آیات قرآن مجید به ویژه آیاتى که در صفحات قبل گذشت عموم موجودات را داراى شعور و نطق میداند در این زمینه به گوشهاى از شعور و نطق برخى از حیوانات اعم از پرنده و چرنده و حشرات اشاره میشود تا در ضمن آشنائى با بخشى از حقایق به معجزه بودن قرآن هم که زمان نزول به این واقعیت اشاره کرده آگاه شوید.
وَ وَرِثَ سُلَیْمانُ داوُدَ وَ قالَ یا أَیُّهَا النَّاسُ عُلِّمْنا مَنْطِقَ الطَّیْرِ وَ أُوتِینا مِنْ کُلِّ شَیْ ءٍ إِنَّ هذا لَهُوَ الْفَضْلُ الْمُبِینُ: «1»
سلیمان از داود به ارث بُرد و گفت اى مردم منطق پرندگن را به ما آموختهاند و ازهرچیزى بهرهاى به ما داده شده، یقیناً این مزیتى روشن است.
حَتَّى إِذا أَتَوْا عَلى وادِ النَّمْلِ قالَتْ نَمْلَةٌ یا أَیُّهَا النَّمْلُ ادْخُلُوا مَساکِنَکُمْ لا یَحْطِمَنَّکُمْ سُلَیْمانُ وَ جُنُودُهُ وَ هُمْ لا یَشْعُرُونَ: «2»
سلیمان با سپاهیانش حرکت کرد تا به وادى مورچگان درآمدند مورچهاى گفت: اى مورچگان به خانه هایتان درآئید تا سلیمان و سپاهیانش ناآگاهانه شما را پایمال نکنند.
فَمَکَثَ غَیْرَ بَعِیدٍ فَقالَ أَحَطْتُ بِما لَمْ تُحِطْ بِهِ وَ جِئْتُکَ مِنْ سَبَإٍ بِنَبَإٍ یَقِینٍ:
پس هدهد زمانى نه چندان دور درنگ کرد [و با شتاب بازگشت ] پس گفت: اى سلیمان من به چیزى آگاهى یافتهام که تو به آن آگاهى نیافته اى، و من از سرزمین سبا خبرى مهم و یقینى برایت آورده ام.
اگر در آیه مربوط به مورچگان و آیه مربوط به هدهد دقت کنیم میبینیم قرآن مجید از ناحیه مورچه به لفظ قالت و از ناحیه هدهد به لفظ قال تعبیر کرده که این تعبیر دلالت روشن و آشکار برنطق حیوانات میکند، البته ضرورى و لازم نیست که در مسئله سخن گفتن بدون برو برگرد ابزار گفتار زبان باشد، بلکه نطق درهر نوعى از موجودات ابزار ویژه و خاصّ خودش را دارد، آنچه در این زمینه قابل توجه است این است که صریح قرآن مجید نشانگر نطق حیوانات است، و از نطقى که از آنها در زمینههاى گوناگون و در رابطه با مطالب مهم و حقیقى نقل میکند ثابت مینماید که آنها داراى درک شعور هستند.
نطق و شعور همه موجودات خیمه هستى بدون این که موجودى از آنها استثنا شود از آیات شریفهاى که در سوره مبارکه فصلّت آمده نیز استفاده میشود:
وَ یَوْمَ یُحْشَرُ أَعْداءُ اللَّهِ إِلَى النَّارِ فَهُمْ یُوزَعُونَ، حَتَّى إِذا ما جاؤُها شَهِدَ عَلَیْهِمْ سَمْعُهُمْ وَ أَبْصارُهُمْ وَ جُلُودُهُمْ بِما کانُوا یَعْمَلُونَ وَ قالُوا لِجُلُودِهِمْ لِمَ شَهِدْتُمْ عَلَیْنا قالُوا أَنْطَقَنَا اللَّهُ الَّذِی أَنْطَقَ کُلَّ شَیْ ءٍ وَ هُوَ خَلَقَکُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ:
و یاد کن روزى را که دشمنان خدا به سوى آتش گرد آورده میشوند، پس آنان را از حرکت باز میدارند تا گروههاى دیگر به آنان ملحق شوند. هنگامى که به آتش میرسند، گوش و چشم و پوستشان به اعمالى که همواره انجام میدادند گواهى میدهند.
