وب سایت تکراتو - فرید کریمی: تئوری توطئه چیست و چرا مردم به آنها باور دارند؟ در این مطلب علاوه بر پاسخ به این سوال، با معروفترین و مشهورترین نظریههای توطئه جهان آشنا خواهید شد؛ از خانواده سلطنتی انگلستان که سوسمارهای فضایی هستند تا موجودات فرازمینی خزندهای که کنترل جهان را در دست دارند!
این تصور که تنها تعداد کمی در اینترنت چنین باوری دارند را کنار بگذارید. در واقع تحقیقات انجام شده نشان میدهد که بسیاری از مردم علاقمند به نظریه توطئه هستند. به عنوان مثال، تحقیقات نشان داده است که نیمی از مردم آمریکا، حداقل به یک تئوری توطئه باور دارند.
اریک الیور و توماس وود، دو دانشمند علوم سیاسی هستند که در مورد نظریه توطئه و چرایی گرایش مردم به آن مطالعه کردهاند. آنها تئوری توطئه را توضیحی برای نیروهای پنهانی و بدخواهی میدانند که به دنبال تحقق اهدافی مخرب هستند. یک نظریه توطئه یا توهم توطئه نباید صرفا نادرست باشد، بلکه در واقع نسخهای متناقض از رویداد یا پدیدهای است که توسط عموم مردم پذیرفته شده است.
تئوری توطئه چیست
تئوری توطئه چیست و چگونه تعریف میشود؟ این عبارت اصطلاحی است که در ابتدا، توصیفی برای هر ادعای دسیسهگری بود. با این وجود، امروزه، درتعریف تئوری توطئه گفته میشود که نظریهای که رویدادی کنونی یا تاریخی را نتیجه نقشه مخفیانهی گروهی دسیسهگر (عموما قدرتمند) میداند.
هنگامی که یک تئوری توطئه به توضیحی پذیرفته شده بدل شود، دیگر یک تئوری توطئه نیست و تبدیل به یک واقعیت تاریخی میشود. این موضوع قطعا یکی از دلایلی است که مردم همچنان به باورهای (متناقض) خود ادامه میدهند و امیدوارند که درستی دیدگاهشان به اثبات برسد.
پروفسور آدام گالیسنکی از دانشکده مدیریت کلاگ در دانشگاه نورث وسترن در اوانستون، یکی دیگر محققانی است که این پدیده اجتماعی را بررسی کرده است، به عقیده پرفسور گالینسکی، مردم در زمان احساس عدم کنترل، تمایل بیشتری برای باور به نظریههای توطئه دارند.
پرفسور گالینسکی در این مورد توضیح میدهد:
«هر چقدر مردم کنترل کمتری نسبت به زندگی خود داشته باشند، بیشتر احتمال دارد که تلاش کنند تا از طریق تکاپوهای روانشناختی این کنترل را به دست بیاورند، احساس کنترل برای افراد بسیار مهم است و در مقابل، حس کنترل هم برای آنها ذاتا یک تهدید به حساب میآید. در حالی که برخی سوءتفاهمها ممکن است بد باشد یا به گمراهی منتهی شود، اما موارد بسیار شایع هستند و به احتمال زیاد یک نیاز روانیِ عمیق را اقناع میکنند.»
یکی دیگر از فرضیههای جدیدی که در این مورد مطرح شده، پیشنهاد میکند که نظریههای توطئه برای تقویت وضعیت موجود مطرح میشوند. در واقع گفته میشود که وجود توهمهای توطئه بالقوه میتواند به مردم کمک کند که احساس مثبتی نسبت به جامعهای (سیستم اجتماعی که تهدیدی برای آنها محسوب میشود) داشته باشند که در آن زندگی میکنند.
به گزارش نیویورک تایمز، حتی منطقیترین افراد هم به عنوان راهی برای واکنش به عدم قطعیت و بیثباتی در دنیای مدرن به نظریههای توطئه رجوع میکنند. این مقاله با اشاره به مطالعهای که در سال 2010 انجام شده، توضیح میدهد:
«کسانی که به نظریههای توطئه باور دارد به احتمال زیاد به طور کلی نسبت به جهان و به ویژه نسبت به سیاست بدگمان هستند.»
