برترین ها - ترجمه از حمیدپاشایی: تا به حال شده که پیش خود بگویید:
«این شرایط (یا شخص) غیر قابل تحمله.»
«من توی این کار کاملاً شکست خورده هستم.» یا «من توی این کار بی عرضه هستم.»
«هیچ وقت نمی تونم این مسئله رو حل کنم.»
«سعی می کنم، ولی...»
«مثل یه کابوس می مونه.»
اگر به هر کدام از این سؤالات پاسخ مثبت دادید، پس احتمالاً در موفقیت خود ناخودآگاه با نحوه صحبت کردنتان مانع ایجاد کردید. تحقیقات روانشناسی نشان داده که ضمیر ناخودآگاه شما چیزی که عیناً می شنود را تفسیر می کند. ذهن و جسم شما مسیری را دنبال می کند که کلماتتان به آن سمت هدایت کند. بنابراین اگر می خواهید تأثیرگذاری، اعتماد به نفس، روابط یا فرصت های بیشتری سر راهتان قرار بگیرد، با حرف هایی که از دهانتان بیرون می آید شروع کنید.
کلماتی که استفاده می کنید قدرت شگرفی دارند. قدرتی برای تقویت اعتماد به نفس و بلندپروازی شما و قدرتی برای اینکه به شما حس اضطراب و بی لیاقتی بدهد. قدرتی برای اینکه تأثیر اولیه قدرتمندی از خود بروز دهید و قدرتی برای اینکه به سرعت به فراموشی سپرده شوید. قدرتی برای اینکه فرصت ها را ایجاد کنید و قدرتی برای اینکه فرصت ها را از دست دهید.
بسیاری از افراد می گویند «من هیچ وقت نمی توانم خوب صحبت کنم» یا «صحبت جلوی جمع من را تا سر حد مرگ می ترساند.» استفاده از کلماتی همچون «هرگز» و «تا سر حد مرگ» می تواند جلوی افراد را حتی در تلاش کردن برای بهبود مهارت های ارائه شان بگیرد.
گفته قدیمی «کلماتی که سخن می گویید خانه ای می شود که در آن زندگی می کنید» کاملاً واقعیت دارد. جهان آینه ای است که شما را به خودتان بر می گرداند. اگر از زبان مثبت در مورد خودتان و توانایی تان برای مقابله با چالش ها و دستیابی به اهدافتان استفاده کنید، این همان چیزی خواهد بود که از بیرون نیز برایتان نمایان خواهد شد. به همین ترتیب، اگر مدام عباراتی در مورد خودتان یا شرایطتان به کار ببرید که ناامیدی را منعکس کند، ترس را القا کند، اضطراب را تقویت کند یا منفی بافی را پرورش دهد، آن کلمات واقعیت شما را نیز شکل خواهد داد.
زبان شما همچنین روی نحوه تفکر و ارتباط دیگران با شما نیز تأثیر می گذارد. اگر شما اغلب نادیده گرفته می شوید یا مورد بی توجهی قرار می گیرد، به این فکر کنید که الگوهای صحبت کردنتان چگونه روی تعامل دیگران با شما نقش دارد. استفاده از «زبان غیر قدرتمند» مثل کوچک جلوه دادن خودتان، بهانه آوردن یا زیر سؤال بردن نظرتان پیش از اینکه حتی آن را مطرح کرده باشید، می تواند نفوذ، حضور یا قدرت شما را تضعیف کند. به هر فرد موفقی که گوش دهید متوجه خواهید شد که آن ها از زبانی استفاده می کنند که مثبت، دقیق و اقدام محور است و مرتباً اعتماد را در روابطشان به وجود می آورد.
علوم اعصاب اثبات کرده که همه ما این توانایی را داریم تا مغز خود را با اقدامات مداوم بهبود دهیم و عادت های مخرب فکری، سخن گویی و رفتاری را با عادت هایی مثبت تر جایگزین کنیم. تبدیل عادت های سخن گویی منفی به عادت های مثبت با شفافیت آغاز می شود (از آنجایی که ما اغلب آگاه نیستیم که چگونه موفقیت خودمان را از بین می بریم، این کار بسیار از روی عادت ناشی می شود!).
به این دو توصیه عمل کنید: اول، حواس تان به زبان خود در طول 24 ساعت بعد باشد. دوم، از کسی بخواهید که حواس او نیز به شما باشد، چون که عادت های ما اغلب برای خودمان غیر محسوس هستند! بعد تصمیم بگیرید که زبانی که تضعیف کننده، منفعل و مبهم است را با زبانی که مثبت، دقیق و اعلانی است جایگزین کنید، زبانی که شما را در رأس امور قرار می دهد، انرژی شما را منتقل می کند و با این کار، شما را تبدیل به کسی می کند که دیگران می خواهند بهتان گوش دهند.
