روزنامه خراسان: به تازگی آیتمی با عنوان «داغهای مجازی» به بخش خبری 20:30 اضافه شده که به ترندهای فضای مجازی میپردازد و با استقبال مخاطبان نیز روبه رو شده است. این روزها آیتم «داغهای مجازی» به خوبی دیده شده و بریده هایش در شبکههای اجتماعی دست به دست میشود. به همین بهانه با زهرا چخماقی، خبرنگار صداوسیما و گزارشگر «داغهای مجازی» گفت: وگو و درباره هدف از تهیه این آیتم و شکل پرداخت موضوعات، با او صحبت کردیم که در ادامه میخوانید.
هدف از تهیه آیتم «داغهای مجازی» در خبر 20:30 چه بود؟
به عنوان رسانه ملی و رسالتی که داریم، وظیفه داریم همراه با فضای مسمومی که گاهی در فضای مجازی پیش میآید، تشویش، نگرانی و دروغ را از بین ببریم، آن هم با تکذیب شایعات و دروغهای فضای مجازی. گاهی اوقات هم کاربران درباره موضوعی مثل همبستگی در مورد ترامپ یا وزیر امور خارجه، همه از هر گروه و دستهای هم صدا میشوند و حرکت خیلی خوبی را در فضای مجازی راه میاندازند و یک شعار را ترند میکنند که ما آن را مطرح میکنیم. یا گاهی موضوعی مثل قضیه اشرافی گری و تجمل گرایی هم واکنش مردم را برمی انگیزد و، چون دوری از تجمل و اشرافی گری جزو اهداف انقلاب است، رسانه ملی هم در این زمینه ورود میکند و اگر نکتهای هست که میتواند بیان کند و تحلیلی دارد، ارائه میدهد. قرار است ببینیم در طول روز چه موضوعی داغ شده و ارزش و اهمیت پرداختن دارد.
میخواهید بیشتر روی شایعات تمرکز کنید؟
هر موضوعی که داغ باشد و در روز اتفاق بیفتد، برایمان مهم است، اما مبنای ما این است که جو مسمومی را که در فضای مجازی به وجود آمده، خنثی کنیم وگرنه به موضوعات خوب فضای مجازی هم اشاره خواهیم کرد. مهم موضوعی است که داغ میشود و چشم رسانه را میگیرد و حس میکنیم بهتر است بی تفاوت از کنارش نگذریم.
با توجه به تاثیر گذاری سلبریتیها در فضای مجازی چقدر به سلبریتیها خواهید پرداخت؟
در یک هفتهای که این بخش راه افتاده، فکر کنم یک یا دو بار درباره سلبریتیها حرف زدیم که ناخودآگاه و شانسی بوده است و اولویتی نداریم، اما به هرحال، این هم برایمان مهم است که مردم را آگاه کنیم. چون سلبریتیها دنبال کنندههای زیادی دارند، خیلی مهم است وقتی یک سلبریتی مطلبی را منتشر میکند، آن مطلب درست باشد، چون آدمهای زیادی صفحه اش را میبینند و روی آنها تاثیر میگذارد. مثلاً درباره فیلمی که در صفحه آقای پرستویی منتشر شد، شاید اگر یک فرد عادی آن را منتشر میکرد، ما کاری نداشتیم، اما وقتی 3-4 میلیون دنبال کننده وجود دارد، ممکن است این قضیه روی تک تک آنها تأثیر منفی بگذارد، پس بهتر است ما حواسمان باشد که سلبریتیها چه میکنند. اگر احیانا جایی حرفی زده یا شبههای ایجاد شد که لازم بود برطرفش کنیم، این کار را انجام میدهیم.
این انتقاد به شما وارد است که توئیتهایی که نشان میدهید، از یک سلیقه سیاسی خاص است، دفاعتان چیست؟
قطعا هر رسانهای با توجه به نگاه خودش پیش میرود، ولی من تصور میکنم از بسیاری از توئیتهایی که قابل پخش بوده استفاده کردم، در خیلی از توئیتها ممکن است طرف حتی حرف خوبی را با بی ادبی نوشته یا فحشی داده باشد، من به هیچ وجه آن را انتشار نمیدهم. در موضوعات مختلف هم اتفاقا تلاش میکنم توئیتهای آدمهای مختلف، از گروههای مختلف را در راستای موضوعی که مدنظر ماست، بگذارم. مثلا درباره ماجرای عکس گرفتن با استاد مشایخی، وقتی صفحات مختلف را دیدم چه چپی، چه راستی، چه اصولگرا و چه اصلاح طلب، چه حتی کاربر عادی که ممکن است ضد نظام جمهوری اسلامی هم باشد، همه انتقاد کرده بودند و من انتقادات را منتشر کردم. به صفحه افرادی که توئیت شان را منتشر میکنم، سر میزنم و وقتی کمی از حال و هوای توئیتهای دیگر آن شخص اطمینان پیدا کردم، توئیت مدنظر را منعکس میکنم.
مثلا موضوعات سیاسی؟
مثلا درباره ترامپ، قطعا ما توئیتهای کسانی را که از ترامپ طرفداری میکنند، پخش نمیکنیم وگرنه صفحات کاربران پر است از توئیتهایی که اتفاقا پشت ترامپ هستند و مثلا ارجحیت شان این است که به ایران حمله شود یا به جمهوری اسلامی فحش بدهند. یک هشتگ با هدف مشخصی راه میافتد و ممکن است در ادامه، آن هشتگ از طریق عدهای به استهزا گرفته شود که ما اصلا با آن کاری نداریم. مبنا، هشتگی است که مطالب خوب و مفیدی درباره اش منتشر شده است و میتواند محتوایی تولید کند که برای مخاطب جالب باشد. اگر با همان هشتگی که راه افتاده، هشتگ را به مسخره بگیرند، قطعا آن را انعکاس نمیدهیم. صداوسیما دانشگاه است، قرار است افکار عمومی را هدایت کند. ما حتما در انتخاب هایمان دقت میکنیم، اما این که فکر کنید شاید سخت گیری وجود داشته باشد که حتما یک تعداد آدمهای خاص مطرح شوند، به هیچ عنوان این طور نیست. یک مطلب خوب به پستمان بخورد، حتما انعکاس میدهیم.