همچنین تحقیقات نشان میدهد که نظریهپردازان توطئه احتمالا به چیزی اعتقاد دارند که دارای یک عنصر منحصر به فرد باشد. رولاند ایمهُف، استاد روانشناسی اجتماعی و حقوقی در دانشگاه یوهانس گوتنبرگ در آلمان، میگوید:
«اعتقاد به نظریههای توطئه میتواند فرد را از تودهی مردم بیاعتنا جدا کرده و به نوعی دانش منحصر به فرد او را به رخ بکشد. باور به تئوری توطئه ممکن است، همیشه ناشی از عدم کنترل نبوده، بلکه یک نیاز عمیق برای منحصر به فرد بودن باشد.»
برای اثبات این فرضیه، ایمهُف و همکارانش، خودشان به یک تئوری توطئه در آلمان دامن زدند، بر اساس این نظریه توطئه، بزرگترین سازندگان آشکارسازهای دود (سنسورهایی که در سیستمهای اعلام حریق یا اطفا حریق به کار میرود) در مورد عوارض جانبی محصولات خود آگاهند که باعث ایجاد حالت تهوع، ورم معده و افسردگی میشود؛ اما در قبال آن هیچ کاری انجام نمیدهند.
ایمهُف توضیح میدهد:
«در نظریه توطئه آشکارسازهای دود، سازندگان با دولت همدست بوده و هر دو به خوبی از خطرات آشکارسازهای خطرناک دود آگاه بودند، اما هیچ کاری نمیکردند.»
روزنامهای که خبر استعفای نیکسون را منتشر کرد. اگر در دههی 1970 در مورد رسوایی واترگیت صحبت میکردید، متهم به نظریهپردازی توطئه میشدید.
این محققان سپس، این نظریه توطئه را به اکثریت (81 درصد) یا اقلیت (19 درصد) از مردم آلمان معرفی کردند. Quartz گزارش میدهد که فرضیه محققان این بود که نظریهپردازان توطئه هنگامی که متوجه شوند که افراد کمتری به آن اعتقاد دارند، احتمال بیشتری برای صحه گذاشتن روی آن دارند تا زمانی که متوجه شوند بسیاری از مردم این را باور دارند و این دقیقا همان چیزی است که مطالعه آن را نشان داد.
ایمهُف میگوید:
«به نظر میرسد که نظریه توطئه جدید، زمانی که از سوی یک اقلیت پذیرفته شود، جذابتر میشود. این نظریات به نوعی میتواند که نظریهپردازان (توطئه) را از تودهی مردم جدا کند.»
راب برادرتون، روانشناس و روزنامهنگار علمی و نویسنده کتاب:”ذهنهای شکاک: چرا به نظریههای توطئه باور داریم (Suspicious Minds: Why We Believe Conspiracy Theories) “، نود درصد از مردم یک نظریه توطئه یا بیشتر را میپذیرند. اما برادرتون همچنین پیشنهاد میکند که نباید بلافاصله حتی مفاهیمی عجیب و نامحتمل را رد کنیم. او در مقالهای در لس آنجلس تایمز مینویسد:
«رد کردن نظریههای توطئه (و نظریهپردازان) به عنوان ایدههای نامحتمل و یا یاوه، به لحاظ فکری به همان میزان پذیرفتن آنها، تنبلی است. اگر شما در اوایل دههی 1970 ادعا میکردید سرقتی که در هتلی رخ داده، در واقع نقشهای رسمی از سوی مقامات کاخ سفید برای جاسوسی غیرقانونی از رقبای سیاسی و انتخاب مجدد رئیس جمهور نیکسون بوده است، ممکن بود به نظریهپردازی توطئه متهم شوید.»
اشاره برادرتون به وقایع سالهای 1972 تا 1975 در هتلی به نام واترگیت است که به استعفای ریچارد نیکسون منتهی شد. اتفاقی که به “رسوایی واترگیت” مشهور است.
مشهورترین نظریههای توطئه در جهان
در ادامه با برخی از مشهورترین نظریههای توطئه همراه تکراتو باشید:
1. ترور جان اف کندی
در بین همه رویدادهای تاریخ آمریکا، ترور رئیس جمهور جان فیتزجرالد کندی، احتمالا بیش از هر اتفاق دیگری موجب دامن زدن به نظریههای توطئه شده است. بر اساس یکی از پذیرفتهترین نظریههای توطئه، در جریان ترور کندی، بیش از یک تیرانداز وجود داشته است. در تحقیقات رسمی دربارهی ترور کندی ادعا شد که لی هاروی اسوالد با سه شلیک، موفق به کشتن رئیس جمهور و همچنین زخمی کردن فرماندار ایالت تگزاس جان کانلی شده که از سرنشینان لیموزینِ رئیسجمهور بود.
