زندگی کوتاه امام حسن عسکری علیه السلام سراسر دشواری و مبارزه است، مبارزاتی که به علت تجربه تاریخی دشمنان، دشوارتر از پیشینیان است.
امام یازدهم، به عنوان آخرین امام حاضر در میان شیعیان میراث دار مبارزه ای طولانی بود. در مقابل نیز تجربه ی اندوخته مخالفان اهل بیت علیهم السلام سبب گردید که در سختگیری بر آن امام همام از هیچ کاری فروگذار نکنند. علاوه بر این تجربه، آنان با توجه به روایات می دانند که قرار است فرزند این امام، بساط ظلم و ظالم را از روی زمین برچیند. لذا سختگیری یی مضاعف بر آن امام تحمیل کردند. با این حال امام با سیاست و زرنگی تمام سعی در حفظ شیعیان و تقویت آنان نمود. نفوذ امام در سامرا به حدی زیاد شد که حتی دشمنان ایشان به نیکی از وی یاد می کردند. نهایتا دشمن با قبول هزینه قتل آن امام، نسبت به شهادت آن امام اقدام کرد.
در امتداد انسانِ 250 ساله
امام حسن عسکری علیه السلام آخرین امام حاضر است که مبارزات 250 ساله شیعیان را به طور مستقیم رهبری می کند. مبارزاتی که گاهی به صورت کادرسازی، گاهی تشکیل حکومت، گاهی نهضتی خونین و گاهی مبارزه ای تشکیلاتی و مخفی ادامه پیدا کرده است.
تغییر شیوه های مبارزاتی امامان شیعه، علاوه بر حفظ حیات سیاسی آنان یک نتیجه ی دیگری هم داشت؛ آن هم کسب تجربه توسط دشمنان برای مبارزه با امامان علیهم السلام بعد بود. برای مثال هارون گمان می کرد که با زندانی کردن امام موسی کاظم علیه السلام می تواند جریان شیعه را کنترل کند. اما بعدا معلوم گردید شبکه وکلای آن امام -حتی هنگامی که امام در زندان به سر می برد- به خوبی فعالیت می کند. از همین رو مامون امام رضا علیه السلام را به طوس خواند تا تحت کنترل قرار دهد. و همین طور کنترل سلاطین جائر بر امامان دشوارتر می شد. تا جایی که مامون دختر خود را به عقد امام جواد علیه السلام درآورد تا از تمام زندگی آن امام مطلع گردد.
مخالفان اهل بیت علیهم السلام می دانستند که امام عسکری علیه السلام پدر فرزندی است که قرار است کاخ ظلم و استبداد را به ویرانه ای تبدیل کند. از همین رو در مراقبت از ایشان افراط می-کردند تا مبادا فرزند موعود اهل بیت علیهم السلام به دنیا بیاید یا در همان ابتدای تولد کشته شود.
همچنین امامانِ بعد از ایشان علیهم السلام در پادگانی تحت کنترل کامل قرار گرفتند. به عنوان نمونه یکی از موارد سختگیری حکومت عباسی بر امام عسکری علیه السلام این است که ایشان را موظف کرده اند در هر هفته روزهای دوشنبه و پنجشنبه در دربار حاضر شود. (١) نمونه ای دیگر از کنترل دقیق امام علیه السلام، جاسوسی است که تحت عنوان یکی از علویان موظف شده است در زندان نیز مراقب امام بوده و رفتار و کردار ایشان را به اطلاع اربابان خود برساند.(٢)
ترس استبداد از امام موعود
علاوه بر این مسائل، مخالفان اهل بیت علیهم السلام می دانستند که امام عسکری علیه السلام پدر فرزندی است که قرار است کاخ ظلم و استبداد را به ویرانه ای تبدیل کند. از همین رو در مراقبت از ایشان افراط می کردند تا مبادا فرزند موعود اهل بیت علیهم السلام به دنیا بیاید یا در همان ابتدای تولد کشته شود.
از جمله علل مختلفی که برای غیبت امام دوازدهم علیه السلام در روایات ذکر شده است، یکی از موارد حفظ جان ایشان است. در روایتی از امام صادق علیه السلام آمده است که امام آخر شیعیان پنهان خواهد شد. وقتی اصحاب از علت این مسئله سوال می کنند ایشان پاسخ می دهد: «او از جان خود بیمناک است.» (٣)
شیوه مبارزاتی ویژه
علیرغم تلاش بی وقفه دشمنان در کنترل امام حسن بن علی عسکری علیهماالسلام، ایشان شیوه مبارزاتی را از پدران خود به ارث برده است. در نامه هایی که از حضرت برای ما مانده است، به مواردی بر می خوریم که نشان دهنده شبکه ای منسجم برای امام عسکری علیه السلام است. ایشان در نامه ای، شخصی به نام ابراهیم بن عبده را به عنوان نایب خود در نیشابور منصوب کرده و مردم را موظف به تبعیت از او می نماید. همچنین به ابراهیم دستور می دهد اموالی که از مردم جمع می کند را به شخص دیگری تحویل نماید. (٤) این نوع نامه نگاری ها حکایت از شبکه ای منسجم در سراسر سرزمینهای اسلامی دارد که در راس آن شخص امام حسن عسکری علیه السلام قرار دارد.
