-مهدی اسفندیار: بیمار قلبی باشی مشکل فشار خون داشته باشی و یک دفعه خبر برسد که والسارتان؛ داروی اصلی بیماران قلب سرطان زاست و این استرس و فشار روانی فراوانی است که به جان چند میلیون خانواده ی ایرانی افتاده.
به گزارش سال 95 پدر خانواده که دچار فشار خون بود به دلایل نامشخص و در حالیکه هیچ نوع سابقه ی فامیلی در ابتلا به سرطان خون وجود نداشت مبتلا به این بیماری شد و سال گذشته جانش را از دست داد.
وی 3 سال بود که مصرف کننده داروی والسارتان ایرانی بود. خودم و شوهر خواهرم اکنون سه سال است که مصرف کننده ی داروی والسارتان هستیم.به حدی این مسئله در خانواده استرس ایجاد نموده که قابل بیان نیست.
وزیر بهداشت مملکت همچنان اظهاراتش پیرامون دعوا با بیمه ها و تامین منابع و ... می چرخد، هیچ صدایی از کمیسیون بهداشت مملکت در نمی آید، به واقع این رفتارها و این عملکرد سیستم درمانی کشور نتیجه ای جز بی اعتمادی عمومی به ارمغان می آورد؟!
این افتضاح را چه کسی پاسخگوست؟! متاسفانه سه هفته پیش داروی والسارتان متعلق به یکی از شرکت هایی که از قضا جزو همان شرکت هایی است که والسارتانش سرطان زا تشخیص داده شده است را دوباره تهیه کردم و حدود سیصد هزار تومان پرداخت کردم .
هیچ سیستمی برای ارزیابی و پایش مصرف کنندگان نیست. سیستم به تمام معنا ناپاسخگوست و همچنان نمایش رسانه ای و شوهای مطبوعاتی بر وظایف اصلی سیستم درمانی کشور مستولی شده است؛ مسئولین کشور هنوز به پیامدهای حضور یک پزشک و متاسفانه از نوع رسانه ای آن بر راس هرم مدیریت نظام سلامت واقف نشده اند؟!
اکنون چه کسی باید پاسخگو باشد؟! وظایف این سیستم سلامت چیست؟! چه کسی باید با مردم صحبت کند؟! چه کسی باید به این بیماران قلبی آرامش دهد؟! یک بیانیه و تمام؟! این یعنی همه خرد و برنامه ریزی؟!
والسارتان و مدیریت آن و نمایش واقعیاتی هست که در نظام سلامت ما می گذرد؟! سیستمی که درگیری های مالی آن گوش فلک را کر کرده و سهم من بیمار قلبی ؛ چیزی جز فاجعه و استرس نیست؟! کاش خیالم را با اعتماد به این سیستم راحت نمی کردم.کاش هرگز وزارتی به نام بهداشت و کمیسیونی به نام بهداشت نبود تا چنین آتشی بر خرمن بیماران قلبی نمی افتاد؟!
کاش خبر نداشتم که تحقیق و تفحصی در مجلس وجود دارد.