همچنین فرضیهای دیگر وجود دارد که تنها یک گلوله شلیک شده و همان گلوله با خارج شدن از بدن کندی، موجب مجروح شدن کانلی شده است. اما شکاکان این فرضیه را موهوم خواندهاند و به طعنه این گمانزنی را “نظریه گلوله جادویی” نامیدهاند. این گروه معتقدند که بیش از یک تیرانداز وجود داشته و تیراندازی از تپهای در نزدیکی کاروان موتورسوران انجام شده است.
حتی ادعا شد که FBI این ترور را سازماندهی کرده است. نظریههای دیگر حول این میگردد که چه افرادی ممکن است اسوالد را اجیر کرده باشند. لیست بلند بالای مسئولان فرضی این ترور شامل اتحاد جماهیر شوروی، کوبا و مافیا است. لیندون بی.جانسون، معاون رییس جمهور که پس از ترور کندی به عنوان رئیس جمهور سوگند یاد کرد هم متهم است که میخواست روی رسواییهای خود سرپوش بگذارد یا کنترل کشور را از طریق یک کودتا به دست بیاورد.
2. حملات 11 سپتامبر توسط خود دولت طرحریزی شد
یکی از مشهورترین تئوریهای توطئه در مورد حملات تروریستی 11 سپتامبر 2001 و ویرانی برج شماره 7 مرکز تجارت جهانی مرتبط است. این برج بعد از ویرانی برج دوقلوی مجاور که یکی از هواپیماهای ربوده شده به آن برخورده کرده بود، فروپاشید.
«با توجه به نسخه رسمی رویدادها، آوارهای شعلهور آسمانخراش به طبقه 47ام برج شماره 7 برخورد کردند و موجب به راه افتادن آتشسوزی در چندین طبقه شدهاند. بر اساس گزارشهای منتشر شده توسط موسسه ملی استاندارد و فناوری (NIST)، آتش ناشی از برخورد هواپیما و حرارت بالای آن، موجب تخریب برج شماره 7 شده و آن را به نخستین آسمانخراش فولادی در جهان تبدیل کرد که به علت آتشسوزی ویران شد.»
در نوامبر 2016، گروهی از مهندسین دانشگاه آلاسکا اعلام کردند که “آتشسوزیهای دفتر” نمیتوانسته باعث تخریب ساختمان شده باشد. جی لروی هالی، سرپرست این تیم مطالعاتی یافتههای شوکهکننده خود و همکارانش را در سمپوزیومی در نیویورک، اعلام کرد. او گفت که نتیجهگیریهای اولیه تیمش، نشان میدهد که آتشسوزی نمیتوانسته موجب تخریب این ساختمان شده باشد.
در واقع، این یافتهها به این تئوری توطئه دامن زد که برجهای مرکز تجارت جهانی به وسیله انفجارهای کنترلشده منهدم شدهاند. برخی از این نظریهها، انگشت اتهام را به سوی دولت آمریکا گرفتند و ادعا کردند که دستهای پشت پرده، خواستهاند که از وقایع 11 سپتامبر به منظور دستاویزی برای حملات نظامی در خاورمیانه بهره ببرند.
3. فرود روی ماه ساختگی بود!
نظریهپردازان توطئه معتقدند که دولت ایالات متحده و ناسا، در 21 ژوئیه 1969، فرود ساختگی روی ماه را طرحریزی کردند تا در رقابت فضایی بر اتحاد جماهیر شوروی غلبه کنند. روسها قبل از این با موفقیت توانسته بودند که اولین فضانورد، یوری گاگارین را در سال 1961 از جو زمین خارج کنند. بر اساس این نظریههای توطئه نیل آرمسترانگ و باز آلدرین فضانوردان ماموریت آپولو 11، هیچوقت روی ماه قدم نگذاشتهاند و تصاویر تلویزیونی در یک استودیو فیلمبرداری شدهاند.
