خواه یک استارتاپ کوچک باشید که در یک گاراژ فعالیت میکند یا یک شرکت 500 نفری، یک موضوع ثابت همیشه برای شما مطرح است: تمرکز روی استخدام فوقستارهها. زمانی که من و یکی از شرکای بنیانگذارم به اسم ادی ماکالانی (Eddie Machaalani) شرکت تجاری خود را راه انداختیم، عهد کردیم که با 100 نفر اولی که استخدام میکنیم شخصا مصاحبه کنیم. کار سختی بود، اما به عهد خود وفادار ماندیم و با تک تک افرادی که در آن دورهی دو ساله به ما پیوستند صحبت کردیم. در این مقاله با 7 سؤالی آشنا میشوید که به شما کمک میکند ستارهها را استخدام کنید.
از طریق این فرآیند، ما مبنا و پِی مستحکمی از استعدادهای شگفتانگیز ایجاد کردیم و سطح انتظار را برای کارکنان جدید و مدیران استخدامی بالا بردیم، مدیرانی که هنوز به مهمترین قانون استخدام ما پایبند هستند: «هرگز کسی را که به اندازهی کافی خوب است استخدام نکنید، همیشه منتظر بهترین بمانید.» صبر کردن برای استخدام فرد مناسب برای یک سِمت دردناک است اما در درازمدت، در وقت و سلامت روانی شما صرفهجویی خواهد شد. مطمئن باشید بهترینها جایی آن بیرون منتظر شما هستند و شما هم آنها را پیدا خواهید کرد.
استخدام فرد مناسب بیشتر از هر چیز دیگری سرنوشت کسبوکار شما را تعیین میکند. اگر فوقستاره استخدام کنید آنها پشت رؤیای شما خواهند ایستاد و آن را به واقعیت تبدیل خواهند کرد. زمانی که افراد اشتباه را استخدام کنید خواهید دید که با رشد کسبوکارتان، فرهنگی سازمانی با افرادی متوسط دارید که نگاهشان به ساعت است و حتی ذرهای هم به اندازهی شما انگیزه ندارند.
با این اوصاف، چطور اطمینان حاصل کنید که دارید فرد مناسبی را استخدام میکنید؟ سعی کنید از تمام مصاحبهشوندهها این هفت سوال را بپرسید:
1. کدام ویژگی را در کسبوکار ما دوست دارید؟
و چطور چیزهایی را که دوست ندارید تغییر میدهید؟ این سؤال دو کار انجام میدهد. اول، به شما نشان میدهد که یک نامزد استخدام چطور چیزی را که دوست ندارد بیان میکند. آیا دربارهی مشکل صحبت میکند و بلافاصله راهحلی ارائه میدهد یا به شما میگوید کسبوکارتان بینقص است، آن هم در صورتی که واقعا اینطور نیست؟ پس دنبال افرادی بگردید که 5 درصد دربارهی مشکل و 95 درصد دربارهی راه حل صحبت کنند.
با پرسیدن این سوال که چطور چیزی را که دوست ندارند تغییر میدهند، شما این شانس را دارید که ببینید مهارتهای حل مسئلهی آنها چطور است. به عنوان مثال، اگر آنها بگویند که خدمات مشتریان شما نامطلوب است اما نتوانند حتی یک ایدهی ساده برای اصلاح آن ارائه نکنند، زمانی که برای شما کار کنند چه شانسی برای حل مشکلات خواهند داشت؟ آیا تسلیم میشوند و به سراغ چیز دیگری میروند؟ احتمالا بهترین کارکنان آنهایی هستند که مشکلات را سریع و به دست خود حل میکنند.
2. در حال حاضر مشغول مطالعهی چه کتابی هستید؟
افراد پر شور و اشتیاق تمایل دارند با خواندن کتاب یا گوش دادن به کتابهای صوتی مهارتهایشان را بهبود ببخشند. چه کتابهایی که مختص به یک مهارت خاص مانند فروش و بازاریابی باشند، چه در حال مطالعهی کتابی در حوزهی توسعهی فردی باشند، فرقی ندارد، آنها همگی نشانههای خوبی هستد.
برای من اینکه شخص مقابل در حال خواندن یک کتاب داستانی باشد، در حالیکه مدتی است کتاب آموزشی نخوانده، یک کارت قرمز محسوب میشود. فوقستارهها همیشه به دنبال بهتر کردن خود هستند و باهوشترین افرادی که من به شخصه میشناسم، همیشه در حال آموختن و جذب اطلاعات جدید هستند.
3. دربارهی مشکلی که در شغل فعلی خود مسئول حل کردن آن بودید توضیح بدهید. چطور آن را حل کردید؟
این هم واقعا وجود داشتن یا نداشتن مهارتهای حل مسئله و تفکر خلاق را در افراد آشکار میکند. آیا آنها رویکردی اندیشمندانه برای حل مشکل اتخاذ کردهاند یا آن را به عهدهی شخص دیگری گذاشتهاند؟
4. به چه چیزی در زندگی حرفهای خود بیشتر از بقیه افتخار میکنید؟
این سوال برای شما بینشی دربارهی اینکه چه چیزی آنها را به تکاپو وامیدارد فراهم کرده و به شما اجازه میدهد تعریف آنها را از موفقیت ارزیابی کنید.اگر، به عنوان مثال، آنها 12 سال گذشته را برای یک شرکت کار کردهاند و بزرگترین موفقیتشان این بوده که فقط در یک فصل مالی توانستهاند به میزان فروش هدفگذاریشده دست یابند، پس شاید فوقستارهای که شما میخواهید، نباشند.
از سوی دیگر، اگر آنها در طول یک دورهی دو ساله پنج بار ترفیع شغلی گرفته باشند، احتمال یک فوقستاره پیدا کردهاید.
5. آیا پیش از این ورزشهای گروهی انجام دادهاید؟
افرادی که در ورزشهای گروهی مثل بسکتبال، فوتبال و قایقرانی فعالیت میکنند، مشتاق، متمرکز روی دستیابی به اهداف و از نظر جسمی آماده هستند. این شرایط کمک میکند تا ذهن آنها در اوج خود باشد. به طور کلی، آنها در برقراری ارتباط بسیار خوب هستند، به خوبی با فشار روانی و جسمی کنار میآیند و در رویدادهای تیمی عملکرد خوبی دارند.
6. برای تفریح چه میکنید؟
تعادل یکی از بخشهای مهم موفقیت است و من متوجه شدهام که فوقستارهها تلاش میکنند تا در بیشتر (اگر نه همهی) جنبههای زندگی از جمله آمادگی جسمانی، روابط و یادگیری موفق باشند.
به عنوان مثال، اگر شخصی سه روز در هفته به باشگاه میرود، شنبهها داوطلب خیریه است و تنها برای تفریح، مشغول یادگیری پیانو است، میتوانیم بگوییم که او برای دستاورد و تعیین هدف ارزش قائل است و به طور مستمر دارد خودش را بهتر و بهتر میکند. این امر به طور قطع در کار این شخص هم نمود پیدا خواهد کرد.
7. «مطمئن نیستم که شما برای این مسئولیت مناسب باشید…»
بهترین استفاده از این عبارت زمانی است که افرادی با شخصیتهای قوی استخدام میکنید که باید مدام با شنیدن «نه» مبارزه کنند، مانند نماینده یا رهبر فروش. این عبارت بیشتر یک اظهار نظر است تا یک سؤال. پس از شنیدن این عبارت، آنها میتوانند سه کار انجام دهند: میتوانند شما را نادیده بگیرند و از اظهار نظر شما بگذرند، میتوانند آن را بپذیرند و سعی کنند ادامه بدهند و یا اینکه سعی کنند مزایای آوردن آنها به کسبوکارتان را به شما بقبولانند و به خصوص روی دلایلی که باعث استخدام نشدن آنها شده است تمرکز کنند.
این سوالها نکتههایی طلایی برای استخدام فوقستارهها نیستند، اما به من امکان دادهاند که بین افراد مختلف دربارهی اینکه چه کسی برای کسبوکار مناسب است و چه تواناییای برای دستیابی به موفقیت در نقش خود دارد، بهتر تصمیم بگیرم.
غیر از قسمتِ سؤال پرسیدن، هرگز احساس خود را در طول مصاحبه دست کم نگیرید. اگر احساس میکنید چیزی درست نیست و یا هنگام استخدام یک نفر کاملا اطمینان ندارید، پس هر بار که لازم است خیلی راحت بگویید نه.
استخدام فرد مناسب زمان طولانیتری میگیرد، اما اگر میخواهید شرکتی پر از افرادی داشته باشید که برای نقشهایشان مناسب هستند، نه صرفا افرادی که در زمان مناسب سر رسیدهاند، پس لازم است که این زمان طولانی را به جان بخرید.
برگرفته از: entrepreneur