سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
** باید در موشکی امتیاز بدهیم تا دلِ اروپا را به دست آوریم!
«علی بیگدلی» در مصاحبه با روزنامه بهار گفت:
«ما اروپا را از دست دادهایم. الان یک ماه است که اروپاییها، دیگر درباره ما صحبت نمیکنند و جلسه اخیر ایران با 1+4 هم هیچ دستاوردی نداشت. زیرا در آنجا سه مسئله حقوق بشر، آزمایش موشکی و حضور در سوریه و یمن مطرح شد و آقای ظریف هیچ پاسخی برای آن نداشت و اعلام کرد که با مقامات عالی رتبه باید صحبت کند و به ایران بازگشت اما هنوز هیچ خروجی ما ندیدیم...نباید فراموش کرد که در این مسیر ما باید امتیازاتی هم به غربیها بدهیم. آنها سه شرط مشخص دارند و ما اگر انتظار داریم روابطمان بهبود پیدا کند باید یک سری امتیاز بدهیم تا بتوانیم یک سری امتیاز دریافت کنیم. نمیتوان صرفاً انتظار داشت که آنها به ما امتیاز بدهند و هیچ خواستهای نداشته باشند».
بیگدلی در بخش دیگری از این مصاحبه گفت:
«در حوزه سیاست خارجی باید اقدامات عملی را در دستور کار قرار دهیم. ابتدا به ساکن باید پای تهران از پرونده یمن خارج شود. در مرحله بعد هم وضعیت سوریه باید به یک تعادل برسد و نیروهای خود را کاهش دهیم. در این راستا ما اکنون نزدیک به یک سال است که آزمایش موشکی انجام ندادهایم که این اقدام مثبتی است و تا به اندازهای حساسیتها را کاهش میدهد».
وی در این مصاحبه در اظهارنظری تأمل برانگیز گفت: «متاسفانه ما در 40 سال گذشته با توجه به مصالح دینی، استراتژیهای خود را در مسائل سیاسی پایه گذاری کردیم و نتیجه آن هم همین وضعیت موجود است».
اصلاح طلبان مهارت خاصی در «خود کوچک بینی و بزرگنمایی حریف» دارند و به عبارتی استاد تمامِ «تحقیرِ ایران و ایرانی» هستند. کدام عقل سلیمی حاضر میشود که وسیله دفاعی که ضامن امنیت در کشور است را معامله کند. آن هم با طرف بدعهدی که در موضوع هستهای، کارنامه سیاهی از خود به جا گذاشت.
این کارشناس اصلاح طلب مدعی است که «نمیتوان انتظار داشت که آنها به ما امتیاز بدهند و هیچ خواستهای نداشته باشند». این ادعای مضحک در حالی است که در برجام، دولت آقای روحانی در اقدامی عجولانه و شتابزده- به گونهای که تعجب رسانههای غربی را در پی داشت- در 2 ماه همه تعهدات خود را به صورت یکطرفه و برگشتناپذیر انجام داد. برهمین اساس 12 هزار سانتریفیوژ از چرخش ایستاد، در قلب راکتور اراک بتن ریخته شد، 9700 کیلو از 10 هزار کیلوگرم ذخایر اورانیوم غنی شده از کشور خارج شد و حتی تحقیق و توسعه نیز متوقف شد. مقامات دولت تاکید داشتند که در ازای این اقدامات، تمامی تحریمهای ضد ایرانی در دی ماه 94 به یکباره لغو خواهد شد و نه تعلیق. اما نه تنها تحریمها لغو نشد بلکه زیرساخت و دامنه گستردهتری نیز پیدا کرد.
هستهای رفت ولی معیشت مردم بهبود پیدا نکرد چون اساساً دوگانه «هسته ای-معیشت»، دروغی بیش نبود. هستهای بهانه بود، موشکی و حقوق بشر و قدرت منطقهای نیز صرفاً بهانههایی برای گرفتن امتیازات نقد از ایران و در مقابل، دادن وعدههای پوچ و نسیه است. هدف اصلی تبدیل ایران به «لقمهای راحت الحلقوم» برای کشورهای سلطه گر غربی است.
آمریکا، انگلیس، فرانسه و آلمان همان جنایتکارانی هستند که در 8 سال جنگ تحمیلی، صدام را مسلح به سلاحهای کشتار جمعی و از جمله سلاح شیمیایی کردند و گروهک تکفیری تروریستی داعش را ایجاد و تجهیز کردند و رژیم کودک کش صهیونیستی را حمایت کرده و از رژیم آل سعود در جنایت در یمن پشتیبانی کردند.
