این داستاننویس در گفتوگو با ایسنا در ارزیابی خود از وضعیت ادبیات و کتاب در سال 1395 گفت: وضعیت ادبیات و به صورت خاص داستاننویسی در سال 95 را باید به چند بخش تقسیم کرد و بعد به صورت مشخص درباره آنها صحبت کرد. مثلاً درباره انتشار کتابها، تا جایی که من دیدم تعداد قابل توجهی کتاب، چه تألیفی و چه ترجمه، منتشر شد؛ یعنی از نظر انتشار سال خوبی داشتیم، اما استقبال مخاطبان از کتابها چندان قابلتوجه نبود. آنطور که از تیراژها برمیآید، و برآورد از طریق آن، وضعیت کتابخوانی چندان خوب نیست. بهخصوص نسبت به جمعیت و تحصیلکردههای کشورمان. گرچه نسبت به سالهای گذشته در کل شاید بهتر شده باشد.
او در ادامه تاکید کرد: پایههای کتابخوانی در کشور ما درست گذاشته نشده و مدرسهها و خانوادهها فرزندانشان را به کتابخوانی تشویق نمیکنند، در نتیجه عادت به کتابخوانی در بچهها به وجود نیامده و نمیآید. با پیدا شدن رسانههای اجتماعی، شبکههای ماهوارهای و... وضعیت کتابخوانی، درحالیکه ما از بچگی عادت به خواندن هم پیدا نمیکنیم، بیش از گذشته در معرض تهدید است.
سناپور درباره آنچه میتواند به برونرفت از این وضعیت کمک کند گفت: منهای کارهای زیربنایی که برعهده آموزش و پرورش و خانوادهها و بعد هم آموزش عالی است، تبلیغ کتابها میتواند کمککننده باشد، حالا چه از طریق نشریات و رسانهها و چه برگزاری جوایز و هر شیوه دیگری هم. فعلاً ما جوایز قابل توجهی نداریم و تعداد آنها بسیار کم است. جوایزی هم که وجود دارند، متاسفانه تأثیرگذاری چندانی بر مخاطب ندارند و درنتیجه نمیتوانند تیراژ کتابها را بالا ببرند. همچنین نشریات ادبیاتمان هنوز به اندازهای قوی نیستند که توجه مردم را به خواندن برخی از کتابهایی که معرفی میکنند، جلب کنند.
این مدرس داستاننویسی افزود: رسانههای دولتی و حکومتی مانند تلویزیون هم، تا جایی که میدانم، بسیار به ادبیات امروزمان بیتوجه هستند. مجموعه این عوامل باعث شده است وضعیت کتابخوانی ما چیزی نباشد که از کشورمان، با این تعداد زیاد آدم باسواد و با تحصیلات دانشگاهی، انتظار میرود.
او خاطرنشان کرد: اگر وضعیت کتابخوانی بهبود نیابد طبعا انتشار کتابها در چند سال آینده افت خواهد کرد و با دلسرد شدن تعداد زیادی از نویسندهها تعداد عناوین هم پایین خواهد آمد و باعث پایین آمدن تولید فرهنگیمان خواهد شد.
سناپور با اشاره به راهاندازی انجمن صنفی داستاننویسان استان تهران گفت: اگر انجمن صنفی داستاننویسان، که اواخر امسال کار ثبتش به انجام رسیده، راهاندازی شود و بتواند کارهایش را به درستی انجام دهد، حتماً میتواند برخی از مسائل داستاننویسان را مطرح کند و در جهت حل آنها قدم بردارد. انجمن میتواند با راهاندازی جوایز، یا با همکاری آموزش و پرورش برای گسترش کتابخوانی، و همینطور درخواست برقراری کپیرایت، در کنار نهادهای دیگر به وضعیت نویسندگان و کتابخوانی ما کمک کند.