و آنان به پوستشان میگویند: چرا برضد ما گواهى دادید؟ میگویند: همان خدائى که هرموجودى را به سخن آورد ما را گویا ساخت و او نخستین بار شما را آفرید و به سوى او بازگردانده میشوید.
این آیه شریفه با صراحت کامل و گویاتر از همه آیات برنطق و شعور همه موجودات «کل شیئى» دلالت دارد.
شرط حتمى سخن گفتن و فهماندن مقصود زبانى که در دهان آدمیان است نیست، بلکه هر وسیله و ابزارى که براى تفهیم مقاصد به کار رود به منزله زبان و مکالمه هم به هر کیفیتى صورت گیرد نطق نامیده میشود.
حیوانات با ژست هاى ویژه، و حرکات خاص و یا با صدا و نطق مکالمه میکنند و به طرف مقابل مقصود خود را میفهمانند.
علائم رمز در مخابرات یا نقطه خطهاى تلگرافى هم نوعى مکالمه است که انسانها مبتکر آن هستند، و براى کسانى که به این امور آشنائى دارند چنان مقصود و گوینده را که همان مخابرهکننده است درک میکند که گوئى باهم گفتگوى حضورى دارند و این نیز نوعى سخن گفتن است.
براى آگاهى از چگونگى این برخوردها و مکالمات میتوان آزمایشات زیر را انجام داد:
1- بارها مورچگان را دیده اید که در مسیر معینى و گاهى خیلى طولانى در رفت و آمدند و ظاهراً آنها در مسیر کار روزانه خود ماده شیمیائى مخصوصى میپاشند که در هنگام رفت و آمد دچار اشتباه و گمراهى نشوند و به راحتى به لانه خود راه یابند چنانچه با انگشت قطعهاى و محلى از این جاده عبور و مرور را پاک کنید خواهید دید که مورچگان به این نقطه که میرسند متوقف میشوند، گوئى یا، بوى بدن انسان را استشمام کرده به خطرى آگاه شدهاند که به پیش نمى ورند یا چون پل فرضى آنها خراب شده به فکر تعیمر آن افتاده و در دو طرف جاده اجتماع میکنند، در این موقع است که مشاهده خواهید کرد شاخک هاى مورچهها چون آنتن هاى رادیو که در مسیر باد قرار گیرد به اطراف در حرکت است! آیا مورچگان در این موقع چه میگویند؟
شاید آنها نیز مانند انسانها خطر را به یکدیگر اعلام و مهندسین ورزیده را براى تعمیر جاده دعوت میکنند، زیرا به هرحال طولى نمى کشد که راه عبور دیگرى ساخته و مادّه شیمیائى لازم در آن مسیر میپاشند، گوئى آنها نیز جاده را آسفالت میکنند.
2- طعمهاى نسبتاً سنگین [مانند جسد مگس ] در برابر مورچهاى که در تلاش رزق و روزى است بگذارید، این مورچه براى حمل آن کوشش خود را خواهد کرد، وقتى کاملًا مطمئن شود که از بردن آن به لانه عاجز است طعمه را واگذاشته و به لانه خود مراجعت میکند، طولى نمى کشد که چند مورچه به دنبال هم به راه افتاده و تا محل طعمه آمده به کمک یکدیگر آن را به لانه حمل میکنند، آیا این مورچه هم نوعان خود را چگونه از وجود طعمه در محل معین آگاه کرده؟، جز این است که به هر وسیلهاى بود مقصودش را به هم نوعان خویش فهمانیده است! این تفهیم و تفهّم را سخن گفتن مورچه مینامیم.
3- در نقطهاى از محلّ عبور و مرور مورچگان که مانند زنجیرى تا لانه امتداد دارد مثلًا مقدارى نفتالین بگذارید به محض این که مورچه هاى مجاور نفتالین خطر را احساس کنند بلافاصله صف آنها از هم خواهد پاشید و همه با عجله خود را به لانه خواهند رسانید، آیا نباید تصدیق کرد که سیستم مخابراتى این حشرات ریز خیلى قوى تر و بهتر از انسان است؟!
4- در شرح حال مورچگان گوشت خوار خواندید که به هنگام لشگرکشى اگر قسمت پیشین سپاه با دشمن روبه رو شود مورچههائى که در آخر ستون در حرکتاند در کمتر از ده ثانیه از این ماجرا باخبر میشوند، پس باید اعتراف کرد که نطق مورچگان و طریقه مکالمه و تفهیم آنان خیلى بهتر و کامل تر از نطق و روش مکالمه انسان است.
5- در لانه مورچهها اتفاقات عجیب و غریب میافتد از جمله تقاضاى مورچه گرسته از مورچه سیر است به این شرح که:
مورچگان به عدهاى از هم نوعان خود به اندازهاى شهد میخورانند که حکم خمره و ظرف مربّا را پیدا میکنند و این مورچهها در محلى آویزان میشوند تا به هنگان نیاز به مورچه هاى نیازمند شهد تحویل دهند.
هرگاه مورچهاى گرسنه شود به نزدیک این کوزه هاى زنده آمده با حرکت دادن شاخکها و بیان احتیاج خود شهد مطالبه میکنند، مورچه فراوان خورده هم قطرهاى عسل به کام دوستش ریخته شکم او را هم سیر مینماید، این هم نوعى بیان و نطق و صورتى از همکارى خاص در دنیاى مورچگان است. «3»
براى این که بدانید موریانهها از چه شعور و آگاهى بالائى برخوردارند به مطلب زیر دقت کنید:
ساختمان شگفت انگیز لانه موریانهها از چندین طبقه تشکیل شده که در ورودى آن برخلاف ساختمان هاى بشرى بالاى ساختمان قرار دارد.
زندگى آنان داراى تشکیلات بسیار منظمى است. حتى منظم تر و مرتب تر از زندگى انسان متمدن!
طبقات ساختمان موریانهها به شرح زیر است:
طبقه اوّل از بالا اطاق نگهبانى و مأمور کنترل ورود و خروج، طبقه دوم خوابگاه تابستانى کارگران، طبقه سوم اطاق نهارخورى، طبقه چهارم انبار آذوقه، طبقه پنجم سربازخانه، طبقه ششم مقر تابستانى ملکه، طبقه هفتم انبار تره بار، طبقه هشتم آغل حیوانات شیرده، طبقه نهم اطاق بچه ها، طبقه دهم اطاق بازى، طبقه یازدهم بیمارستان و تأسیسات پزشکى، طبقه دوازدهم خوابگاه زمستانى کارگران و گورستان، طبقه سیزدهم مقر زمستانى ملکه.
ساختمان سیزده طبقهاى که موریانه در زیرزمین میسازند و هرطبقهاى را به مسئلهاى خاص اختصاص میدهند و اگر خطرى این بناى دوسه میلیونى را تهدید کند بلافاصله همه موریانهها به وسیله مأمورین انتظامات یا فرد مطّلع باخبر میشوند و براى دفاع در برابر خطر آماده میگردند «4» دلالت بر شعور بسیار بالا و نطق آنان دارد، نطقى که بخشى از آن به تسبیح خدا اختصاص دارد چنان که در آیاتى نظیر آیه زیر میخوانیم یُسَبِّحُ لِلَّهِ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ ... «5»
آنچه در آسمانها و زمین است همواره خدا را تسبیح میگویند.
به این آیه شریفه هم که بیانگر شعور و آگاهى فوق العاده حیوانات است دقت کنید:
وَ أَوْحى رَبُّکَ إِلَى النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذِی مِنَ الْجِبالِ بُیُوتاً وَ مِنَ الشَّجَرِ وَ مِمَّا یَعْرِشُونَ، ثُمَّ کُلِی مِنْ کُلِّ الثَّمَراتِ فَاسْلُکِی سُبُلَ رَبِّکِ ذُلُلًا یَخْرُجُ مِنْ بُطُونِها شَرابٌ مُخْتَلِفٌ أَلْوانُهُ فِیهِ شِفاءٌ لِلنَّاسِ إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیَةً لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ. «6»
و پروردگارت به زنبورعسل الهام کرد که: از کوهها و درختان و آنچه از داربستهائى که مردم بر میافرازند براى خود خانههائى برگیر.
