این مطلب را بخوانید تا متوجه شوید که کدام سریالها با آثار فاخر ادبی برابری میکنند و دلیل موفقیتشان چیست. اینبار در کافههفت روزچین، از سریالهای موفق خواهیم گفت.
پنج سریالی که با آثار ادبی مرغوب برابری میکنند
به نظر شما دلیل موفقیت برخی از سریالها چیست؟ کدامیک از گزینههای بازیگران خوب، داستان فوقالعاده و طرح داستانی را در موفقیت یک سریال مؤثر میدانید؟
تلویزیون بدونِشک ما را آگاهتر کرده، از وقایعی مانند قدمگذاشتن انسان بر زمین مطلع نموده و هنگامی که روی مبل لم دادهایم سرگرممان میکند. وقتی به بهترین سریالهای تلویزیونی فکر میکنیم، آثار ادبی مرغوب در ذهنمان تداعی میشوند یا تلویزیون ذهن ما را عقیم کرده است؟
از نظر بسیاری، تلویزیون عامل دورماندن جوانان از مطالعه است. آثار ادبی ما را به تفکر وادار میکنند، درحالیکه تلویزیون آشغال به خوردمان میدهد. برخی معتقدند که این سیاست عمدیِ تلویزیون برای جلوگیری از شکلگیری تفکر مستقل است.
تا مدتها این انتقادات وارد بود. حتی از نظر بازیگران، تلویزیون محیط ضعیفی برای پرداختن به کارهای هنری بود و تئاتر و سینما محل جلوهگریشان محسوب میشد. اما امروزه تلویزیون در حالِ جابهجاکردن مرزهاست. نویسندگان و کارگردانان کنترل بیشتری روی فرمت کارشان دارند. برخی از بهترین بازیگران حتی نظرشان عوض شده و تلویزیون را بهعنوان یکی از بهترین محیطها برای خلق آثار هنری میدانند.
سریالهایی وجود دارند که درحقیقت با بهترین آثار ادبی کلاسیک رقابت میکنند. در اینجا پنج سریالی را معرفی کردهایم که نهتنها داستانهای عمیقی دارند، بلکه شما را به تفکر وادار میکنند.
دروغهای کوچک و بزرگ (Big Little Lies)
یکی از سریالهای موفق دروغهای کوچک و بزرگ است که نهتنها دو زن مدیریت اجرایی تولید آن را به عهده داشتند، بلکه این فیلم به زندگی زنان شهری ساحلی و آرام پرداخته است. داستان فیلم حول قتلی که در این شهر رخ داده در جریان است، اما نه میدانیم چه کسی به قتل رسیده و نه قاتل را میشناسیم.
این سریال به زندگی خصوصی کسانی که به نوعی با قتل مرتبط هستند نگاهی میاندازد؛ از زندگی سِلِست که سابقاً وکیل بوده و ظاهراً زندگی فوقالعادهای داشته تا مَدِلین که از گروه زنان آلفاست.
جِین که بهتازگی در این شهر ساکن شده با پسرش، زیگی، که ظاهراً سعی کرده بچه دیگری را خفه کند به مشکلاتی برمیخورند. در این سریال شخصیتهای زیادی برای شناختهشدن وجود دارند؛ یک دختر دبیرستانی معروف، زن مسن باکلاس و سرد و شکننده و همچنین زنی که مورد ضربوشتم قرار گرفته است.
این سریال به این دلیل موفق شد که این قتل به طریقی به زندگی این زنان گره خورده است و به شیوهای جالب همه آنها را در انتها به یکدیگر وصل میکند. دروغهای بزرگ و کوچک از آن سریالهاییست که هم برای زنان و هم برای مردان جالب است.
اصلاح (Rectify)
اصلاح موفقترین سریال درام شبکه تلویزیونی ساندنس و یکی از محبوبترین سریالهای تلویزیونیست. تاکنون 4 فصل از این سریال ساخته و پخش شده است. این سریال حول زندگی مردی به نام دنیل هولدن جریان دارد که به جرم تجاوز و قتل دوستدختر 18 سالهاش به حبس ابد محکوم شده و تاکنون 20 سال از آن را گذرانده است. در ابتدای فیلم بعد از آنکه آزمایشهای دیانای خبر از مجرمبودن مرد دیگری میدهند، او از زندان آزاد میشود.