بدون این که به صفحه اش بروید و ببینید کیست؟
نه، اصولا این کار را میکنم، چون احتیاط شرط عقل است و من دوست ندارم بعدا یک نفر بیاید بگوید 20:30 توئیت من را نشان داد و به آن هم افتخار کرد، ولی علیه جمهوری اسلامی حرف بزند. ممکن است بروم در صفحهای و ببینم طرف به جمهوری اسلامی انتقادات زیادی دارد، اما آدم معاندی نیست، این را تفکیک میکنم و حواسم هست.
هدفتان از پرداختن به قضیه عروس سفیر دانمارک چه بود، نقد تجمل گرایی؟ چون حتی عکس سفیر را نشان ندادید، اسم او و آن دخترخانم را هم نیاوردید.
ما به بهانه داغ شدن این موضوع در فضای مجازی، آن را برای ورود به مبحث کلی تجمل گرایی مصداق قرار دادیم. اصلا نیازی نبود که بیشتر صحبت کنیم یا اسمی بیاوریم. شاید اگر لازم نبود تصاویر توضیحات آن آقاپسر و دخترخانم را پخش کنیم، حتی کمی عکس هایشان را هم محو میکردیم، ولی چون لازم بود دفاعیاتشان پخش شود، بی معنی بود چنین کاری بکنیم. چون جرمی به آن معنا صورت نگرفته بود و آنها به هرحال آدمهای حقیقی یا حقوقی هستند که نباید بیشتر از این، روی آنها مانور داده میشد.
اما همه مردم اسم شان را میدانستند و عکسها را دیده بودند.
اتفاقا، چون مردم مطلع بودند، روی همین حساب این کار را کردیم.
وقتی مردم از این جزئیات باخبرند و شما اسمی از آنها نمیآورید و عکس سفیر را نشان نمیدهید، این برای مخاطبان حساسیت ایجاد نمیکند؟
نه، به نظرم اصلا این طور نیست. ما تصورمان این است که بخشی از مخاطب از امور مطلع است و اگر هم نباشد نیازی نبود اسم بیاوریم. پسر یکی از سفیران کشورهای اروپایی؛ واقعا بقیه اش دیگر نیازی نیست. حرف ما این بود که مسئولان جمهوری اسلامی! حواستان باشد، مردم حساس اند و حواس شان هست.
به این هدف رسیدید؟ چون خیلی موضع نگرفتید؟
چرا باید موضع بگیریم؟ خبر نباید آن چنان موضع بگیرد. ما قرار بود روایت کنیم، داستان را از زبان مخاطبان روایت کردیم و انتهایش هم یکی از فعالان فضای مجازی صحبت کرد و گفتیم این اتفاق باعث شده که ماجرای اشرافی گری و نه این موضوع خاص، نقد شود. در این مرحله که قرار است اخبار داغ فضای مجازی را مطرح کنیم، همین کافی است که آن را روایت کنیم. به نظرم گاهی روایت خبر که خیلی هم مهم است و هر رسانهای به شکل خودش روایت میکند تا مخاطب را به هدفی برساند، خودش همان تحلیل میشود و مخاطب را متوجه میکند که چه خبر است. اتفاقاً من بازتابهای خیلی خوبی گرفته ام از کسانی که همیشه بابت یک سری سوژهها به گزارشهای ما خیلی بد و بیراه میگویند. بسیاری از کسانی که فکر میکنند ما، چون طرفدار جمهوری اسلامی هستیم، نقدش هم نمیکنیم، خوش شان آمد، چون فکر میکردند ما در برابر این قضیه سکوت میکنیم.
فکر نمیکنید مطرح کردن بعضی مسائل مانند همین ماجرای عروس سفیر دانمارک، ممکن است بیشتر به حواشی دامن بزند؟
ما از مطرح کردن بعضی مسائل در رسانه ناگزیریم. بله پیش بینی میکردیم این اتفاق بیفتد، اما عیبی ندارد، بین مهم و مهمتر انتخاب میکنیم. پرداختن به موضوعی مثل نقد اشرافی گری با یک مصداق، خیلی مهمتر از این است که تعدادی دنبال کننده به آن فرد اضافه شود.
به جز افزایش دنبال کننده ها، مثلا ناامیدی را در جامعه افزایش نمیدهد؟
همه این اتفاقات جزو آن ناگزیرهایی است که گفتم. تا کی از یک نفر حرف نزنیم و سکوت کنیم تا تبلیغ نشود، تا کی درباره یک فیلم سینمایی بد حرف نزنیم که مردم نروند ببینند؟! اینها همیشه بوده و نمیتوان کاری کرد. در این قضیه هم فکر کردیم شاید اثر مثبتش و لزوم پرداختن به آن، خیلی مهمتر از این نکاتی باشد که شما گفتید. گاهی اوقات هم میبینیم نیازی نیست در برهه خاصی راجع به مسئلهای حرف بزنیم، چون تبلیغ میشود، پس بی خیال آن ماجرا میشویم، اما گاهی اوقات هم ناگزیر هستیم، میبینیم آورده این قضیه نسبت به چیزی که ممکن است از دست بدهیم یا ضرر کنیم چیست.