حالا این جنایتکاران که کشتار زنان و کودکان بی گناه به یک برنامه روزانه برایشان تبدیل شده، برای موشکهای ما دلواپس شدهاند. اصلاح طلبان هم می گویند، موشک را بدهیم برود تا بلکه دلشان را به دست آوریم!
برخلاف ادعای مضحک این کارشناس اصلاح طلب که بی دستاوردی در سیاست خارجی را محصول دخالت دادن دین نامیده است، باید گفت که هر جا در سیاست خارجی ضربه خوردهایم به این دلیل بوده است که از فرامین دینی فاصله گرفته و مرعوب دشمن شدیم.
** بیقراری اصلاحطلبان برای تحریم حاج قاسم سلیمانی
روزنامه آرمان در سرمقاله امروز به قلم «مهدی پازوکی» اقتصاددان اصلاح طلب نوشت:
«به نظر میرسد قسمت عمدهای از مشکلات اقتصادی که امروز ایران دارد ناشی از تصمیمات غیر کارشناسی است که در مجلس از جمله بهوسیله دلواپسان اتخاذ شده است. همان دلواپسانی که میگویند چرا بانکهای متوسط اروپایی با ایران کار نمیکنند، به تخریب برجام میپردازند که دستاوردهای بسیاری برای کشور داشته است.
از طرف دیگر پیوستن کشور به گروه اقدام مالی که در راستای شفافیت بینالمللی که ارتباطی به برجام ندارد را دچار مشکل میکنند... سخن از سازمان، قرارداد یا کنوانسیون نیست که بخواهیم عضو آن شویم، بلکه سخن از شفافیت مالی است. امروز جهالت اقتصادی بزرگترین دشمن کشور است... تفکر و نگاه دلواپسان، به فقر و عقب ماندگی از جامعه جهانی منجر خواهد شد».
«ماتیو لویت» مدیر برنامه مقابله با تروریسم و جاسوسی در «موسسه واشنگتن در امور خاور نزدیک»، چندی پیش گفته بود: «نظارتهای FATF بر فعالیتهای بینالمللی ایران باید افزایش یابد. یکی از روشهای تضعیف محور مقاومت و قدرتافزائی جنگهای نیابتی، گسترش نظارت بر فعالیتهای بانکی ایران است».
«خوان زاراته» معاون سابق مدیریت مبارزه با تروریسم و جرائم مالی در وزارت خزانهداری آمریکا نیز چندی پیش با اشاره به FATF و ارتباط آن با فشار بر ایران، گفته بود: «برای قرار دادن ایران در تنگنا و سختتر کردن شرایط برای این کشور، به حضور کامل FATF نیاز است. برای اینکه ایران از نظام مالی منزوی شود، لازم است FATF برای تأیید قضاوتهایی پیرامون نظام مالی ضد پولشویی و مبارزه با تروریسم مداخله کند».
«سیگال مندلکر» معاون خزانهداری آمریکا- و به عبارتی اتاق جنگ اقتصادی آمریکا- نیز چندی پیش نسبت به طولانی شدن روند تصویب لوایح مرتبط با FATF در مجلس ایران از جمله کنوانسیون مبارزه با تأمین مالی تروریسم (TF) ابراز نگرانی کرده بود.
لازم به ذکر است که علی رغم همکاریهای گسترده ایران با FATF از اواخر سال 94 و حتی خروج کشورمان از لیست سیاه FATF از تیرماه 95 تاکنون، وضعیت تعاملات بانکی ایران با سایر کشورها نه تنها بهتر نشده است و همچنان بانکهای متوسط و بزرگ خارجی تمایلی به همکاری با کشورمان ندارند بلکه بانکهای چینی، ترکیهای و صرافیهای اماراتی که قبلاً با کشورمان همکاری میکردند، امروزه این همکاریها را محدود کردهاند.
اجرای کامل شرایط FATF توسط ایران در حقیقت تن دادن به شفافیت مالی برای وزارت خزانه داری آمریکا و به عبارتی پذیرفتن خودتحریمی است. وزارت خزانه داری آمریکا، سپاه قدس به فرماندهی حاج قاسم سلیمانی و محور مقاومت در منطقه- که کمر داعش را شکسته است- تروریسم مینامد! بنابراین با اجرای شرایط FATF بانکهای ایرانی از ارائه خدمات به کسانیکه در فهرستهای تحریمی آمریکا هستند، منع میشوند و در این خصوص باید برای خزانه داری آمریکا شفاف سازی کنند!
