دکتر سالواتور آر. مدی، از دانشگاه شیکاگو، روی 400 کارگر شرکت تلفن ایلینویز تحقیقاتی انجام داد. برخی از آنها که در طول تغییرات فشارآور در کارخانه سلامتی خود را حفظ و پیشرفت کردند و دچار فشارهای روحی نشدند، سه خصیصه مشترک از خود نشان دادند که هسته اولیه سختکوشی را تشکیل میدهد: اول اینکه آنها معتقد بودند با تلاش میتوانند منابعی را که برای اثرگذاری روی وقایع لازم است به دست بیاورند؛ یعنی مهار.
دوم اینکه آن قدر افراد مؤثر و ارزشمندی هستند که به طور کامل درگیر کاری شوند و در مسیر وظیفه اجتماعی آنها در پی آن بودند که برای زندگیشان معنا بیابند و عامل آخر اینکه اعتقاد داشتند تنش از هر نوعی که باشد وقتی به طور موثری اداره شود فرصتی است برای جدیدشدن و نوشدن و فرصت جدیدی برای تغییر و افزایش کارکرد و رفتارهای خودافزای سلامتی؛ یعنی چالش. این عوامل باعث میشود فرد راهی را برای مقابله با تنشها و فشارها پیدا کند و از تجارب جدید محیطی و اجتماعی و بینفردی استقبال کند تا اینکه درمانده و منفعل باشد. پس مقابله مقاومت به فرد کمک میکند که فلاکت و بدبختی را به فرصت و مجال تبدیل کند و با وسیعکردن دیدگاه و دامنه دیدنش فهم و درک خود را از تغییرات چالشانگیز بالا ببرد. سختکوشی برای زمانهای سخت است و یعنی ادارهکردن جاهطلبیهای فرد برای سلامتماندن و رضایتمندی از زندگی. این منجر میشود به اینکه فرد، صرفنظر از شرایط محیطی پرتنش، خوب عمل کند و دست از تلاش نکشد.
در مقابل افرادی که میزان سختکوشی پایینی دارند از راهبردهای مقابلهای بازگشت و انکار استفاده میکنند. تمایل آنها برای اجتناب و صرفنظرکردن از وجود مشکلات در زندگی است. به چند مثال در این مورد توجه کنید. وقتی با رئیس یا همکارتان مشکل پیدا میکنید، چند روز مرخصی میگیرید به جای اینکه برای ریشهیابی و حلوفصل مشاجره تلاش کنید. زن یا شوهر با فقدان صمیمیت در زندگش مشترکش، به جای بررسی و رفع آن، رابطهای خارج از زندگی زناشویی برای خود ترتیب میدهد. کارمندی که احساس میکند از کارش قدردانی نمیشود و دستمزد خوبی نمیگیرد به جای اینکه برای کارفرمای خود نامه درخواست افزایش حقوق بنویسید، به مواد مخدر رو میآورد تا با رنجش و عصبانیتش کنار بیاید. خانم شاغل موفقی که روابط اجتماعی روزانهاش با پایان روز کاری متوقف میشود. بیش از اندازه خرید و ولخرجی میکند تا احساس آرامش کند، بدون آنکه دلیل واقعی احساس تنهاییاش را کشف کند. دانشآموزی که در درستکردن مکعب مستطیل برای کلاس ریاضیاش مشکل دارد، تمام وقتش را به تماشای تلویزیون میگذراند تا از گرفتن کمکی که نیاز دارد اجتناب کند. اگرچه این افراد در کوتاهمدت از درد فرار میکنند، کمکم تنشهایشان به آسیب بدل میشود و این بحرانهای حاد در زندگیشان بدون تغییر باقی میماند. اگرچه ممکن است این طور وانمود کنند که همه چیز خوب است، تنشهایشان عملکرد و رضایتمندیشان را تحلیل میبرد. اگر مقابله بازگشت و انکار به جای مقابله مقاومت که مشخصه سختکوشی است، شیوه مقابله شماست، اندازه زندگیتان را به اندازه تمبر یک بسته پستی کوچک میکنید؛ چون به خودتان اجازه نمیدهید آن قدر باز باشید که تغییرات زندگیتان را به عنوان فرصتهایی برای نوکردن خودتان بپذیرید. شما باید منتظر چالشها باشید و برای آنها معنا و مفهوم بیایید، کاری که سختکوشها انجام میدهند. مقاومت عملکردتان، قدرت رهبریتان، روحیهتان و سلامتیشان تقویت میشود و در پی آن میتوانید با مشکلات کنار بیایید. در جواب اینکه چرا بعضیها مقابله بازگشت را انتخاب میکنند میتوان گفت برای آنها تلاش لازم برای تغییر موقعیتهای تنشزا خیلی زیاد به نظر میرسد. در ضمن افرادی که در بهکارگیری مقابله مقاومت بیتجربهاند، اغلب شجاعت لازم را برای اینکه خودشان را برای تجارب جدید مهیا کنند ندارند. وقتی شما منافع سختکوشی را تجربه کنید، مقابلههای بازگشت دردآور به نظر خواهند رسید. پس به جای انکار چالشها، ارزش وجودیتان را در نظر خانواده، دوستان و همکارانتان و مهمتر از همه خودتان بالا ببرید. در کل مقابله مقاومت باعث برانگیختن شما برای حل مشکل میشود. البته ممکن است شما در مواقعی از مقابله مقاومت و در مواقعی دیگر از مقابله بازگشت استفاده کنید. کاربرد همزمان دو نوع مقابله میزان سختکوشی کلی شما را کاهش میدهد. منبع مقابلهای دیگر در مقابل فشارهای روحی، حمایت اجتماعی مداوم و قوی است که نشاندهنده عملکرد شبکه اجتماعی احاطهکننده شما در میزان راهگشایی برای رفع آنهاست. افرادی که شبکههای حمایت اجتماعی بزرگتر و پیوندهای اجتماعی نیرومندتری با اعضای شبکه خود دارند، سختکوشترند. حتی میتوان برای تقویت سختکوشی تمرینهای افزایش سلامتی در نظر گرفت که همچون سپری در برابر اثر تنش مقابله میکند. پس تنظیم انرژی هم مساله مهم دیگری است که باید به آن توجه کرد و برای خود دورههای بهبود و ترمیم گذاشت.
در مدارسی در آمریکا دورههای آموزش سختکوشی برپایه نگرشها و مهارتهای دانشآموزان برگزار میشود. آنها طی دورههای چهارساله آموزش میبینند که طوری به مشکلاتشان نگاه کنند که انگار وارد مسیر جدیدی برای یادگیری شدهاند. مقابله بادوام را با مثالهایی برایشان توضیح میدهند. به آنها میگویند که خودگویی مثبت داشته باشند، با این مضمون که آنها مهماند و باارزش و توانا. آن قدر که میتوانند به انجام کارها متعهد شوند و از پس چالشهای زندگی برآیند به آنها آموزند که درمانده نشوند و منفعلانه عمل نکنند.