مونیکا بیاغراق یکی از کلیدیترین شخصیتهای «دوستان» Friends است. هرچند که شاید به نظرتان از بقیه کمتر خندهدار باشد یا شیشه خورده زیاد داشته باشد اما نمیتوان منکر حضور مهم و پررنگش شد. مونیکا را میتوان متفاوتترین این شش رفیق دوستداشتنی دانست. از گذشتهاش و چاقی بیشازحدش بگیرید تا صدای جیغجیغو و البته خصلت مادرانگیای که دارد و همه کارهای مهم بهنوعی روی دوش اوست. این مونیکا است که همه رفقا را با خانه گرم و صمیمیاش و دستپخت عالیاش دورهم نگه میدارد و برای همه آنها هم دوست است و هم مادر. کورتنی کاکس بهخوبی از پس اجرای این نقش ویژه برآمده. بهخوبی از عهده جذاب کردن کاراکتر و در وقت خودش لوس یا بیمزه و روی اعصاب رفتنش؛ اما بااینوجود در میان بازیگران سریال تنها کسی است که نتوانسته جایزه گلدن گلوب را دریافت کند. (مگر اهمیتی دارد؟) 10-اما همه از من خوششون اومدهاین دیالوگ برایتان آشناست؟ اگر کمی در ذهن و حافظهتان بگردید خیلی زود صحنه موردنظر را پیدا میکنید. فیبی از مونیکا خواسته که همراه او برای اجرای پیانو مارک نامزدش بیاید. مونیکا اول کلی ناز میکند و میگوید از آواز خواندن خوشش نمیآید اما بعد که میفهمد میتواند فقط بیننده باشد و نخواند با فیبی همراه میشود؛ اما در اجرا با اصرار فیبی و البته خواست قلبی خودش که آن را مخفی کرده و منتظر است تا کسی از او درخواست خواندن کند، قبول میکند بخواند. حتی از قبل به آهنگ موردنظرش هم فکر کرده. او روی سن میرود و همهچیز عادی است تا وقتیکه نور پروژکتور روی او میافتد. لباسش بسیار نازک است و همین باعث میشود تا مردان تماشاگر به او و خواندنش خیره شوند. مونیکا که این را نمیداند خیال میکند همه صدایش را دوست داشتهاند و تصمیم میگیرد آهنگ دیگری بخواند که چندلر از راه میرسد و با روشن شدن دوباره پروژکتور متوجه قضیه میشود و میرود جلوی مونیکا میایستد تا مانع دید زدن بقیه شود و به همسرش بگوید داستان از چه قرار است اما آن روی خودشیفته و رقابتجوی مونیکا میزند بالا. رویی که دوست دارد همه دوستش داشته باشند و ستایشش کنند پس ناگهان چندلر را کنار میزند و میگوید:«اصلاً هم مهم نیست چون اونا از م خوششون اومده» 9-پول پول پولقسمتی را به یاد بیاورید که همگی تصمیم میگیرند بلیت بختآزمایی لاتاری بخرند. (البته بهجز راس) و بازهم مونیکا و خودخواهیاش سروکلهشان پیدا میشود و کاشف به عمل میآید که برای خودش و چندلر بلیت بیشتری گرفته است. سر همین مسئله دعوایشان میشود و هرکس بلیتهای خودش را میخواهد. فیبی این دختر مهربان و بیشیلهپیله برای اینکه وحدتشان را حفظ کند همه بلیتها را میبرد و تهدید میکند که از بالکن میاندازدشان پایین. سعی میکند بهشان یادآوری کند که مهم دورهم بودنشان است نه برنده شدن. درحالیکه همه متأثر و پشیمان شدهاند فیبی میپرسد که رفقایشان مهمتر است یا پول؟ و در میان همه که یکصدا رفقا را انتخاب میکنند این صدای زیر و نازک مونیکاست که ناگهان فریاد میزند پول! بماند که بلیتها مطابق معمول هر کمدی اسلپ استیکی درنهایت تصادفی میریزند پایین اما مونیکا کوتاه نمیآید و با قلدر بازی خاص خودش، این بار او همه را تهدید میکند که با پول برنده شدنش بهراحتی دوستان جدیدی پیدا میکند و تازه پول میدهد عمل تغییر چهره دهند تا شبیه به رفقای خودش شوند! 8-باربادوسهمگی برای کنفرانس راس به شهر ساحلی باربادوس رفتهاند و رطوبت زیاد موهای مونیکا را چندین برابر حجم معمولش کرده. چهرهای بامزه و خندهدار که تنها در این قسمت از مونیکا میبینیم. (خصوصاً وقتیکه دارند پینگپنگ بازی میکنند و طبق معمول در اوج حس رقابتجوییاش هم هست و حسابی هم عرق کرده و کروکثیف است) چندلر آنقدر بهش تیکه میاندازد که تصمیم میگیرد یک روز قبل از رفتنشان برود بلایی سر موهایش بیاورد و با موهایی تمام بافته شده و پر از صدف دریایی برمیگردد. چندلر متعجبانه نگاهش میکند و میگوید حتی سفیدی کف سرش هم معلوم است؛ اما مونیکا عاشق مدل مویش شده و اصلاً حاضر نیست بافتهایش را باز کند که هیچ، مدام سرش را به شکل بامزهای تکان میدهد و میرقصاند تا صدای صدفها بلند شود. بعد از بازگشت چندلر از او میخواهد که موهایش باز کند اما مونیکا زیر بار نمیرود. خندهدارترین بخش این داستان جایی است که سعی میکند کاری کند که چندلر از آنها خوششان بیاید اما هی همهچیز را خرابتر میکند. یاد چندلر میاندازد که کلاهی را که برایش کادو خریده بوده هیچوقت نپوشیده است، با دلبری کردنش باعث چندش چندلر میشود و به چشم خودش هم با صدفها آسیب میزند. تا اینکه به میله آویز حمام گیر میکند و حالا چندلر به قیمت رها کردنش از گیر میله مجبورش میکند که موهایش را به حالت اول دربیاورد. 7-و حالا سیسالگیچند بار در کل سریال مونیکا را مستوملنگ دیدهاید؟ چند بار دیدهاید که او خیلی آرام بدون هیجان و وسواس با مسائل برخورد کند؟ بیخیالیاش را چند بار دیدهاید یا سبکسری و شوخطبع بودنش را؟ احتمالاً همه صحنههای اینچنین مونیکا را روی هم جمع کنیم به تعداد انگشتان دستهایمان نمیرسد اما مهمترینشان جایی است که مونیکا را رها و بیخیال میبینیم که به آداب و نظافت و رقابت و ایدئال بودن توجهی نمیکند. در جشن تولد سیسالگیاش است. چندلر برای او تولد گرفته و همه اعم از دوستان و همکاران و مادر و پدرش را دعوت کرده تا سورپرایز شود؛ اما مونیکا قبلش با دوستانش بیرون بوده و در غم ورود به سیسالگی و اتمام اولین دهه جوانیش ناامیدانه، الکل زیادی خورده و حسابی سرخوش است؛ و وقتی سرخوش است بهترین و باحالترین مونیکای دنیاست. فیبی وقتی میفهمد کلی خوشحال میشود و میگوید مونیکای مست را از مونیکای معمولی خیلی بیشتر دوست دارد. علاوه بر اینکه همین مست بودن و راحتی مونیکا خیلی جالب و عجیب به نظر میرسد و برای تماشاگر تازه و جدید است، آنچه همهچیز را بامزهتر میکند اینست که مادر و پدرش نباید از قضیه بویی ببرند و او باید وانمود کند همهچیز عادی است که خب البته نمیتواند و ایدههای شاهکار فیبی و جویی هم برای اینکه حواس همه را از مونیکا پرت کنند طبیعتاً کارآمد نیست هرچند ما تماشاچیان را از خنده رودهبر میکند. خلاصه که اوضاع درهموبرهمی میشود و البته غیرقابلکنترل! 6-کالریهای اضافه را بسوزان!