تنوع این نظریه حتی تا حدی است که برخی ادعا کردهاند، استنلی کوبریک کارگردان مشهور، مغز متفکر فیلمهای جعلی فرود روی ماه بوده است. حتی برخی ادعا کردهاند که کوبریک در ساخت این فیلم ساختگی از کمک نویسنده شهیر داستانهای علمی تخیلی، آرتور سی کلارک (نویسنده رمان ادیسه فضایی 2001 که کوبریک یک سال قبل، فیلمی بر اساس آن ساخت) بهره برده است.
بسیاری از طرفداران این نظریه توطئه بر این باورند که تمام شش فرود روی ماه -از سال 1969 تا سال 1972– ساختگی بودهاند. این نظریهپردازان توطئه برای اثبات ادعاهای خود به اشتباهات در تصاویر رسمی ماموریتهای آپولو اشاره کردهاند. برخی استدلالهای این نظریهپردازان توطئه اینگونه است:
چرا در عکسهایی که این فضانوردان از سطح ماه گرفتهاند، هیچ ستارهای در آسمان دیده نمیشود؟ چرا پرچم ایالاتمتحده تکان میخورد؟ چرا باوجود مشاهده ردپاها در عکسها، هیچ علائمی از فرود ماژول ماه نشین دیده نمیشود؟
پاسخ این سؤالات سادهتر از چیزی است که تصور میکنید. به این دلیل هیچ ستارهای در آسمان دیده نمیشود که در طول روز هیچ ستارهای از زمین دیده نمیشود. روشنایی نور خورشید در سطح، باعث میشود که این ستارگان را نبینیم. پرچم ایالاتمتحده که در خاک ماه کاشته شده بود، میلههایی در آن تعبیه شده بود تا به نظر برسد دارد حرکت میکند. بدون این سیمها، پرچم از بالا به پایین آویزان میماند.
ماژول ماه نشین هر چند سنگینتر از فضانوردان بود، اما هیچ علامت برجستهای از خود روی سطح ماه باقی نگذاشته بود؛ چراکه جرم آن به صورت مساوی توزیع شده بود، اما وزن فضانوردان در چکمههای آنها متمرکز شده بود. همچنین ادعای دیگری هم مطرح است، از جمله اینکه، ناسا پس از برخورد با موجودات فضایی در ماه، دیگر پس از ماموریت آپولو 17 در سال 1972 به ماه بازنگشته است.
4. حادثه رازول
صدها نظریه توطئه در مورد بازدید موجودات فضایی از زمین وجود دارد. یکی از مشهورترین نظریههای توطئه در این زمینه به “رویداد رازول” معروف است. در سال 1947، بنا به شایعات، در مزرعهای در رازول، نیومکزیکو، یک سفینه فضایی سقوط کرد. در حالی که در مورد اینکه واقعا در آن روز چه اتفاقی افتاده هنوز بحثهای زیادی وجود دارد، اما شایعات ادعا میکنند که یک جسم شبیه دیسک و یا نوعی فضاپیما در این مزرعه پیدا شده و دولت هم به سرعت این مدارک را جمعآوری کرده است.
در حالی که شایعات در مورد موجودات فضایی هنوز هم در جریان است، اما برخی میگویند، شیء که سقوط کرده در واقع یک بالون هواشناسی بوده است. ارتش ایالاتمتحده هم اذعان کرده، این جسم سقوط کرده یک بالون هواشناسی بوده که با خود میکروفنهایی را حمل میکرد تا امواج صوتی ناشی از آزمایشهای هستهای احتمالی اتحاد جماهیر شوروی را ثبت کنند.
5. تشکیلات سری ایلومیناتی جهان را کنترل میکند
به عقیده سیاستمداران، بانکداران، غولهای تجاری و افراد مشهور، ایلومیناتی یک گروه مخفی است که کنترل جهان را به دست گرفته است. برخی از نظریهپردازان توطئه بر این باورند که اعضای این گروه، یک گونه موجودات فضایی خزنده هستند که تلاش میکنند تا بشریت را کنترل کنند.
ریشه ایلومیناتی اصلی به اواسط قرن هجدهم برمیگردد. در آن زمان نخستین گروه ایلومیناتی توسط یک استاد قوانین کلیسایی و فلسفه آلمانی در ایالت باواریا به نام آدام وایسهائوپت تاسیس شد. وایسهائوپت با تاسیس این گروه میخواست که سازمانی علمی متشکل از متفکران مدرن را تشکیل دهد تا بتوانند دیدگاههای کلیسا را به چالش بکشند.
