سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. شنبه تا چهارشنبه ساعت 7:30 با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
خبر خوب بهزاد نبوی برای مردم؛ احتمالاً آمریکا در قبال فشار جهانی وادار به عقبنشینی میشود!
«بهزاد نبوی»، فعال اصلاحطلب و از دستگیرشدگان فتنه سال 88 در بخشی از یک مصاحبه که روزنامه شرق آنرا منتشر کرد، در اشاره به راهکارهای حل مشکلات کشور گفته است:
خروج از برجام و حتی تهدید به خروج از آن را بهشدت به زیان منافع ملی میدانم. محدودیت برجام برای ما، تنها عدم امکان دستیابی به سلاح هستهای است. خروج یا طرح خروج، اولا اجماع جهانی را که پس از خروج یکجانبه آمریکا از برجام به سود ما تغییر کرد، مجددا به زیان ما خواهد کرد و ثانیا تصور تلاش ما برای دستیابی به سلاح هستهای برای جهانیان به وجود خواهد آمد و ثالثا باید روابط خود را با اروپا، روسیه و چین (امضاکنندگان برجام) به بهترین شکل برقرار و حفظ کنیم و از هرنوع اقدام تحریکآمیز و ماجراجویانه جدید که اروپا و حتی روسیه و چین را در مقابل ما قرار داده و تسلیم فشارهای آمریکا خواهد کرد، اجتناب کنیم.
او تصریح میکند:
«تداوم این سیاست، در میانمدت، به احتمال قوی آمریکا را در قبال فشار جهانی وادار به عقبنشینی خواهد کرد. البته تا آن زمان باید در سیاستهای داخلی هم تجدیدنظر و مردم را برای تحمل سختیهای کوتاهمدت آماده کنیم.»[1]
*بهزاد نبوی در حالی مدعی شده است که تمام این رفتارها که جملگی در بازه «به هر قیمتی، غیر منطقی یا ذلیلانه» جای دارند، موجب خواهد شد که احتمالا آمریکا در قبال فشار جهانی عقبنشینی کند! که حتی یک مورد مثال از رفتار ایالات متحده هم وجود ندارد که این کشور جز وقتی با سیلی مواجه نشده، عقب نشینی کرده باشد.
از طرفی آزموده را دوباره آزمودن خطاست! به این معنی که تداوم سیاستی که نبوی آنرا مطلوب میداند، طی 6 سال گذشته شرایط کشور را با مشکلات فعلی مواجه کرده است.
ضمن اینکه افکار عمومی هرگز تا این اندازه دچار بلاهت و سفاهت نیستند که از پس 6 سال اعتماد به چیزی به نام مذاکره، برجام، «تَکرار میکنم» و توافق با آمریکا که جز مشکلات مختلف، دستاوردی برای مردم و کشور نداشته؛ دوباره به اصلاحطلبان و اعتدالیون اعتماد کنند.
درباره اظهارات نبوی همچنین گفتنیهای دیگری هم وجود دارد.
_ اساسا فرض شکلگیری یک اجماع جهانی در فضای فعلی آنهم با محوریت حق و عدالت یک فرض سفیهانه است و مثال بارز آن هم اینکه شخص اصلاحطلبان و جریان دولت از پس رؤیت هزاران بدعهدی آمریکا اما 6 سال قبل از این گفتند که «حساب اوباما با دیگران فرق دارد» و بر مذاکره به هر قیمتی با آمریکا تأکید کردند و برای توافق با کاخ سفید حتی از خطوط قرمز کشور هم گذشتند.
معنای این واقعیت تاریخی این است که اجماع جهانی تحت تأثیر روانی یا واقعی هژمونهاست که شکل میگیرد نه تحت تأثیر یک دنیای انتزاعی.
_ ترساندن ایران از اتحاد بیشتر اروپا و حتی چین و روسیه با آمریکا، مصداق ترساندن از «لولو» است!
هستند عقلایی در ایران که به روشنی میدانند اگر میان ما و متحدان شرقی ما همکاری وجود دارد؛ این همکاریها نه به دلیل حرکات خردمندانه ایران یا خروج ظالمانه آمریکا از برجام! که به دلیل جنگ اقتصادی آنها با آمریکا، به دلیل تحریمهای آمریکا علیه این کشورها و به دلیل منافع جدید روسیه با ایران در بحث تهدید گروهکهای تکفیری و انتفاعات منطقهای است که شاهد تزاید سطح این همکاریها هستیم.
_آماده کردن مردم برای تحمل مشکلات در کوتاه مدت هم اگرچه از لوازم عقلایی حکومتداری در هر جامعهای است و منوط به فصل فعلی هم نیست اما مشخص نیست التجاء به آن چه ربطی دارد به کسانی که برای تکرار وضع موجود از عبارت «تَکرار میکنم» استفاده کردند، خود را فدائیان روحانی نامیدند، سرخوش از پیروزی انتخاباتی رئیسجمهور، مردم را قانون شکن و ناآگاه و لبوفروشها مینامیدند و درست در شب انتخابات دولت دوازدهم نیز تأکید کردند «ما تضمین روحانی هستیم» [2]!؟
بله! آماده سازی مردم برای «مقاومت» همواره لازم و ضروریست اما قبل از آن، صداقت جریانهای سیاسی است که توسط مردم مورد قضاوت قرار میگیرد.
***
برای همدردی با مردم کنسرت را لغو میکنیم و میرویم پاریس، گردش!
