«اجازه نمیدهم بچه هایم فیلمهایم را ببینند چون برای سن آنها مناسب نیست» این جملهای است که پیمان معادی بازیگر فیلم اسکاری جدایی نادر از سیمین اخیرا در برنامه خندوانه بر زبان رانده و ظاهراً خیلیها را متعجب کرده است چراکه در ایران هنوز ردهبندی سنی برای فیلمهای سینمایی و سریالهای تلویزیونی جدی گرفته نمیشود و اغلب فکر میکنند محدودیت سنی برای تماشای آثار نمایشی فقط به مسائل جنسی خلاصه میشود در صورتی که بر خلاف تصور معمول امنیت ذهنی کودکان در کشورهای توسعه یافته سکولار بیش از ایران مورد توجه قرار دارد.
اخیرا شبکه تلویزیونی نمایش برای فیلمهای سینمایی خارجی با درج نشانهای کوچک محدوده سنی تعریف میکند اما این مسئله متأسفانه فقط به شبکه نمایش و آن هم برای فیلمهای خارجی محدود میشود ولی در شبکههای دیگر هنوز جدی گرفته نمیشود. نکتهای که باعث شد سخنان پیمان معادی درباره اجازه ندادن به فرزندانش برای تماشای فیلمهایش همه را متعجب کند و بازتاب زیادی در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی داشته باشد این است که اغلب فیلمهایی که او بازی کرده ایرانی هستند و نگاه معمول این است که علی القاعده همه فیلمهای ایرانی برای بچهها بلااشکال محسوب میشوند اما واقعیت این است که این وادی در ایران اتفاقا از بیقاعدگی مفرطی در رنج است.
این نگاه از این تلقی اشتباه ناشی میشود که در ایران به طور طبیعی فیلترهای اخلاقی لازم در ساخته شدن فیلمها وجود دارد و اساساً فیلمی که بتواند برای کودکان مضر باشد در سینما و تلویزیون ایران ساخته نمیشود. حال آنکه سینما و تلویزیون ایران مملو از آثاری است که تماشای آنها نه تنها برای کودکان بلکه برای رده سنی بزرگسالان نیز مضر محسوب میشود اما به دلیل تسامح و سهلانگاری مدیران فرهنگی نوعی ولنگاری فرهنگی در تولید آثار نمایشی بدون در نظر گرفتن امنیت روانی جامعه وجود دارد که مشابه آن در کشورهای غربی نیز دیده نمیشود.
برای مثال فیلمی چون جدایی نادر از سیمین در کشور امریکا برای رده سنی بالای 13 سال مضر تشخیص داده شده ولی نمایش فیلم در ایران برای تمام ردههای سنی در زمان اکران آزاد بوده است.
خشونتهای اجتماعی در آثار نمایشی مسئلهای است که بیش از پیش از سوی مراکز متولی امر آموزش در کشورهای توسعه یافته مورد توجه قرار میگیرد اما هنوز در ایران حساسیتهای لازم روی آن وجود ندارد. برای مثال دیگر دهه هاست که در فیلمهای غربی در صورت امکان سیگار را تنها در دست کاراکترهای منفی میبینیم و تا جایی که ممکن باشد کاراکترهای مثبت سیگار نمیکشند اما این مسئله در سینمای ایران روندی معکوس دارد، حال آنکه جامعه و سینمای ما بیش از سایر کشورها ادعای سالم بودن محتوا دارد یا برای مثال خشونت خانوادگی حداقل در سریالهای تلویزیونی غرب تا حد بالایی حذف و جای آن را تحکیم خانواده گرفته است اما سریالها و فیلمهای ایرانی آکنده از رواج خشونت پیدا و پنهان خانوادگی است.
به جرئت میتوان گفت تکریم مقام مادر در فیلمهای هندی و حتی امریکایی به نسبت سینمای ایران از شرایط مطلوبتری بهره میبرد. هنرهای نمایشی در ایران از این حیث از نوعی هرج و مرج و بیضابطگی رنج میبرد که از تولید آثار تا اطلاعرسانی برای عموم از این جهت که کدام کالاهای فرهنگی مناسب چه قشر و مخاطبی است را شامل میشود.
* جوان / جواد محرمی