اما ایلومیناتی به زودی به تشکیلاتی سری تبدیل شد که روشنگری و پیشرفت اخلاقی را در بین مردم ترویج میداد. در نهایت، مقامات کلیسا از فعالیتهای وایسهائوپت برآشفتند و او را از کشور اخراج کردند. این گروه در نهایت در اواخر قرن هجدهم در کشور آلمان ممنوع شد.
اما ماهیت ایلومیناتی، کاملا با محفلی که وایسهائوپت بنیان نهاد، تفاوت دارد. به عقیده نظریهپردازان توطئه، ایلومیناتی سازمانی قدرتمند و شدیدا مخفیکار است که کنترل تمام جوانب دنیای امروز را در دست گرفته است. گفته میشود که ایلومیناتی به تمامی جوانب دنیا وارد شدهاند و از طریق نفوذ به رسانهها و شستشوی مغزی مردم به اهداف خود که اصلیترین آن برقراری نظم نوین جهانی است. سیستمی که توسط اقلیتی اداره میشود و به مانند رمان 1984 (جرج ارول)، تمامی انسانها را در غل و زنجیر گرفتار خواهد کرد.
6. زمین تخت است
نقشهها، تصاویر ماهوارهای و عکسهای بسیاری از فضا در دست است که به وضوح نشان میدهد، سیاره ما، همچون یک پرتقال، گِرد و کُروی است. اما برخی از “زمین تخت باوران” بر این عقیدهاند که همه شواهد ساختگی هستند و توسط ناسا و دیگر سازمانهای دولتی و برای فریب مردم جعل شدهاند. زمین تخت یکی از مشهورترین نظریههای توطئه در جهان است.
اعضای انجمن زمین تخت باوران، تلاشهای زیادی را برای نشان دادن دنیای تخت به همه انجام میدهند. کافی است که عبارت “زمین تخت (The Flat Earth )” را در گوگل جستجو کنید تا به وبسایتهای متعدد و ویدئوهای یوتیوب هدایت شوید.
زمین تخت باوران، انجمنها و گروههای علمی -بله جالب است که زمین تخت باوران، تاکید زیادی روی روشهای علمی دارند- و حتی کنفرانسهای زیادی راهاندازی کردهاند. همچنین چند ماه قبل بود که کنفرانس زمین تخت باوران در بیرمنگام برگزار شد. این رویداد سه روزه، نخستین کنفرانس عمومی زمین تخت گرایان در انگلستان بود.
در کنفرانس زمین تخت گرایان بیرمنگام، به جز سخنرانی و نمایش اسلایدها و ویدئوها، تیمهای زیادی از سراسر جهان در خلال کارگاههای مختلف به شبکهسازی، انجام آزمایشهای علمی و بحث و مناظره پرداختند. انجمن زمین تخت باوران اعلام کرده است که شمار اعضایش از سال 2009، به خصوص در بریتانیا و آمریکا به تدریج در حال افزایش بوده است.
7. سیاره نیبیرو زمین را نابود میکند
نظریهپردازان توطئه میگویند، سیاره خطرناکی به نام “نیبیرو (Nibiru)”، وجود دارد که برای اولین بار در سال 1976 در کتاب “سیاره دوازدهم (Twelfth Planet)” نوشته ذکریا سچین مطرح شده است. در این کتاب، سچین متون سومری باستانی به خط میخی را ترجمه کرده بود و ادعا کرد که این متون سیاره فرا نپتونی به نام نیبیرو را به اثبات میرسانند که هر 3600 سال به دور خورشید میگردد.
سالها بعد، شخصی به نام نانسی لیدر ادعا کرد، با موجودات فضایی ارتباط برقرار کرده و آنها گفتهاند که سیاره نیبیرو در سال 2003 با زمین برخورد میکند. وقتی این اتفاق نیفتاد، تاریخ این برخورد به 2012 منتقل شد (و مشخصا به پیشبینیهای روز قیامت در سال 2012 ربط داده شد) البته این برخورد هیچ وقت اتفاق نیفتاد و جهان هم در سال 2012 به پایان نرسید و هیچ اخترشناسی هرگز موفق به کشف سیارهای نشد که در مسیر برخورد با زمین باشد.
