ماهان شبکه ایرانیان

سوار کشتی نوح (علیه السلام) شوید!!

«بنده خالص خدا قرآن را پیشوا و امام خود قرار داده؛ هر جا قرآن فرود آید، او بار خویش را همانجا فرود مى آورد و هر جا قرآن منزل کند او آنجا را منزلگاه خویش مى گرداند»

سوار کشتی نوح (علیه السلام) شوید!!

«بنده خالص خدا قرآن را پیشوا و امام خود قرار داده؛ هر جا قرآن فرود آید، او بار خویش را همانجا فرود مى آورد و هر جا قرآن منزل کند او آنجا را منزلگاه خویش مى گرداند».
اهل بیت همان ذوی القربی!
اهل بیت مرکب از دو واژه ی (اهل) و(بیت) است. این ترکیب در لغت به معنای نزدیکان شخص می باشد.
مصداق این اصطلاح در روایات، امامان دوازده گانه علیهم السلام و حضرت زهرا سلام الله علیهاالسلام، است. بر این اساس اهل بیت، با اصطلاح آل البیت، آل محمد، عترت و ذوی القربی مرادف است؛ گر چه معنای لغوی این واژه ها گسترده تر می باشد.
برای اهل بیت پیامبر چه به عنوان خانواده رسول خدا و چه به ‌عنوان ذوالقربی در قرآن کریم و در احادیث نبوی منقول از سنی و شیعه، مقام و منزلت والایی ذکر شده است.
رهبرانى که هرگز گمراه نمى شوند
امام علی علیه السلام، اهل بیت را به گونه ای به یارانش معرّفى مى کند تا دست از دامن آنها برندارند و در پرتو آنان راه رستگارى را بیابند، و به دو نکته مهم اشاره مى فرماید؛ نخست، رهبرانى که هرگز گمراه نمى شوند، و دیگر، بخشى از صفات برجسته اصحاب خاص پیامبر صلى الله علیه وآله، را به عنوان سرمشقى بازگو مى کند.
ولایت حقیقى آن است که در همه چیز و در هر حال، سر بر فرمان آن بزرگواران باشد و آنها که تنها در گفتار، یا پاره اى از رفتارهاى فردى و اجتماعى تابع اهل بیت اند موالیان حقیقى نیستند؛ مدّعیانى هستند در لباس موالى!
ایشان مى فرماید: «به اهل بیت پیامبرتان نگاه کنید! از همان سو که آنها گام بر مى دارند، گام بردارید; و قدم در جاى قدمهاى آنها بگذارید! (و بدانید) آنها هرگز شما را از جاده هدایت بیرون نمى برند و به پستى و هلاکت نمى کشانند!».
این سخن، در واقع اشاره به همان حدیث «ثقلین» است که پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله) در آن حدیث متواتر، بدان اشاره فرمود که اگر دست از دامان قرآن و اهل بیت برندارید هرگز گمراه نخواهید شد.
تنها وسیله نجات در این دنیاى طوفانى!
در هر جامعه اى افراد افراطى و تفریطى یافت مى شوند؛ افراط گرایان روش پیشوایان راستین را کُند مى شمرند و بر آنها سبقت مى گیرند و جامعه را به تباهى مى کشند و به عکس، تفریط گرایان حرکت پیشوایان را تند مى پندارند و به بهانه حزم و دوراندیشى و احتیاط، از آنها عقب مى افتند؛ هم خود را هلاک مى کنند و هم جامعه را گرفتار نابسامانى.
سخنان امام علی(علیه السلام) هم سو با حدیث معروف نبوى است که فرمود: «مَثَلُ أَهْلِ بَیْتِى فِیْکُمْ، مَثَلُ سَفِینَةِ نُوح مَنْ رَکِبَهَا نَجَى وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا هَلَکَ». این حدیث که با تعبیرات مختلفى در کتب شیعه و اهل سنّت نقل شده، نشان مى دهد که اهل بیت پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله، که علم و دانش آنها از قرآن مجید و از سنّت رسول خدا، مایه مى گیرد، تنها وسیله نجات در این دنیاى طوفانى اند. همان گونه که هنگام وقوع طوفان نوح هیچ وسیله نجاتى جز کشتى نوح نبود.
در خطبه 87 نهج البلاغه، شبیه تعبیر بالا درباره قرآن هنگام توصیف بندگان خاصّ خدا آمده، که فرمود: «بنده خالص خدا قرآن را پیشوا و امام خود قرار داده؛ هر جا قرآن فرود آید، او بار خویش را همانجا فرود مى آورد و هر جا قرآن منزل کند او آنجا را منزلگاه خویش مى گرداند».
مدّعیانى در لباس موالى!
امامت مسلمین، همواره در اهل بیت خواهد بود؛ چرا که مولای متقیان علیه السلام، دستور پیروی از ایشان، را محدود به زمان معیّنى نکرده است، و مفهوم ولایت این نیست که انسان با دستورات آن بزرگواران گزینشى برخورد کند؛
«به اهل بیت پیامبرتان نگاه کنید! از همان سو که آنها گام بر مى دارند، گام بردارید; و قدم در جاى قدمهاى آنها بگذارید! (و بدانید) آنها هرگز شما را از جاده هدایت بیرون نمى برند و به پستى و هلاکت نمى کشانند!».
بلکه ولایت حقیقى آن است که در همه چیز و در هر حال، سر بر فرمان آن بزرگواران باشد و آنها که تنها در گفتار، یا پاره اى از رفتارهاى فردى و اجتماعى تابع اهل بیت اند موالیان حقیقى نیستند؛ مدّعیانى هستند در لباس موالى!
کلام پایانی
مولای متقیان از دو اصل مهم در نهج البلاغه پرده بر می دارد:
1- اهل بیت و در راس آنان امیرالمومنین علی علیه السلام از موقعیت صدارت و پیشگامی شرعی در امور دین و دنیا برخوردار بودند. آنان «زمامداران حق...و پیشوایان دین اند...و زبان و گفتارشان راست است.»
2- پیروی از آنان و پذیرش راهنمایی شان، امری لازم بر امت است، بلکه با آنچه رسالت اسلامی بیان می کند، در نهایت روشنی است:
«پس هم چون قرآن، حرمت آنان را در دل نگه دارید و چون شتران تشنه که به آبشخور می روند، به آنان روی آرید!»
و غفلت و فراموشی این اصول و دلایل آن توسط مسلمانان، امری توجیه نشدنی و بهانه ناپذیر است.
منابع:
- نهج البلاغه، خطبه 97و 87
- تفسیر قمى، طبق نقل بحارالانوار، ج 23، ص 130، حدیث 12.
- زمخشری، الکشاف، ج4، ص807

فرآوری: حامد رفیعی 


منبع : تبیان
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان