به گزارش خبرنگار مهر، بیژن طاهری مهاجم دهه شصت تیم استقلال و تیم ملی در زمره معدود لژیونرهای فوتبال ایران در آن دوران بود که حتی با یک تیم غیر ایرانی در لیگ قهرمانان آسیا هم حضور داشت.
طاهری سالهاست که به جرگه مربیان فوتبال پیوسته اما بعد از سال ها کار در سطح اول فوتبال ایران، دو سه سالی است خارج از گود به سر می برد و از این نظر روزهای سختی را سپری می کند. وی در گفتگو با خبرنگار مهر توضیحاتی را ارائه میدهد که شرح آن را در زیر می خوانید.
* آقای طاهری از سال 95 صحبت کنید و این که این سال چطور گذشت؟
- از نظر ورزشی در سال 95 به هیچ کدام از آرزوهایم نرسیدم چون هنوز فرصت کاری برایم فراهم نشده است. اما از زندگی شخصیام راضی در سال 95 راضی بودم. زندگی خوب ترکیبی از خوشی و سلامتی است و چون شرایط برای من فراهم بود از زندگی شخصیام کاملا راضی هستم. من در حد و اندازههای خودم خوش هستم و از زندگی لذت میبرم.
* تا به حال با خودتان فکر کرده بودید که اگر فوتبالیست نشده بودید چه کاره میشدید و الان زندگی تان چه روالی داشت؟
- اتفاقا این فکر را زیاد با خودم می کنم. همیشه هم به این نتیجه میرسم که اگر به جای فوتبال در دوران جوانی استخدام یک اداره دولتی شده بودم و الان یک حقوق ماهیانه داشتم زندگی روتین تر و بهتری داشتم.
* انگار از این که فوتبالیست شدید خیلی هم راضی نیستید.
- من خیری از فوتبال ندیدم. تنها خیری که از فوتبال دیدم پیدا کردن دوستان خوب است که با میلیاردها ثروت عوض نمیکنم.
* چند تا از این دوستان خوب را نام میآورید؟
- بله. با افتخار میگویم آقایانی مثل مرتضی یکه، مجید نامجو مطلق، بهتاش فریبا، محمد نوری، شاهین بیانی و خیلیهای دیگر.
* برای سال 96 چه برنامه ریزی برای خودتان کردید؟
- همه تلاش و برنامههای من برای بازگشت به چرخه مربیگری در فوتبال است.
* بهترین عیدی که تا به حال گرفتید و خاطره آن از یادتان نمیرود چیست و از چه کسی بود؟
- از مرحوم مادرم همیشه عیدیهای خوبی میگرفتم. معمولا عیدیهای مادرم پول بود که بعنوان برکت جیب در کیف پول نگه میداشتیم. از وقتی هم که ایشون رفته واقعا برکت هم رفته است.
* به کدام سین از هفت سین بیشتر علاقه دارید؟
- سیب را از همه بیشتر دوست دارم.
* دوست داشتی از چه کسی عیدی بگیرید که مقدور نیست؟
- دوست داشتم از مادرم عیدی بگیرم. چون از بچگی پدر نداشتیم مادرم برای ما هم پدر بود و هم مادر. واقعا دوست داشتم باز هم بود و از او عیدی میگرفتم.
* عید امسال جای چه کسی سر سفره هفت سین خالیست؟
- قطعا پدر و مادرم.
* میانه شما با مسافرت در عید چطور است؟
- خیلی دوست دارم عیدها به مسافرت برویم ولی جایی برای رفتن نداریم. نه ویلایی داریم و نه جا و مکانی. شاید به مسافرتهای یک روزه برویم. من کنار خانواده بودن را دوست دارم و در مسافرتهای یک روزه در کنار خانواده خیلی خوش میگذرانیم.
* عجیب ترین خبری که در سال 95 شنیدید چه بود؟
- فوت حبیب زرین نام عجیب ترین خبری بود که در سال 95 شنیدم. صبح تلفنم را روشن کردم دیدم همه زدند تسلیت تسلیت. عکس حبیب را دیدم اول فکر کردم کسی از اقوامش فوت کرده و دارند به خودش تسلیت میگویند. بعد که دیدم خودش فوت کرده واقعا شوک شدم. این عجیب ترین خبر سال 95 بود و عجیب ترین و بدترین خبر سال 94 هم که فوت خدا بیامرز رضا (احدی) که این یکی را هنوز هم باور نکردهام.
* با کسی قهر هستید که دوست داشته باشید آشتی کنید؟
- بله. با یک نفر قهر هستم اما قصد آشتی کردن هم ندارم. دوست ندارم با این آقا آشتی کنم.
* خیلی عجیب است. چرا؟
- چون بنده در زندگی این آقا به ایشان خیلی محبت کردم. باعث شدم تا خیر و برکت به ایشان برسد. اما ایشان به جای تلافی کردن، زیرآب مرا زد و مرا از کار بیکار کرد و نان مرا برید.
* چطور این کار را کرد؟
- این آقا صدای مرا ضبط کرد و برد پیش فردی این صدا را پخش کرد و باعث شد بنده از آنجایی که کار میکردم اخراج شوم و تا الان هم بیکار هستم. به هیچ وجه دوست ندارم با این آقا آشتی کنم.
* بهترین روز سال 95 برای شما کدام روز بود؟
- برای ما که بیکار هستیم همه روزها مثل هم است. هیچ روزی با روز دیگر فرق نمیکند. دیروز مثل امروز هست و امروز مثل فردا است.
* بهترین خبری که در سال 95 شنیدید چه بود؟
- پسر من ورزشکار است و شرایط بدنی و جسمانی خیلی خوبی دارد. گروه خونی نایابی هم دارد. برای همین به منظور اهدای خون به مرکز انتقال خون مراجعه کرد که آنجا مشخص شد فشار خونش خیلی بالاست. ابتدا پزشکان مشکوک به بیماری قلبی شدند و ما بسیار نگران شدیم. اما معاینات بعدی مشخص کرد که مشکل قلبی ندارد و فشار خون به دلیل کم آبی بدن بالا رفته. این بهترین خبری بود که من در سال 95 شنیدم.
* دروغ سیزده
- فوتبال به دست فوتبالی ها افتاد.