او با بیان این که تعداد عناوین ربط مستقیمی به کیفیت کتابها ندارد گفت: در همه جای دنیا کتابها اغلب متوسط و حتا ضعیف هستند و تعداد کمی کتاب خوب وجود دارد. چه صد کتاب منتشر کنیم چه هزار تا درصد کتابهای متوسط همیشه بیشتر خواهد بود. پس اینطور نیست که با بالارفتن کتابها کیفیتشان پایین آمده باشد. برعکس، در دراز مدت و با زیادشدن رقابت، این افزایش عناوین میتواند باعث جدیتر گرفتهشدن نوشتن داستانها و بهتر شدن سطح کتابها بشود. مشکلی که در حال حاضر وجود دارد، نداشتن نقد کافی و علمی است و آدمهای شناختهشده و معتبر کافی در این حوزه. در واقع نبود مراجعی در رسانهها و مطبوعات که بتوانند کتابهای خوب را شناسایی کنند و آنهایی را که قابل خوانده شدن هستند به خواننده معرفی کنند، مشکل فعلی کتابخوانی ماست. وگرنه همین حالا هم کتابهای خوب و متنوعی در بازار کتاب منتشر میشود، اما در میان تعداد زیادی از کتابها گم میشوند، چون جوایز و منتقدان معتبر و کافی وجود ندارد که آنها را به خوانندهها معرفی کند.
این نویسنده تصریح کرد: اگر کتابهای بسیاری منتشر کنیم اما خواننده کتابهای خوب را نتواند پیدا کند وضعیت ما هیچ فرقی نخواهد کرد. مشکل نداشتن نقد و نظری است که بتواند کتاب خوب را به خواننده معرفی کند تا خواننده بیجهت سرگردان نشود و در کتابفروشی و از روی شانس کتاب را انتخاب نکند. زمانی که خواننده به کتابفروشی میرود باید بداند چه کتابی میخواهد و این دانستن از طریق جوایز ادبی و یا نقد و نظری که باید وجود داشته باشد، حاصل میشود. اگر چنین مراجعی باشند که کتابهای خوب را معرفی کنند خواننده در میان انبوه کتابها سرگردان نخواهد شد و احیاناً با انتخاب کتاب نامناسب سرخورده نخواهد شد.
سناپور تأکید کرد: مشکل ما نداشتن نقد و جایزه مناسب است، و در صورتی که این دو وجود داشته باشد کتابهای خوب از بقیه کتابها متمایز میشود، اما اکنون به قدر کافی قوی نیستند تا خواننده کتابهای خوب را بتواند پیدا کند. در نتیجه بین تعداد بالای کتابها سرگردان میشود، بعد شانسی کتاب را انتخاب میکند و این شانسی انتخاب کردن ممکن است به سرخوردگی او منجر شود و چه بسا دیگر به راحتی سراغ کتاب خریدن نرود.
او یادآور شد: ما باید خوشحال باشیم که تعداد بسیاری کتاب بخصوص تألیفی در کشورمان منتشر میشود زیرا نشاندهنده تولید فرهنگی هستند، و طبعاً هرچه سطحشان بالاتر باشد، بیشتر مایه خوشحالی است، اما خوشخیالی است اگر انتظار داشته باشیم اغلب کتابهایی که منتشر میشوند، سطح کیفی بالایی داشته باشند. این خلاف وضعیت نشر همه جای جهان است.
این نویسنده درباره بهترین و بدترین خبری که در حوزه ادبیات و کتاب در سال 95 شنیده است، اظهار کرد: خبر خیلی خاصی از این جهات در ذهنم نمانده. شاید درباره خبر بد باید بگویم که کتاب محمود دولتآبادی امسال نیز مجوز نگرفت. بهترین خبر نیز راهاندازی انجمن صنفی داستاننویسان استان تهران، و همینطور تعداد عناوین بالای کتابهای داستانی تالیفی بود.
او در ادامه کتابهایی را نیز برای مطالعه پیشنهاد کرد: «سِفر سرگردانی» از سعید امینزاده، «خدایان شهری و اشباح پرسهزننده» از محمد زارعی و «همین امشب برگردیم» از پیمان اسماعیلی.