محافظت از نیروهای جبهه خودی
علاوه بر این موارد امام عسکری علیه السلام تمام تلاش خود را در حفظ جان شیعیان به کار گرفته است. در گزارشهای تاریخی چنین نقل شده است:
گروهی از شیعیان وارد سامرا شدند و منتظر فرصتی بودند تا امام از منزل خارج شده و ایشان را در خیابان ببینند. در این هنگام نامه ای از امام به ایشان می رسد که مبادا کسی از شما بر من سلام کند یا اشاره ای نماید. زیرا این کار برای شما خطر دارد. (٥) این داستان و داستانهای مشابه بسیار، علاوه بر اهتمام امام علیه السلام به حفظ جان شیعیان، نشان از کنترل شدیدی می باشد که بر روی ایشان بوده است.
مورد احترام دشمن حتی در میدان نبرد
با تمام این سختی ها و دشواری ها رفتار امام عسکری علیه السلام به گونه ای بوده که دشمنان نیز به ایشان احترام می گذارند. در نقلی از عبیدالله بن خاقان که خود از درباریان و دشمنان سرسخت شیعیان و امامان علیهم السلام بوده، چنین آمده است:
تغییر شیوه های مبارزاتی امامان شیعه، علاوه بر حفظ حیات سیاسی آنان یک نتیجه ی دیگری هم داشت؛ آن هم کسب تجربه توسط دشمنان برای مبارزه با امامان علیهم السلام بعد بود.
«من در سامرا کسی از علویان را از نظر روش و وقار و عفت و نجابت و فضیلت و عظمت در میان خانوده خویش و تمامی بنی هاشم مانند حسن بن علی ندیدم.» سپس در ادامه به نقل واقعه ای می پردازد که پدرش ٓکه او نیز از ناصبی ها و دشمنان اهل بیت علیهم السلام است- با احترام تمام با آن امام همام برخورد می کند؛ به نحوی که موجب تعجب او گردیده و از این ناحیه احساس خطر می کند. (٦)
زمینه سازی برای انقلاب عظیم
یکی از مهمترین اقدامات آن حضرت، آماده سازی شیعیان برای مسئله غیبت بود. تا پیش از این، شیعیان همواره امام خود را در میان داشتند. برای مسائل خود از وی کمک می گرفتند و پرسشهای خود را از ایشان می پرسیدند. اما از این به بعد قرار بود امام آنان غایب شود. لذا دیگر مانند سابق امکان ارتباط با امام خود را نداشتند. هر چند تلاش برای آماده سازی شیعیان، از پیش آغاز گردیده بود، اما حضرت عسکری علیه السلام نیز تلاشی مضاعف نمود. ایشان در ادامه اقدامات پدران خود، شبکه وکالت را تقویت کرده و شیعیان را به تبعیت از نواب امام علیه السلام عادت می دهد. یکی از اهداف این مسئله، جلوگیری از مشکلات دوران غیبت است.
همچنین از جهت دیگر امام حسن عسکری علیه السلام سعی کرده است فرزند مخفی خود را به خواص یاران نشان دهد تا شیعیان در رابطه با وجود او به شک نیافتند. هر چند خطراتی که جان امام دوازدهم علیه السلام را تهدید می کند سبب می شود در نهایت خفا زندگی کنند، اما با این حال عده ای از شیعیان خاص او را دیده اند تا بعدا شبهه ای باقی نماند.
دشمنی که به زانو درآمد
در مجموع، زندگی کوتاه امام حسن عسکری علیه السلام سراسر دشواری و مبارزه است. مبارزاتی که به علت تجربه تاریخی دشمنان، دشوارتر از پیشینیان است. همچنین این امام بزرگوار علاوه بر حفظ جان فرزند خود که آخرین حجت خداوند است، باید او را به خواص یارانش معرفی کند تا شک و شبهه ای در میان نماند. در کنار این دو هدف بزرگ، محبوبیت امام عسکری علیه السلام به قدری زیاد است که حکومت عباسی از طرف ایشان احساس خطر کرده و پس از چندین بار دستگیری آن حضرت و نظارت سختگیرانه بر زندگی او سرانجام ایشان را به شهادت می رساند.
پی نوشت:
1- کافی/1/503
2- مناقب آل ابی طالب/4/433
3-کافی/1/337
4- 654
5-بحار الانوار/50/269
6- الارشاد/338
مهدی بخشی
منبع : tebyan