آنگاه از همه محصولات و میوهها بخور، پس در راههاى پروردگارت که براى تو هموار شده به سوى کندو برو، از شکم آنها شهدى نوشیدنى با رنگ هاى مختلف بیرون میآید که درآن درمانى براى مردم است، بى تردید در این حیات و زندگى شگفتى که زنبور دارد نشانهاى بر قدرت و لطف و رحمت خداست براى مردمى که میاندیشند.
از آیه شریفه به وضوح استفاده میشود که موجودات که یکى از آنها زنبور است داراى هوش و فراست است که به وسیله آن میتواند الهام و وحى الهى را براى تمشیت دادن به امور زندگى خود و حرکت در راه راست و طریق الهى را دریافت کند.
موجودات به ویژه حیوانات بر اثر مطالعات و تجربیات زیادى که دانشمندان نسبت به آنها داشتهاند تنها نه از هوش و فراست برخوردارند بلکه میتوانند بر اثر تعلیم و تربیت تکامل هوشى و فکرى پیدا کرده، بر هوش و فراستشان افزوده گردد!
سگ تعلیم ندیده حرکات و اعمالش در حدود غریزه و هوش ذاتى اوست، ولى وقتى درسایه تعلیم و تربیت قرار میگیرد چنان نبوغى در کارها و حرکاتش از خود نشان میدهد که انسان را مات و شگفت زده میکند مانند سگهائى که تعلیمات پلیسى میبینند.
یکى از سگ هاى پلیس اسکاتلند، در منطقه هایدپارک لندن توانست شخصى را که قصد ربودن کیف خانمى را داشت، پیش از وقوع جرم دستگیر کند، و جریان امر زمانى روشن شد که دزد در دادگاه اعتراف کرد که مترصد موقعیتى مناسب بوده است تا به آسانى بتواند کیف آن زن را برباید، و این واقعه و مشابه آن میرساند که سگها حتى میتوانند از حرکات و صورت ظاهر اشخاص به اراده و مکنونات قلبى آنها پى ببرند.
امروزه بسیارى از سگ هاى تربیت شده وجود دارند که درمیان چندنفر از متهمین، قاتل حقیقتى را روى شمّ و هوش قوى خود تشخیص داده و بدون کوچک ترین اشتباه به صاحب خود معرفى نمایند.
روباه در هر زایمان چهار تا هفت بچه میزداید، نوزادان تا پانزده روز چشم هایشان بسته است، روباه مادر به هیچ وجه به روباه دیگرى اجازه نمى دهد به محل بچه هایش نزدیک شود، بارها دیده شده که روباه به خاطر دفاع از بچه هاى خود با شیر مبارزه کرده است.
ماده روباه یک روز پیش از تولد بچهها همه پشم هاى شکم خود را با دندان میکند تا بچه هایش به آسانى بتوانند از پستان هاى او شیر بخورند!!
خانه روباه مظهر هوش و فراست و نبوغ اوست، زمین را 2 تا 3 متر حفر میکند، سپس در این چاه کم عمق تونلهائى میزند. خانه روباه از یک سالن مرکزى، یک مخفى گاه، و یک انبار آذوقه تشکیل شده است، این خانه چنان با تدبیر و نقشه و به قول مردم با حیله گرى ساخته شده که هنوز هم در بزرگ ترین دانشکده هاى نظامى دنیا بهترین سنگر را حفره روباه مینامند.
گورخر از غذاهاى لذیذ شیر است، معمولًا شیر در پشت تپه و درخت هاى جنگلى کمین میکند و هنگامى که گورخرها به صورت گله یا تک تک نزدیک میشوند یک باره حمله کرده و به تعقیب آنها میپردازد، گورخرها که بسیار باهوش و زیرکاند گاهى تدبیرى به کار میگیرند که شیر یا ببر و پلنگ را که به تعقیب آنها میپردازند به ستوه میآورند.
بارها اتفاق افتاده است که گورخرهاى نزدیک مأواى شیر براثر وزش باد بوى شیر را که فقط حیوانات حس میکنند، حس کرده و از نزدیکى شیر آگاه میشوند، به محض احساس خطر فوراً گورخرها به جاى فرار کردن، خود را به زمین انداخته و حرکات نامنظم و غیرعادى به خود میدهند و چنین وانمود میکنند که بیمار هستند، از آنجائى که شیر هیچ گاه شکار مریض را نمى خورد، به محض مشاهده آنها از کشتنشان صرف نظر کرده به سراغ گورهاى دیگر میرود.
استعداد و هوش کبوتر براى فراگیرى کار و مداومت بر انجام آن غیرقابل تصور است، کبوتر چنانچه مأمور اجراى کارى شود غیرممکن است تا پایان عمر از انجامش سرپیچى یا از یک نواختى آن خسته و کسل شود.
پرفسور ویلیام کومینک میگوید به توصیه و راهنمائى او، یک کارخانه داروسازى براى نظارت در تهیه قرصها و کپسولها کبوتران را انتخاب نموده و آنها را با دقت و با هوش و شعورى که دارند مراقب ماشین هاى مأمور ساخت داروها میباشند و هرگاه قرصى یا کپسولى بخوبى پرنشده یا شکسته باشد با نوک خود آن را خارج میکنند.
کبوتر ذاتاً حیوانى کنجکاو و دقیق است، لذا براى کنترل کار و حرکت ماشین هاى کوچک او را در قفسه مخصوصى که در قسمت جلو داراى صفحهاى جهت کنترل کار و چگونگى حرکت ماشینها و بالاخره دیدن حرکات و پیچ مهرههاى ماشین میباشد قرار میدهند و ماشین را به راه میاندازند، کبوتر با تربیت و پرورشى که در این زمینه یافته است لاینقطع چشم به این ابزار وآلات دوخته و حرکات چرخها و پیچ مهرههاى ماشین را تماشا میکند و به محض این که صدا و یا حرکت غیرعادى که حتى انسانها نیز از تشخیص آن عاجز میباشند مشاهده و یا حس کرده بلافاصله روى خود را برگردانده و با نوک خود ضرباتى برصفحه مقابل قفس میکوبد و مسئول قسمت را از وقوع بى نظمى آگاه میکند. «7» پلنگ از حیواناتى است که از فراست و هوش بالائى برخوردار است، پلنگ ماده بچه هاى خود را از هنگامى که بتوانند سرپا بایستند تمرین میدهد، او به بچه هاى خود میفهماند که دُم او را بگیرند ولى به محض این که بچه پلنگها به دُم مادر نزدیک میشوند وى به سرعت دُم خود را از سرراه آنها دور میکند و این کار را به اندازهاى ادامه میدهد که بچه بتوانند دُم او را به چنگ آورند.
پلنگ به بچه هاى خود طرز کمین گرفتن و پریدن روى شکار و کشتن شکار را با حرکات آهسته و دقیق نشان میدهد و بچهها هم مانند شاگردى که به معلم نگاه کنند به مادر خود خیره میشوند.
پلنگ به محض احساس خطر فوراً به زمین میچسبد و هرگز با فرار کردن خود را نشان نمى دهد و این گونه استتار و پنهان شدن را پلنگها به فرزندان خود نیز میآموزند.
در هرصورت براساس آیات قرآن مجید و تحقیقات تجربى دانشمندان شعور و آگاهى و نطق و گویائى براى همه موجودات جهان آفرینش امرى مسلم و حقیقتى قطعى است، و بنابر صریح آیات کتاب خدا همه موجودات برپایه این شعور و نطق درگردونه تسبیح و حمد خداى مهرباناند و فهم و نیروى عقل ما به خاطر محدودیتى که دارد از درک تسبیح آنها عاجز است.
وَ إِنْ مِنْ شَیْ ءٍ إِلَّا یُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ لکِنْ لا تَفْقَهُونَ تَسْبِیحَهُمْ إِنَّهُ کانَ حَلِیماً غَفُوراً:
و چیزى در دایره هستى نیست مگر این که همراه با ستایش تسبیح او میگوید ولى شما تسبیح آنها را درک نمى کنید، بى تردید او بردبار و بسیار آمرزنده است.
پی نوشت ها:
______________________________
(1)- نمل، آیه 17.
(2)- نمل، آیه 19.
(3)- نطق و شعور جانوران، ص 25.
(4)- نطق و شعور حیوانات، ص 31.
(5)- جمعه، آیه 1.
(6)- نحل، آیات 69- 68.
(7)- مجله حمایت از حیوانات، شماره 86.