در یک فلاشبک هستیم و اولین جشن پایان سال دانشجویان کالج است و ریچل و مونیکا دبیرستانی برای اولین بار به یک مهمانی جوانانه دانشگاهی رفتهاند. با آن قیافههای خندهدار (دماغ بزرگ ریچل و وزن زیاد مونیکا) وارد مهمانی میشوند و بسیار ذوق معاشرت با پسرهای دانشجو را دارند. مونیکا که بازهم از آن لحظات سرخوشیاش است تمام مدت دارد با آبوتاب میرقصد و اصلاً به هیچچیز اطرافش اهمیت نمیدهد. دیالوگش با چندلر در این صحنه بسیار خندهدار است اما بامزهترین قسمت جایی است که در وسط رقص ناگهان پیتزایی که سفارش داده میرسد و همه کالریهایی که با رقصیدن آب کرده میآیند که دوباره به او بپیوندند. رقص مونیکا با آن هیکل و صورت چاقوچله یکی از بهیادماندنیترین تصویرهاییست که میتوانیم از کورتنی کاکس و «دوستان» در ذهنمان ثبت کنیم. 5-دلبری با هویجاصلاً با همین دو کلیدواژه یعنی هویج و دلبری هر «دوستان»بین قهاری سریع میرود سر صحنه موردنظر شماره پنج. جایی که مونیکا تازه لاغر شده است و میخواهد در اولین باری که چندلر او را با ظاهر جدیدش میبیند انتقام حرفی را که آخرین بار پشت سرش به راس گفته بود که او خیلی چاق است را بگیرد. ریچل که بهترین و معتمدترین مشورت دهنده دنیاست!!! به او نشان میدهد که چطور باید با استفاده از هر چیز کوچکی در اطرافش از چندلر دلبری کند و او را شیفته خودش کند. خب ریچل این را بهتر از هر چیزی بلد است که مردان را مقهور زیبایی خودش کند، با هویج، چاقو، دستمال یا هرچه اما مونیکا در این زمینه خنگترین و بیتجربهترین است. این صحنه را میتوان یکی از بهترین صحنههای کل سریال دانست وقتیکه مونیکا به تقلید از ریچل سعی میکند با هویج نظر چندلر را به خود جلب کند و تحریکش کند اما نابلدیاش درنهایت باعث میشود که نه دلبری که بزند چندلر را آشولاش کند و یکی از انگشتان پای او را برای همیشه به انتقام حرف توهین آمیزش ازش بازستاند! به قول نقی: «اصن مگه داریم؟» 4-حالم بهتر از این نمیشهبازهم نابلدی مونیکا در جلب نظر مردان. البته این بار هرچند که چندلر همسرش است و او را شدیداً عاشق، اما خوب میداند که مونیکا چقدر مریض و حالندار است. در حدی که صدای گرفتهاش حرف زدنش را غیرطبیعی کرده و دمای بدنش بسیار بالاست. آنقدر مریض است که فقط باید استراحت کنم اما آن روحیه رقابتجو و قوی اصرار دارد که نه! من هیچ هم مریض نیستم و خیلی هم سرحالم. برای اینکه این را به خودش و همه ثابت کند که قوی است و به استراحت احتیاجی ندارد، تصمیم میگیرد به چندلر ابراز عشق کند اما چندلر هیچجوره به او راه نمیدهد و این مونیکا را حتی از قبل هم برای اثبات اینکه حالش خوب است وحشیتر میکند. از هر دری به بنبست میرسد تا درنهایت درست در لحظهای که به چندلر حقه میزند و میگوید تسلیم مریضی شده با استفاده از یک تکنیک زنانه، بازی را برمیگرداند و پیروزمندانه به اتاقش برمیگردد. جایی که چندلر منتظر اوست. 3-«تو دوستم داری»همهچیز از جایی شروع میشود که رفقا دارند خاطرات بدترین جشنهای شکر گذاریشان را مرور میکنند. رابطه مونیکا و چندلر هنوز مخفیانه است و تازه دارد جان میگیرد و جدی میشود که قضیه ضایع کردن چندلر و از دست رفتن انگشتش او را حسابی عصبانی میکند. مونیکا حالا باید سعی کند حالش را خوب کند و از دلش دربیاورد و به سراغ تکینیکی جوییوار میرود. بوقلمونی را داخل سرش میکند و با کلاه و عینکی بامزه برای چندلر شروع به رقصیدن میکند. یکی از هوشمندانهترین صحنههای سریال. جایی که در ابزوردترین و مضحکترین صحنه، عوامل و سازندگان تصمیم میگیرند از عشق و عاشقی چندلر و مونیکا پردهبرداری کنند. این اولین باری است که چندلر –در واکنش به این حرکت مونیکا- به او میگوید دوستش دارد و مونیکا یا همان کله بوقلمون با عینک بامزهاش برمیگردد و ناباورانه او را نگاه میکند. آس صحنه آخرش است که جویی ناگهان میآید و از ترسش فریاد میکشد و در میرود. 