این اتفاقها وجود دارد و برای حل این مشکلات صرفا یک برنامهریزی دقیق لازم است.