8. پل مک کارتی پس از مرگ با یک بدل جایگزین شده است
یکی از مشهورترین نظریههای توطئه در جهان به صنعت موسیقی باز میگردد. فرضیهای وجود دارد که بر اساس آن، خواننده و آهنگساز گروه راک ان رول مشهور ”بیتلز (Beatles) ” پل مک کارتنی در یک تصادف اتومبیل در سال 1966 کشته شده است. اما با توجه به موفقیتهای زیادی این گروه موسیقی، دیگر اعضای گروه و کمپانیهای حامی آنها، سعی کردهاند که او را با یک بدل جایگزین کنند تا رکوردشکنیها و منابع مالی بالای بیتلز به خطر نیافتد.
گفته میشود که بقیه گروه بیتلز در تلاش برای مقابله با پُل جدید هستند که توسط نظریهپردازان ”فاول یا پل قلابی (Fake Paul) ” نامگذاری شده است. آنها در یادبود دوست درگذشته خود، سرنخهای ظریفی را در آلبومها و دیگر آثار موسیقی خود گذاشتهاند تا طرفداران بدانند که پل مُرده است. از جمله عکس جلد آلبوم “اَبی رُود (Abbey Road)” که اشارهای ظریف به مراسم تشییع جنازه او دارد.
گفته شده است که در این عکس جان لنون، به هیبت یک کشیش (به این دلیل که یکدست لباس سفید پوشیده) درآمده، رینگو استار یک نعشکش است (زیرا کت و شلوار پوشیده) و جورج هریسون همچون یک گورکن به نظر میرسد (از آنجایی که شلوار جین پوشیده است). گفته میشود که پاهای برهنه پُل در این تصویر به این موضوع اشاره دارد که او دیگر زنده نیست.
عکس روی جلد آلبوم ابی رود که مراسم تشییع جنازه را تداعی میکند و سالهاست که به وسیلهی نظریهپردازان توطئه به عنوان یکی از شواهد مرگ پل مک کارتی مورد بهرهبرداری قرار میگیرد.
همچنین سرنخهایی در آلبوم “کلوپ بیکسان گروهبان فلفل (Sgt. Pepper’s Lonely Hearts Club Band)” وجود دارد. و نظریهپردازان توطئه ادعا میکنند که در تک آهنگ “تنها چیزی که نیاز داری عشق است (All You Need Is Love)” میتوان به وضوح کلمات “بله او مُرده” و “ما تو را دوست داشتیم”را شنید.
پل مک کارتی هم در تلاش بوده که روی توطئه مرگ خود خط بطلان بکشد و آلبومی به نام “پل زنده است (Paul is Live)” را منتشر کرد. او در سال 2009 به دیوید لترمن (مجری برنامه آخر وقت با دیوید لترمن در شبکه تلویزیونی CBS) گفت که او در عکس روی جلد “آلبوم ابی رود” به این دلیل پا برهنه است که او فقط میخواسته کفشهایش را در بیاورد و راحتتر باشد.
مک کارتی در ادامه مصاحبه خود گفت:
کمی عجیب بود، چرا که مردم، یکباره (پس از شایعات) شروع به نگاه کردن به من میکنند، مثل این که با خود فکر میکردند که یعنی خودش است یا فقط بدل خیلی خوب است؟
9. الویس، جیم موریسون، توپاک و شمار زیادی از سلبریتیهای دیگر هنوز زندهاند
گاهی اوقات سلبریتیها بهاندازهای در زندگی در کانون توجه قرار میگیرند که دیگر آستانه تحمل خود را از دست میدهند و ترجیح میدهند که مرگ ساختگی برای خود دست و پا کنند تا شروع دوبارهای داشته باشد. حداقل این چیزی است که یکی از نظریههای توطئه معروف ادعا میکند.
سلبریتیهایی که ظاهرا این کار را انجام دادهاند شامل جیم موریسون است که در سال 1971، در سن 27 سالگی در اتاق هتلی در پاریس جنازهاش پیدا شد. ادعا شده است که هیچ کالبد شکافی روی جسد او انجام نشده و مراسم تشییع جنازه او هم بسته و محدود به افرادی خاص بوده است.