2-مشکلات تکنیکی!یکی از جدیترین و عاطفیترین لحظات سریال که منجر به جدیترین تصمیم زندگی مشترک مونیکا و چندلر میشود. درحالیکه رفتهاند تا برای اولین بار دختری را که آنها را برای سرپرستی بچهاش انتخاب کرده است ببینند، مسئول پرونده میگوید همهچیز طبق روال است و امکان ندارد نقصی در پروسه کاریشان به وجود آمده باشد تا خیال هر دو طرف را راحت کند اما تماشاگر با شنیدن این جمله مطمئن میشود که قرار است اشتباهی جدی رخ دهد. بله پروندهها جابهجا شده و زوج منتخب دختر یک دکتر و کشیش هستند نه مونیکا و چندلر. درحالیکه چندلر میخواهد حرف دختر را قطع کند و بگوید اشتباه شده، مونیکا جلویش را میگیرد: «بذار حرفشو تموم کنه دکتر!» نقش بازی کردن مونیکا بهجای یک کشیش عالی است. اصطلاحات مذهبی که به کار میبرد و حرفهایی که از بهشت و خدا میزند؛ اما اوج صحنه انتهای آن است. جایی که چندلر مونیکا را متقاعد کرده که باید واقعیت را بگویند و مونیکا خسته و غمگین و تنها در آغوش چندلر پناه میگیرد و میگوید «ولی من میتونستم یه کشیش باشم.» چندلر: «مونیکا! تو یهودی هستی!» و مونیکا جواب میدهد:«عععه! مشکلش تکنیکیه پس!» 1. بازگشت به کودکیهاهمخانه زیبای جویی که رقصنده است برای شرکت در برنامه رقص شب سال نو دعوت شده. مونیکا و راس با شنیدن این خبر عنان از کف میدهند و تعریف میکنند که چطور در بچگی عاشق این برنامه بودهاند و رقص مخصوص خودشان را داشتهاند. چنین میشود که مونیکا و راس با ذوق و شوق به برنامه میروند؛ اما هرچه سعیشان را میکنند که در دوربین باشند و رقص دونفره «روتین»شان ضبط شود موفق نمیشوند. فیلمبردار مدام از روی آنها میگذرد؛ و آنها بیشتر سعی میکنند. جدا از اینکه در آخر هم موفق نمیشوند، رقص مونیکا و راس در این صحنه و مهمتر از آن جدیتشان در هنگام رقص، انگار که دارند زیباترین و سختترین رقص جهان را میکنند، عالی و بهیادماندنی است. جدیتی که از مونیکا در ذهنمان نقش بسته در کنار بامزگی و خنگیاش در این داستانک به اوج خود میرسد و صحنه جاودانه مونیکا و البته راس است. همچنین بخوانید: خندهدارترین صحنههای جویی در سریال Friends
کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریهها، وبلاگها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.
محل تبلیغ شما (یک ماهه 90 هزار تومان - جهت هماهنگی کلیک کنید )
خرید آنلاین کتاب تاپ ناچ ویرایش سوم
مانتو پاییزه
کاغذ دیواری سفید
Locksmith
ปั้มไลค์
Chiropractor
خرید تاج گل - تاج گل - تاج گل تسلیت - تاج گل ترحیم
کاغذ دیواری طوسی
کت شلوار با پیراهن مشکی
خرید قسطی لوازم خانگی
بهترین ارز های دیجیتال برای خرید
آموزشگاه آرایشگری زنانه
پارسیا موزیک
کاغذ دیواری مشکی
کاغذ دیواری تایفون
کاغذ دیواری فانتوم
چگونه رمز ثنا را بازیابی کنیم
کارشناس رسمی دادگستری
دانلود آهنگ ترکی
خرید قسطی موتور
کیف زنانه چرم
خرید ساعت مچی مردانه
منبع اخبار دیسکاور استادورک
استروئید
لوازم ورزشی
جوراب شلواری شیشه ای
فیلمبرداری از همایش
اخبار بازی و برنامه و تکنولوژی
کیف چرم زنانه
باحال مگ
cyprus-newlife
Cyprus کجاست
سیگنال ارز دیجیتال
سیگنال فیوچرز