گفتنی است در هفتههای گذشته، FATF با صدور بیانیهای اعلام کرد که تعریف ایران از تروریسم را نمیپذیرد و مصادیق تروریسم همان است که FATF-بخوانید وزارت خزانه داری آمریکا- میگوید!
** رکود مسکن به دلیل بی برنامگی دولت است
روزنامه قانون در مطلبی نوشت:
«نوسانات نرخ ارز تمام بازارها حتی آنها را که هیچ ربطی به قیمت ارز ندارند، در نوردیده است. از جمله این بازارها، بازار مسکن است که دربند نرخ ارز شده؛ به طوری که تأثیر روانی این نوسانات به خوبی بر قیمت مسکن و رکود حاکم بر آن قابل مشاهده است. در این میان اجارهبهای مسکن در تهران از این غائله عقب نمانده و رشد قابل توجه قیمتها موجب فراری شدن مستاجران از تهران شده است. این در حالی است که قیمت اجارهبها در دو ماه گذشته، روند افزایشی در پیش گرفته و حالا به اوج خود رسیده است. دو ماه گذشته وضعیت بازار مسکن نوید روزهای بهتری را میداد، حجم معاملات افزایش یافت و به نظر میرسید که بازار وارد دوران رونق میشود اما در تیر، این امید رنگ باخت و با نوسانات نرخ ارز رونق از بازار رخت بربست و رکود ادامه راه خود را طی کرد. افزایش بیرویه و بیدلیل اجارهبهای مسکن از آغاز فصل جابهجایی مستاجران رقم خورد و همچون سایر بخشها در این باره نیز نظارتی صورت نگرفته است».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت:
«در میانمدت انتظار این میرود که دولت مسکن استیجاری را استارت بزند تا حداقل در شهرهای بزرگ مقداری واحد تزریق شود و بازار اجاره را کنترل کند. بعد از این برنامه میانمدت، دولت برنامه بلندمدت در مسکن استیجاری در دستور کار قراردهد. در مسکن اجتماعی که دولت کار خاصی نکرد ولی میتواند در عرصه مسکن استیجاری ورود پیدا کند...دولت علاوه بر بخش مسکن در سایر بخشهای اقتصادی از برنامه دقیق و مشخصی پیروی نمیکند.»
بی عملی دولت در تأمین مسکن اقشار کم درآمد و متوقف ماندن طرح مسکن اجتماعی در مرحله حرف و شعار و همچینین بی توجهی به بازار اجاره مسکن، موجب شده است که بسیاری از خانوادهها در شرایط سختی قرار بگیرند.
گفتنی است «عباس آخوندی» وزیر راه و شهرسازی در روزهای گذشته گفته بود: «بدون شک دولت نباید تحت هیچ شرایطی در حوزه ساخت و ساز وارد شود، به عقیده من اگر قرار باشد عملکرد دولت با ساخت خانه اندازهگیری شود، دولت نباید حتی یک واحد خانه بسازد».
** افزایش 22 درصدی حجم نقدینگی و بی توجهی به تولیدکنندگان
روزنامه اعتماد در مطلبی نوشت:
«حجم نقدینگی به رقم بیسابقه 1580 هزار میلیارد تومان رسیده و نسبت به سال پیش حدود 22 درصد رشد داشته است. از این حجم عظیم نقدینگی 67 درصد آن در اختیار بانکهای کشور است و مابقی یعنی 33 درصد، رقمی درحدود 521 هزار میلیارد تومان است که در اختیار خانوارها و بنگاههای جامعه است که این نقدینگی به اصطلاح سرگردان هرازگاهی در بازارهای سکه، ارز، بورس، مسکن و ماشین و نظایر آن باعث برهم خوردن تعادل بازار میشود. از طرف دیگر بنگاههای تولید از کمبود نقدینگی رنج میبرند و به طور مستمر این مشکل خود را بیان میکنند».
متأسفانه دولت همچنان در پی «اجرای برجام به هر قیمت» است. این رویکرد غلط موجب شده است که قریب به پنچ سال از ظرفیتهای داخلی غفلت شده و به نقطههای خیالی چشم دوخته شود.
دولت باید با هدایت نقدینگی به سمت فعالیتهای اقتصادی مولد و تضمین شده و بستن راه واردات کالاهای دارای مشابه داخی یا لوکس و سخت گیری در مقابل قاچاق چند ده میلیارد دلاری و حساب کشی تولید محور و نه سوداگرانه از بانکها و عملیاتی کردن بودجه و حذف انبوه رانتهای پنهان در زیرمجموعه خود، با تقویت اقتصاد ملی، نقشه دشمن در جنگ اقتصادی را ناکام بگذارد.