الویس پریسلی، سلبریتی دیگری است که در سال 1977 در خانهاش در گریسلند بر اثر حمله قلبی درگذشت، اما با وجود داشتن مراسم تشییع جنازه باز، برخی نظریهپردازان مدعی هستند که در روز تشییع جنازه، به جای الویس واقعی، یک بدل مومی تدفین شده است. همچنین گفته میشود که به خواسته خانواده الویس، گزارش کالبد شکافی او تا سال 2027 مهر و موم شده باقی خواهد ماند. به این ترتیب، تا روشن شدن حقیقت مرگ الویس پریسلی، باید مدت زیادی صبر کنیم.
عکسی که فردی شبیه توپاک را نشان میدهد. بسیاری از هواداران نظریه زنده بودن این خواننده رپ، بر اساس این عکس، ادعا کردهاند که ستاره سابق دنیای موسیقی زنده بوده و در کوبا زندگی جدیدی را شروع کرده است
یکی دیگر از این سلبرتیها، توپاک، خواننده سبک هیپ هاپ است که در سال 1996 در سن 25 سالگی در لاس وگاس به قتل رسد، اما گفته شده است که او بارها پس از مرگ دیده شده و ظاهرا زندگی جدیدی در کوبا آغاز کرده است. شکاکان حتی پا را فراتر گذاشتهاند و حتی اسنادی از زنده بودن توپاک منتشر کردند.
در واقع، این نظریهپردازان توطئه عکسی را از فردی منتشر کردند که بهطور باور نکردنی شبیه ستاره سابق دنیای موسیقی بود. این عکس، بهطور گستردهای در اینترنت پخش شد. با این حال، وجود گواهیهای فوت و همچنین چندین شاهد که ادعا میکنند جسدش را دیدهاند، میتوان کاملا مطمئن شد که نظریه زنده بودن توپاک، چیزی جزء خیالات موهوم طرفداران سرخورده او نیست.
10. نظریههای پرچم دروغین
یکی دیگر از مشهورترین نظریههای توطئه در دنیا “پرچم دروغین (False Flag)” است که اعتقاد دارند، نیروهای شروری در پشت بسیاری از رویدادهای جهانی است. آنها بر این باورند که حوادثی مانند تیراندازیهای دستهجمعی و حملات تروریستی تنها به این دلیل انجام میشوند تا نشان دهند که در ظاهر، گروههای دیگری به این اقدامات دست زدهاند. در سال 2013 در پی بمبگذاری ماراتون بوستون، دان بیدوندی، مجری رادیوی InfoWars (یک شبکه توطئهپرداز)، گفت که این جنایت در واقع “یک حمله برای گرفتن آزادیهای مدنی مردم و ارتقاء امنیت داخلی بوده است.”
مفهوم “پرچم دروغین” میتواند تقریبا به هر رویدادی در جهان اطلاق شود، حملات 11 سپتامبر، به اعتقاد برخی توسط القاعده انجام نشد، بلکه دولت بوش که به دنبال بهانهتراشی برای جنگ در خاورمیانه بود، این حملات را طرح ریزی کرد.
همچنین، در یکی از تازهترین نظریههای پرچم دروغین، تیراندازی سال 2018 در دبیرستان مارجوری استونمن داگلاس که موجب کشته شدن 17 نفر شد، هم به منظور پیش بردن “قوانین سختگیرانهتر برای کنترل سلاحهای شخصی”، انجام گرفت و حتی ادعا شده است که بازماندگان این ماجرا که در چندین مصاحبه تلویزیونی و مراسم یادبود هم شرکت کردهاند، ظاهرا بازیگر بودهاند.
11.خانواده سلطنتی بریتانیا، سوسمارهایی هستند که به انسان تغییر شکل میدهند!
یکی از عجیبتریت تئوریهای توطئه در جهان، سوسمار بودن خانواده سلطنتی انگلستان است. به عقیده برخی از نظریهپردازان توطئه، همهی اعضای خانواده سلطنتی بریتانیا، گونههایی از “سوسمار (Reptilians، موجودات خزنده انساننمایی شبیه لاکپشتهای نینجا!)” هستند که میتوانند، بهدلخواه به انسان تغییر شکل دهند. دیوید آیک مجری تلویزیونی و نویسنده انگلیسی، یکی مروجان این نظریه است.
