رابین مک لاریِن ویلیامز (21 جولای 1951 – 11 آگوست 2014) هنرپیشه و کمدین آمریکایی بود. او کار خود را از سانفرانسیسکو و لس انجلس در میانه دهه 70 شروع کرد، ویلیامز دارنده امتیاز بهترین کمدین رنسانسِ سانفرانسیسکو بود. بعد از معروفیت به عنوان مُرک درمجموعه طنز مُرک و میندی (1978-1982) کار خود را به عنوان کمیدین و هنرپیشه فیلم پایهگذاری کرد. در راستای کارهای کمدی، به دلیل توانایی بدیههگویی خود سرشناس بود. بعد از اولین حضورش در فیلم موزیکال Popeye 1990 در فیلمهای بسیاری به عنوان ستاره و یا شریک ستاره فیلم بازی کرد. از جمله این فیلمها میتوانیم به فیلمهای زیر اشارهکنیم.
کمدی درام:
The World According to Garp – 1982
The Fisher King – 1991
کمدی جنگی:
Good Morning, Vietnam – 1987
درام:
Dead Poets Society – 1989
Awakenings – 1990
1997- Good Will Hunting
انیمیشن تخیلی- موزیکال:
Aladdin -1992
ترسناک:
One Hour Photo – 2002
او همچنین فیلمهایی با درآمدهایی درخشان همچون:
Hook – 1991
Jumanji – 1995
Mrs. Doubtfire -1993
The Birdcage – 1996
the Night at the Museum trilogy را در پرونده هنری خود دارد.
در سال 1998 ویلیامز جایزه بهترین هنرپیشه مکمل اسکار را برای بازی در فیلم Good Will Hunting و نقش دکتر، شان مگوایر دریافت کرد. به علاوه او در طول زندگی خود، 3 بار برای بهترین بازیگر مرد نامزد اسکار شد، 2 جایزه ایمی، 6 جایزه گلدن گلوب، دو جایزه Screen Actors Guild و 4 جایزه گرمی نیز دریافت کرد.به بهانه تولد این بازیگر دوستداشتنی مروری بر ده عدد از ماندگارترین فیلمهای وی میکنیم.اگر به نظر شما در این فهرست جای خالی فیلمی احساس میشود، با کامنت های خود خاطره بازی با این سینماگر را ادامه دهید:
Good Morning Vietnam – 1987 صبح به خیر، ویتنام
ایجاد لذت و شادی در مردم کاری بود که ویلیامز برایش ساختهشده بود و با آن در یادها خواهد ماند؛ بنابراین انتخاب او به عنوان دی جی گرم، بامزه و دوستداشتنیای که به سیاگون فرستاده میشه تا ارتش امریکا رو سرگرم کنه ایدهال بود. این رول بهترین جایگاه برای ارائهی شوخیهای بی ربط، بذلهگوییهای تند و تیز و بداهه گوئیهای ویلیامز بود. تیکه های بداههی کار فقط به شگفتی کار او اضافه میکند (روپرت هاکسلی).
Insomnia – 2002 بی خوابی
سال 2002 زمانی بود که ویلیامز تصویری تیره از خود به نمایش گذاشت، با بازی در One Hour Photo در نقش یک مزاحم تنها و بیچاره و در فیلم نوروژی سیاه کریستوفر نولان در پست ترین و شرورترین کارکتری که بازی کرده است. نقش یک نویسنده جناییِ حیلهگر و حقیقتا مشمئزکننده (والتر فینچ) که متهم ردیف اول پرونده قتل یک دختر 17 ساله است: این فیلم شخصیت خستگیناپذیر وی را به سمت وسویی برد که هیچ گاه عیان نشده بود. (تیم رابی)
World’s Greatest Dad – 2011 بهترین بابای دنیا
این کمدی سیاه سال 2010 برگشتی دوباره برای ویلییامز پس از بازی هایی نهچندان خوب محسوب میشود. ویلیامز بار دیگر فراتر از تواناییهای پنداشته شدهاش ظاهر میشود، در نقش پدری مجرد و بازندهای حرفهای (لنس کِلیتون) که گرایشات روانی و جامعه ستیزانه ی پسرش در نهایت موجب به برپایی شورشی در بین همکلاسیان و کارکنان مدرسه میشود.
این نقش تاثیر گذراترین نقش تلخ و شیرین ویلیامز است، کاراکتری که غصهها و مشکلات شخصیاش را پشت لبخندش پنهان میکند. (جِیکوب ستُلورتی)
Good Will Hunting – 1997 ویل هانتینگ خوب
ویلیامز جایزه اسکار را برای ایفای نقش روانشناسی بیوه (شان مگوایر) برد، دکتری که صبورانه نقش پدری نداشته و نخواسته را برای یتیم داستان (ویل هانتینگ) بازی میکند. از دانش و مهر مگوایر متاثر میشوید اما منولوگ 4 دقیقهای که در آن به ویل درس از دست دادن وزندگی میدهد چیزی است که باید بارها تماشا شود. تصمیم با توِ رئیس» (آلیس وینسنت)
Aladdin – 1992 علاالدین
جینی در حال بیرون پریدن از چراغ جادو داد می زنه که نمیدونی 1000 سال موندن توی چراغ چه گردن دردی بهت میده این نقطه عطف تاثیر خارقالعاده اجرای صداپیشگان بود. چیزی که باعث شد بعدازآن دیزنی، پیکسار و دریم ورکس ستاره هایشان را با روشی متفاوت انتخاب کنند. به دور از پیروی وفادارانه مرسوم از متن، ویلیامز بدیههگوییهای زیادی را در فیلم میگنجاند و فیلم را باانرژی و کمدی هوشمندانه خود میآراید. (تی آر)
The Fisher King – 1991 فیشر شاه
ممکن است که تصور کنید که اجرای قوی ویلیامز تحت تاثیر درامای تری گیلیام قرارگرفته است، اما نقش او به عنوان پری، مردی بیخانمان که ناامیدانه در جستجوی واقعیت زندگی ست مکمل زیبایی است برای فیلم.
ویلیامز شوخ طبع، تلخ و تند و تیز است. زمانی که زندگی قبلی پری در حال شکلگیری دوباره است می توان شاهدبازی قدرتمند و حرفهای از ویلیامز بود. (بن لورنس)
Dead Poets Society – 1989 انجمن شاعران مرده
این فیلم موجب پدید آمدن هزاران شغل (معلمی) شده است. ویلیامز با بازی درخشان خود به عنوان معلمی ویژه و خاص که سعی در تحت تاثیر قرار دادن دانش آموزان خود در مدرسه نیو انگلند دارد، نامزد دریافت جایزه بهترین هنرپیشه مرد آکادمی اسکار می شود.
برخی داستان فیلم را داستانی احساسی و بعضا ضعیف میدانند، اما بازی ویلیامز درخشان و غیر قابل انکار است. خصوصا زمانی که دانش آموزان سرکش خود را با ایستادن بر روی میز، سوت زدن ملودی 1812 و پاره کردن کتاب درسی شعر (که آرزوی هر دانشآموزی است) تشویق به یادگیری میکند. (اندرو پتیت)
Mrs Doubtfire – 1993 خانم داوتفایر
این نقش باعث مهر و علاقهی هزاران کودک به ویلیامز میشود. نقش دنیل هیلارد، پدری مطلقه که با پنهان شدن پشت نقاب پرستار زن اسکاتلندی سعی به گذراندن وقت با فرزندانش و ساختن دوباره زندگی خود میکند.
این نقش صحه ایی بر استعداد ویلیامز در بازی در نقشهای مختلف است. او در بازی نقش خانم داوتفایر، بامزه، متاثر کننده و قابل باور است. این نقش یکی از بهترین اجراهای اوست. (شارلوت رونسی)
Awakenings – 1990 بیداریها
ویلیامز اینجا، در نسخهای تخیلی از اولیور سکس، دکتر عصبشناس، نقش ملکم سیر را بازی میکند. این فیلم اقتباسی ست از خاطرات سال 1973 سکس، از آزمایش دارویی جدید برای هوشیار کردن بیمارانی با جنون جوانی. بااینکه رابرت دونیرو برای بازیش به عنوان بیماری شکننده و رنجور نامزد جایزه آکادمی شد، فیلم بهخوبی بازگوی توانایی ویلیامز برای بازی باورکردنی و فوقالعاده در نقشهای گوناگون است. (کریس هاروی)
The World According to Grap – 1982 جهان به گفته گارپ
بازی دادن بازیگری معروف به ملوان زبل و مُرک به عنوان نویسندهای بدشانس – قهرمان پرفروشترین کتاب جان ایرویینگ – شاید بهترین انتخاب بازیگر به نظر نرسد؛ اما این انطباق بینظیر در واقع استعداد و توانایی ویلیامز را به رخ میکشد. این توانایی حتی با بازی مقابل نقش مادر داستان (گلن کلوز) که در واقعیت تنها 4 سال از ویلیامز بزرگتر است نیز خدشهدار نشده است. (تی آر)
کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریهها، وبلاگها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.
Post Views:
1,654