«سهراب پورناظری»، نوازنده و موسیقیدان، طی یادداشتی در شماره یکشنبه گذشته روزنامه آرمان امروز نوشت پیرامون لغو شدن کنسرت_نمایش «سی» از سوی دستاندرکاران برگزاری این اثر نوشته است:
«پس از یک سال تلاش، کار مداوم و هزینههای بسیار بهمنظور بازگویی حماسه بینظیر «نامه شاهان» -شاهنامهی فردوسی-برای شما مردم عزیز در قالب پروژه «سی» بنا بر تحولات اجتماعی روزگار اخیر، تصمیم بر آن شد که به احترام شما که خود اصلیترین دلیل پیدایش این پروژه بزرگ هستید، چند گاهی زمان را با صبوری به نظاره بنشینیم تا روح و روان شمایان به آرامشی برسد که همین تلاطم احوال مردم، تاثیر بیچون و چرا بر حال هنرمند مردمی دارد که خالقان و عوامل این پروژه، همواره اتهام مردمیبودن را با افتخار از جانب برخی دلواپسان بر دیده نهاده و سرلوحه کار هنر قرار دادهاند.»
او همچنین میافزاید:
دلیل اصلی تصمیم بر انتظار پروژه «سی»، عکس حال ناخوشاحوال این روزهای جامعه ما بر آینه خاطر هنرمندان پروژه «سی» است. شاید این مثال توضیح بهتری برای درک این تصمیم باشد: بارها پیش آمده که مراسم عروسی در خانوادهای بهدلیل اتفاقی ناگوار و دور از انتظار به زمان دیگری موکول میشود؛ این تغییر زمان، بهدلیل ناخوشاحوالی و نداشتن انگیزه شادی برای آن خانواده است و حال، این اتفاق ناگوار در اجرای پروژه «سی» کمرنگشدن آرامش و امنیت خاطر و دل خوش شما بود.[3]
*ما پیش از این هم در وبلاگ مشرق به مسئله لغو کنسرت_نمایش سی اشاره کردیم و توضیح دادیم که اگر غرض برگزارکنندگان همدردی با مردم است؛ میتوانند این اثر نمایشی را بصورت «رایگان» برگزار کنند و از بلیطهای یک میلیون تومانیاش (در بازار آزاد) چشم بپوشند نه اینکه بنا به دلایلی از برگزاری آن طفره بروند و بعد هم منت عدم برگزاری را بر سر مردم بگذارند. [4]
جالب آنکه گزارشهایی وجود دارد که میگوید علت لغو برگزاری نمایش سی که برگزارکنندگان آن اصرار دارند بخاطر مردم بوده است؛ صرفاً به دلیل امتناع شرکت سامسونگ از اسپانسرینگ این برنامه بوده است و دستاندارکاران سی، هماکنون برای همدردی با مردم! به دنبال یک اسپانسر بهتر میگردند!
گفتنیست، سهراب پورناظری پیش از این نیز طی یادداشتی از تفکرات خود حین استحمام، برای جلوگیری از زوال جمهوری اسلامی ایران نوشته بود...[5]
به دلیل اهمیت سؤال پیش گفته مجدداً آنرا تکرار میکنیم!
چرا برخی سلبریتیها برای همدردی با مردم از برگزاری نمایشها و کنسرتهای رایگان امتناع دارند و به جای آن نه تنها دست به اعتصاب میزنند بلکه در روزگاری که خود مدعی سختی آن هستند دائما تصاویری از آنها در تفرّجگاههای کشورهای مختلف جهان از جمله پاریس است که در شبکههای اجتماعی منتشر میشود!؟
***
صدای درخواست «نظارت استصوابی» بر صدا و سیما از اردوگاه اصلاحات به گوش میرسد
«احمد مازنی»، از نمایندگان اصلاحطلب و رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس در مصاحبه با اعتمادآنلاین پیرامون نظارت بر صدا و سیما گفته است:
من به شخصه قائل به نظارت استصوابی در صداوسیما هستم در غیر اینصورت نظارت معنا ندارد و همان ادعایی که شورای نگهبان برای نظارت خودشان بر انتخابات قائل هستند و میگویند نظارت ما بر انتخابات استصوابی است و اگر استطلاعی بود چه تأثیری داشت؟ در اینجا ما نیز میگوییم اگر نظارت مجلس، قوه قضاییه و دولت بر صداوسیما استطلاعی است این نظارت چه تأثیری دارد؟
او تصریح میکند: «نظارت بر صداوسیما باید استصوابی، قوی و پیشینی باشد و اگر نظارت استصوابی نباشد مؤثر نخواهد بود. البته ما کلمه نظارت استصوابی را در قانون نمیآوریم اما شأن نظارت را با موادی که پیشبینیشده تقویت میکنیم.»[6]
*ما قضاوت درباره این صحبتهای مازنی را بر عهده مخاطبان وا میگذاریم.
پر واضح آنکه مفهومی به نام «نظارت استصوابی» همواره یکی از اصلیترین نقاط مورد انتقاد اصلاحطلبان در نظام اسلامی بوده است اما گویا این جریان برای مصالح خود، از بن دندان به چنین مفهومی معتقد است.
جالب آنکه اساس انتقادات اصلاحطلبان به صدا و سیما نیز مویهای است که از نبود نظارت استصوابی آنها طی 6 سال گذشته بر صدا و سیما برخاسته است.
لازم به یادآوری است، چندی قبل، رسوایی بزرگی در زمینه خشونت برخی اصلاحطلبان که در دهه 60 بازجو بودهاند، نیز بوجود آمد.
***
1_ http://sharghdaily.ir/fa/main/print/192429
2_ https://www.isna.ir/news/96021206977/
3_ http://www.armandaily.ir/fa/print/main/228268
4_ mshrgh.ir/873975
5_ mshrgh.ir/874336
6_ http://etemaadonline.ir/content/222317