او معتقد است که ملکه بریتانیا، یکی از اعضای گروه سری “سوسمارهای خونآشام فضایی” است که جهان را کنترل میکنند. گفته میشود که این سوسمارهای فضایی برای اینکه شبیه انسانها شوند، باید خون انسانها را بمکند.
به گفته این مجری سابق تلویزیون، روسای جمهور سابق آمریکا، جورج دبلیو بوش و جرج ایچ دابلیو بوش (بوش پدر)، هر دو سوسمارهای غولپیکر و از اعضای کابینه مخفی به نام “دست پنهان (Hidden Hand)” هستند که جهان را اداره میکنند.
12. فلوراید شدن آب یک طرح کمونیستی بود
مخالفت با قرار دادن فلوراید در آب از دههی 1940 شروع شد. زمانی که این طرح برای بهبود سلامت دندانها آغاز شد، نظریهپردازان توطئه در طول جنگ سرد در دهههای 1950 تا 1960 ادعا میکردند که این یک طرح کمونیستی برای تضعیف سلامت جامعه آمریکا است. آنها همچنین ادعا کردند که این طرح، بخشی از یک توافق جامع برای تحمیل یک رژیم سوسیالیستی به ایالات متحده است.
طرح فلوراید همچنین بخشی از یک “تهدید سرخ (Red Threat)” گستردهتر بود که اعتقاد داشت در ایالات وجود دارد و شامل برنامههای بهداشت عمومی مانند واکسیناسیون جمعی و محرکهای سلامت روانی است. حتی نظریهپردازن توطئه تا آنجایی پیش رفتند که ادعا کردند که این برنامه بخشی از یک توافق پس از جنگ بوده است.
دکتر چارلز بت، یکی از برجستهترین فعالان ضد فلوراید، ادعا کرد:
«افزودن مواد افزودنی بهتر از استفاده از بمب اتمی است؛ زیرا بمب اتمی باید ساخته شود، سپس به جایی که باید منتقل شود، در حالی که فلوراید سمی درست شده و توسط خود آمریکاییها در کنار مخازن تامین آب آشامیدنی قرار داده شده تا کمونیستها هر زمانی که خواستند، آب سمی را به شبکههای آب آشامیدنی بریزند!»
13. FDA از درمان سرطان ممانعت میکند
بر اساس این نظریه توطئه مشهور، FDA (سازمان غذا و داروی آمریکا) و مافیای دارو، چگونگی درمان سرطان را کشف کرده که از توزیع آن جلوگیری کرده است. در حالی که مافیای دارو در بین مردم هواداران زیادی ندارد، اما هیچ شواهدی هم وجود ندارد که نشان دهد، چنین توطئه بزرگی امکانپذیر است؛ زیرا این امر مستلزم حضور و همکاری هزاران نفر (اگر نگوییم میلیونها) نفر در بخشهای سودآور و غیر سودآور است.
به نظر میرسد که این غولهای تجاری، با فروش دارو میتوانستند که پول بیشتری به دست آورند. موضوع دیگر اینکه، این غولهای داروسازی شیطان صفت، حتما از این داروها برای درمان خود و خانوادههایشان استفاده میکنند و اگر چنین دارویی وجود داشته باشد، احتمالا در نهایت حقیقت برملا میشود.
14. هولوکاست هرگز اتفاق نیفتاده است
شاید شما هم فکر کنید که شکی در حقیقت تاریخی کشتار دستهجمعی بیش از 6 میلیون یهودی که در گذشته توسط نازیهای آلمانی کشته شدهاند نیست، آن هم با هزاران عکس، فیلم و شاهدان عینی، اما برخی نظریهپردازان معتقدند که هولوکاست اتفاق نیفتاده است.
بر اساس نظرسنجی در 100 کشور که از سوی اتحادیه ضد افترا (Anti-Defamation League) انجام گرفت، تنها حدود 54 درصد از جمعیت جهان از هولوکاست شنیدهاند و تنها یک سوم از کسانی که از آن خبردارند، معتقدند که هولوکاست واقعیت دارد. با توجه به واقعیتهای سیاسی، شگفتآور نیست که تنها 8 درصد از پاسخدهندگان در خاورمیانه از هولوکاست شنیدهاند و معتقدند که این رویداد تاریخی درست است.