نمیتوان گفت انسان سالم و فهیم کسی است که اصلاً به ملاک زیبایی توجه نکند. از طرف دیگر، فقط به زیبایی ظاهری توجه کردن نیز عاقلانه نیست. خوب است ما با تعیین اولویتهایمان، ابتدا مطمئن شویم که آیا فرد مورد نظر معیارهای اصلی ما را دارد یا خیر، و در صورت مثبت بودن جواب، با وی آشنا شده و وضعیت ظاهریاش را هم بررسی کنیم. این نکات در بررسی ظاهر فرد مقابل به شما کمک میکند.
به یاد داشته باشید که زیبایی امری نسبی است
با وجود این عقیده که ملاکهای زیبایی جهانی هستند، انتخابهای متفاوت افراد نشان میدهد که در این مورد اختلافنظر هم وجود دارد. بنابراین خود شما باید تشخیص دهید که آیا فرد مورد نظر ویژگیهای ظاهری دلخواه شما را دارد یا خیر. ممکن است فردی که به نظر دیگران خیلی زیبا میآید برای شما جذاب نباشد و یا فردی که از نظر دیگران ظاهری معمولی یا پایینتر از حد متوسط دارد به دلتان بنشیند. بنابراین در این مورد تنها دیدن بزرگترها و پسند آنها (کاری که در قدیم مرسوم بود) توصیه نمیشود و یا اکتفا به تعریفهای معرّف کافی نیست.

اگر ظاهر کسی به دلتان ننشست، احساس گناه نکنید
اتفاقی که برای یکتا رخ داده ممکن است برای هر یک از ما روی دهد. این که ظاهر کسی به هر دلیلی به دل ما ننشسته، به این معنا نیست که ما سطحینگریم و یا از فهم و درایت برخوردار نیستیم. از آنجایی که یکی از اهداف ازدواج، افزایش خویشتنداری و ارضای نیازهای جنسی در حریم خانواده است، لذت بردن از همنشینی و ظاهر شریک زندگی، حق همۀ انسانهاست. به هر حال، هیچکدام از ما نمیتوانیم ادعا کنیم که ظاهر انسانها هیچ اهمیتی برای ما ندارد، و نادیده گرفتن کلی این ملاک به هیچوجه توصیه نمیشود. اگر یکتا احساس میکند که ظاهر احمد به هیچوجه برایش جذاب نیست، نباید در این مورد احساس گناه کند و جا دارد که به احساساتش توجه کند.
زیبایی ظاهری با گذشت زمان عادی میشود
بیشتر ما انسانها خیلی زود به داشتههایمان عادت میکنیم. برای مثال، سوارشدن بر ماشینی که سه سال درآمدمان را به منظور خریدش پس انداز کردهایم، احتمالاً در روزهای اول موجب خوشحالی زیادی میشود، اما متأسفانه با گذشت زمان از میزان این خوشحالی کم میشود؛ تا جایی که شاید ما فراموش کنیم بهدست آوردن این ماشین روزی چقدر برایمان مهم بوده است. تنها استثنا در این مورد انسانهایی هستند که ویژگیای به نام خودشکوفایی دارند. این افراد در برخورد با هر تجربهای چنان دچار بهت و شگفتزدگی میشوند که گویی اولینبار است آن را تجربه میکنند، آنها از تماشای طلوع آفتاب یا موسیقی مورد علاقهشان همیشه لذت میبرند.
تنها به این ملاک اکتفا نکنید
همانطور که پیشتر هم اشاره کردیم، توجه انحصاری به ملاک زیبایی عاقلانه نیست. عادی شدن زیبایی یکی از دلایل این امر است. فرض کنید شما با فردی که تمام ویژگیهای ظاهری موردنظرتان را دارد ازدواج کردهاید، اما این شخص بهقدری بدخُلق و پرخاشگر است که نمیتوانید با او یک کلمه صحبت کنید. آیا باز هم از زیبایی وی لذت میبرید؟ آیا چنین شخصی استحقاق دارد والد فرزندان شما بوده و آنها را تربیت کند ؟ یا تصور کنید که همسر شما به هر دلیلی (مثلاً بیماری یا حوادثی مانند آتشسوزی و...) ظاهر زیبایش را از دست بدهد، اگر شما تنها بهخاطر زیبایی وی او را انتخاب کرده باشید، در صورت بروز چنین پیشامدهایی دیگر دلیلی برای ادامه زندگی با وی وجود ندارد. اما آیا ترک همسر به این علت منطقی است؟ اگر همسرتان با شما چنین رفتاری داشته باشد، دربارۀ او چه فکری میکنید؟

همکفو بودن را فراموش نکنید
داشتن تناسب نسبی در همۀ ابعاد مهم زندگی ازجمله بُعد فرهنگی، سنی، تحصیلاتی، طبقاتی و... یکی از مؤلفههای اصلــی پیشبینیکننــــدۀ موفقیت زناشویی است. ملاک زیبایی ظاهری نیز از این جهت استثنا نیست. شبیه بودن زوجین از لحاظ ظاهری، سلامت روانی آنها را تضمین میکند. خوشـــــــبختانه نتایج پژوهشهای متعدد نشان داده است که بیشتر افراد در انتخاب همسر به این مطلب توجه کرده و شخصی را به همسری بر میگزینند که از لحاظ جذابیت ظاهری به آنان شبیه باشد. ممکن است اظهارنظرهای اطرافیان در درازمدت بهدنبال ازدواج دختری که مانند یکتا ظاهر زیبایی دارد با فردی که ظاهر جذابی ندارد، باعث کاهش علاقۀ وی به همسرش یا تردید در مورد درستی انتخابش شود. از طرف دیگر، زوجی که جذابیت کمتری نسبت به همسر خود دارد نیز ممکن است نسبت به همسرش حساس و بدبین شود، یا عزت نفسش کاهش پیدا کند. همۀ این مسائل میتوانند باعث بروز مشکلاتی در زندگی زناشویی شوند.
به یاد داشته باشد که ویژگیهای ظاهری تا حدی تغییرپذیرند
البته منظور ما این نیست که مثلاً یکتا از احمد بخواهد که بهخاطر او کارهای خارقالعاده انجام داده یا دست به جراحیهای پرخطر چندمیلیونی بزند، بلکه منظور ما این است که اگر از طرز لباس پوشیدن احمد خوشش نمیآید، میتواند به صورت غیرمستقیم به وی بگوید که دوست دارد همسر آیندهاش چگونه لباس بپوشد، یا آرایش مویش چطور باشد. ممکن است همین تغییرات جزئی نظر یکتا را در مورد ظاهر احمد تغییر دهد. نکتهای که در اینجا باید به آن توجه شود، این است که یکتا نباید در این مورد اصرار و پافشاری کند. مطرحکردن موضوع بهطور غیرمستقیم موجب میشود که هم به احمد بیاحترامی نشود، هم وی در صورت تمایل خواستۀ یکتا را برآورده سازد.
یکتا باید با توجه به نکات مطرحشده، باز هم احساساتش را بررسی کند و به روشی غیرمستقیم از احمد بخواهد کمی ظاهرش را تغییر دهد. در این مورد، یاریجستن از روانشناسان متبحر میتواند کمککننده باشد. در صورتی که وی به این نتیجه برسد که باوجود تغییرات ایجادشده باز هم از لحاظ ظاهری هیچ کششی نسبت به احمد ندارد، بهتر است هرچه زودتر نظرش را اعلام کرده و به این رابطه خاتمه دهد.