سریال در ادامه، تلاش دنیل برای کنارآمدن با زندگی جدید را نشان میدهد؛ روابط او از هم پاشیده شدهاند. در این حین خانوادهاش ورشکست میشوند و مردم شهر هنوز معتقدند که او گناهکار است. حتی خودش هم مطمئن نیست که بیگناه باشد.
کمتر سریال یا فیلم یا حتی کتابی بهخوبیِ این سریال شخصیت انسانها را موردِمطالعه قرار داده است. بدونِتردید تماشای فیلم اصلاح بسیار ارزشمند است.
بوجک هورسمن (BoJack Horseman)
آیا تابهحال از خودتان پرسیدهاید که آیا ممکن است در سریالی کمدی و کارتونی، اسبی سخنگو دقیقتر از هر نویسندهای به بیماری روانی پرداخته باشد؟ باید به شما بگوییم که بوجک هورسمن دقیقاً برای شماست.
داستانِ سریال حول اسبی انساننما به نام بوجک هورسمن میچرخد که در دهههای هشتاد و نود میلادی ستاره کمدی محبوبی بوده، اما هجده سال پس از کنسلشدن برنامهاش، زندگی را به بطالت و بیهودگی گذرانده است. بااینحال اکنون تصمیم گرفته که با نوشتن و انتشار زندگینامهاش با کمک نویسنده جوانی به نام دیان انگویان به آن دوران باشکوه بازگردد. اما در این میان مصرف بیش از حد نوشیدنیهای الکلی، عدم تمرکز، مسئولیتناپذیری و روابط پیچیده و عجیب با اطرافیانش رسیدن به این هدف را دشوار کرده است. این سریال که یکی دیگر از سریالهای موفق است، از صدای بازیگرانی همچون آرون پاول، ویل آرنت و ایمی سِداریس بهره برده است.
بوجک شخصیتی شفقتبرانگیز است و بهخصوص حس همدردی کسانی که از افسردگی رنج میبرند و بهدنبال معنای زندگی میگردند را برمیانگیزد. تماشای ازهمپاشیدن روابطش و خودتخریبیاش قلب آدم را به درد میآورد، اما طنزی که در سریال است موجب میشود به بیمعنایی زندگی بخندید و البته بنا به دلایل زیادی به شما روحیه و نشاط میبخشد. مطمئن باشید که بعد از تماشای چند اپیزود با آن ارتباط برقرار میکنید و هیچوقت از آوردن هورسمن به زندگیتان پشیمان نمیشوید.
لوح سفید (Tabula Rasa)
لوح سفید یکی از بهترین سریالهاییست که در 20 سال اخیر ساخته شد. این فیلم 9 اپیزود دارد و دیالوگها طوری نوشته شدهاند که تماشایش را متوقف نمیکنید. اگر علاقهمند به حدسزدن ماجرای فیلمها هستید حتماً لوح سفید را ببینید، اما مطمئناً موفق نمیشوید.
این سریال درام حول معمای گمشدن یک مرد میگردد. شخصیت اصلی به نام می که از فراموشی رنج میبرد در بیمارستانی روانی زندانی شده است. پلیس از او بازجویی میکند و به او سوءظن دارد که ارتباطی با گمشدن مردی به نام توماس اسپکتره داشته، چون آخرین نفری بود که این مرد را زنده دیده است.
در جریان فیلم متوجه میشویم که می در تصادف اتومبیل حافظهاش را از دست داده است. او تلاش میکند برای بازیابی حافظهاش کتابی بنویسد. اما آیا واقعاً خواستار دانستن حقیقت است؟ بهتدریج مشخص میشود که خانوادهاش رازهایی را از او پنهان کردهاند.
آتلانتا (Atlanta)
آتلانتا هم یکی دیگر از سریالهای موفق و فیلمی چندلایه و انتقادی به جامعه آمریکاست. دونالد گلور، کارگردان این سریال، به مضامینی مانند نژاد و کنترل اسلحه و فرهنگ پاپ پرداخته است.
گلور بیشتر از دیگر هنرمندان مرزها را میشکند. برخی اپیزودها تکاندهنده و شبیه به کابوسهای سورئال هستند. شخصیتهای این فیم سؤالهایی مطرح میکنند که ما نیاز داریم از خودمان بپرسیم. این سریال نمایشی درباره رپرهای آتلانتاست، اما این فقط بارزترین لایه سریال است؛ آتلانتا لایههای بسیاری دارد.
امیدواریم معرفی این سریالهای موفق برایتان کارآمد باشد.