1. خودتان را با قدرت نگه دارید.
اینکه چگونه خودتان را نگه دارید (حالت بدنتان، حالت چهره تان، فضایی که اشغال می کنید)، به شکلی عمیق و در عین حال نامحسوس تعیین می کند که شما از لحاظ عاطفی چه حسی داشته باشید و کلمات چگونه از دهانتان خارج شوند. بنابراین به صورت قائم بایستید (یا بنشینید)، شانه هایتان را به عقب دهید، لبخندی خفیف روی صورتتان داشته باشید و با افرادی که اطرافتان هستند ارتباط چشمی زیادی برقرار کنید. این کار حضور شما را تقویت می کند، و تضمین می کند که کلماتی که می گویید به شیوه ای بیان شوند که حداکثر تأثیر را روی کسانی داشته باشد که آن ها را می شنوند.
2. کلمات را رو به جلو بیان کنید.
به جای اینکه خودتان را با عباراتی بیان کنید که بیانگر این است که چه کاری نمی توانید انجام دهید، زبان خود را به شیوه ای عوض کنید که ژست رو به جلو را نشان دهد. به بیان دیگر، به جای «من نمی توانم، من انجام نمی دهم، من نمی خواهم، من می خواهم، من نیاز دارم» بگویید «من می توانم، من هستم، من انتخاب می کنم، من دارم، من ایجاد می کنم، من لذت می برم.»
3. از عبارات مطلق پرهیز کنید.
به جای گفتن «آن ها کاملاً احمق هستند» بگویید «آن ها شرایط را متفاوت از من می بینند. برایم سؤال است که آن ها چه چیزی را می بینند که من نمی بینم.» به جای گفتن «هیچ کس اینجا یک کلمه از حرف هایی که می زنم را هم گوش نمی کند» بگویید «آدم ها انگار به من گوش نمی کنند. برایم سؤال است که چطور می توانم صحبت کنم که باعث شود بقیه بخواهند توجه بیشتری به من کنند.»
4. به خاطر نظراتتان عذرخواهی نکنید.
بسیاری از افراد، به ویژه خانم ها، نظر خود را با نوعی معذرت خواهی یا عبارتی بیان می کنند که احتمال ناراحت کردن دیگران را به حداقل می رساند. اگر شما هم این گونه هستید، این کار را متوقف کنید. شما نباید برای بیان نظراتتان معذرت خواهی کنید. فقط آن را با احترام بیان کنید
5. سرسپردگی و تعهد را بیان کنید («سعی می کنم» را کنار بگذارید!)
اینکه بگوید سعی می کنید کاری را انجام دهید بهانه ای برای انجام ندادن آن فراهم می کند. پس سعی نکنید. انجام دهید.
6. برچسب زدن را محدود کنید.
برچسب زدن مرز ذهنی ناخودآگاهی به وجود می آورد که شما را محدود می کند. برچسب زدن خودتان با کلماتی مثل «تنبل» یا «بی نظم» یا «ضعیف» جلوی شما را از بودن هر چیزی به غیر از این صفات می گیرد و فقط این حالات ناخوشایند را تقویت می کند. فقط به این خاطر که شما تنبل و بی نظم هستید به این معنی نیست که نمی توانید تصمیم بگیرید متفاوت باشید. بسیار بهتر است که بگویید «من در این کار خیلی فعال نبودم، ولی حتماً فعال خواهم شد» یا «من هیچ وقت منظم بودن برایم اولویت نداشته است، ولی حالا تصمیم گرفتم که زمان خودم را بهتر مدیریت کنم.»
ما در زبان زندگی می کنیم. به شیوه هایی صحبت کنید که بهترین توانایی شما را عرضه می کند و باعث می شود حس مثبت تری راجع به توانایی خود داشته باشید تا کارهایی را انجام دهید که به شما انگیزه می دهد و چیزهایی که بهتان انگیزه نمی دهد را تغییر دهید. اگر یک چیز باشد که در موردش اطمینان داریم، این است که: «شما توانایی بسیار بیشتر از چیزی که فکر کنید را دارید.»
تشخیص اینکه واقعاً چقدر توانایی دارد لحظه ای آغاز می شود که تصمیم بگیرید تا از کلماتی استفاده کنید که به شما شهامت می دهد.