ماهان شبکه ایرانیان

فلسفه مصائب دنیائى‏

فلسفه شرور و عذاب ها و مصائب دنیائى

فلسفه مصائب دنیائى‏

فلسفه شرور و عذاب ها و مصائب دنیائى

از دیدگاه قرآن کریم و اهل بیت علیهم السلام همه مصائب و شکنجه هاى رسیده به آن دسته از افراد آگاهى که مرتکب گناه مى شوند، دستاورد خود آنان و نتیجه گناهانشان مى باشد:

وَ ما أَصابَکُمْ مِنْ مُصِیبَةٍ فَبِما کَسَبَتْ أَیْدِیکُمْ وَ یَعْفُوا عَنْ کَثِیرٍ «1»

هرگونه بلا و رنجى و عذاب و شکنجه اى به شما مى رسد دستاورد خود شماست و خداوند از بسیارى از گناهان در مى گذرد.

این سخن به این معناست که مصائب و ناملایماتى که متوجه جامعه مى شوند مانند: قحطى، گرانى، طوفان، زلزله و ... همه به سبب گناهانى است که مردم مرتکب مى شوند، هر چند کیفر همه گناهان آنان نیست چرا که خداوند متعال بسیارى از گناهان را براساس رحمت و حکمت خود مورد عفور قرار مى دهد وگرنه جنبنده اى در زمین باقى نمى ماند:

وَ لَوْ یُؤاخِذُ اللَّهُ النَّاسَ بِما کَسَبُوا ما تَرَکَ عَلى ظَهْرِها مِنْ دَابَّةٍ: «2»

و اگر خداوند مردم را به کیفر همه گناهانى که مرتکب شده اند مؤاخذه مى کرد، هیچ جنبنده اى را بر پشت زمین باقى نمى گذاشت!

قرآن با صراحت اعلام مى کند: اگر انسان مرتکب معصیت و کارهاى ناشایست نشود و در مسیر زندگى راه صحیح و صراط مستقیم حق را انتخاب نماید برکات الهى از آسمان و زمین او را فرا خواهند گرفت.

وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ وَ لکِنْ کَذَّبُوا فَأَخَذْناهُمْ بِما کانُوا یَکْسِبُونَ «3»

اگر مردم شهرها ایمان آورده و تقوا پیشه مى ساختند قطعاً برکاتى از آسمان و زمین بر آنان مى گشودیم ولى آیات خدا را تکذیب کردند و به انکار حقایق برخاستند، پس به کیفر دستاوردشان آنان را دچار مؤاخذه ساختیم.

مصائب و ناکامى هایى را که به سبب کردار ناشایست انسان گریبان گیر او مى شوند مى توان به سه دسته تقسیم کرد:

مجازات

از دیدگاه قرآن مجید، مصائب و ناکامى هاى افرادى که هیچ نقطه مثبتى در زندگى ندارند، و حیات آنان سراسر فساد و تباهى است، بخشى از کیفر اعمال آنان است، این کیفر قراردادى و اعتبارى نیست، بلکه کیفر تکوینى است و نتیجه طبیعى کردار ناشایست گناهکار و مجرم است.

اقوام و ملت هاى مختلفى در طول تاریخ، دچار بلاهاى گوناگونى چون زلزله، طوفان و دیگر مصائب شده اند که قرآن آن بلاها را نتیجه طبیعى گناهان آنان مى داند.

در سوره عنکبوت، پس از نقل سرگذشت قوم نوح و ابراهیم و لوط، و بیان مخالفت قوم عاد و ثمود و نیز مقابله فرعون و هامان و قارون با پیامبران الهى و امتناعشان از پذیرش دعوت آنان آمده است:

فَکُلًّا أَخَذْنا بِذَنْبِهِ فَمِنْهُمْ مَنْ أَرْسَلْنا عَلَیْهِ حاصِباً وَ مِنْهُمْ مَنْ أَخَذَتْهُ الصَّیْحَةُ وَ مِنْهُمْ مَنْ خَسَفْنا بِهِ الْأَرْضَ وَ مِنْهُمْ مَنْ أَغْرَقْنا وَ ما کانَ اللَّهُ لِیَظْلِمَهُمْ وَ لکِنْ کانُوا أَنْفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ: «4»

پس همه را به سبب گناهانشان مؤاخذه کردیم، بر برخى از آنان طوفانى سخت [که با خود ریگ و سنگ مى آورد فرستادیم ] و بعضى را فریاد مرگ بار به نابودى کشید، و برخى را به زمین فرو بردیم، و جمعى دیگر را در امواج دریا غرق کردیم، خدا بر آن نبود که به آنان ستم کند، ولى آنان بودند که بر خود ستم نمودند.

تأدیب

فلسفه و حکمت بخشى از مصائب و ناکامى هاى انسان تأدیب و آگاه سازى او از خطر گناه و کجروى است، پیامبر اسلام در این باره مى فرماید:

«ان البلاء للظالم ادب:» «5»

بلا براى ستم پیشه تنبیه است.

قرآن مجید، نقش مشکلات زندگى را در آگاه سازى مردم به این صورت تبیین مى نماید:

ظَهَرَ الْفَسادُ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ أَیْدِی النَّاسِ لِیُذِیقَهُمْ بَعْضَ الَّذِی عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ: «6»

بخاطر گناهانى که مردم مرتکب شده اند، در خشکى و دریا فساد پدیدار شده است، تا کیفر بعضى از آنچه را انجام داده اند به آنان بچشاند.

تطهیر

حکمت بخشى دیگر از مصائب و بلاهائى که به انسان مى رسد تطهیر انسان از گناه است، کردار ناشایست، معاصى و زشتى ها جان انسان را آلوده مى کند و آئینه روان را تیره مى سازد.

بلاها و گرفتارى هاى زندگى، یکى از عوامل پاکسازى زنگارها و آلوده گى هاى جان هستند، چرا که روح انسان در آتش مصائب، پاک و خالص مى شود، البته اگر انسان به این حقیقت توجه داشته باشد، یعنى بلاها و مصائب را به عنوان پاکسازى وجودش ببیند و بپذیرد.

از رسول خدا روایت شده:

«ما اصاب المؤمن من نصب ولا وصب ولاحزن حتى الهم یهمّه الاکفر الله به عنه من سیئاته:» «7»

رنج و درد و اندوه و حتى نگرانى به مؤمن نمى رسد مگر این که خداوند به وسیله آن گناهانش را مى زداید بر این اساس سختى هاى زندگى براى اهل ایمان و آنان که توجه به حقایق دارند، از جمله نعمت هاى بزرگ خداوند محسوب مى شوند، چنان که از حضرت موسى بن جعفر (ع) روایت شده است:

«لله فى السراء نعمة التفضل و فى الضراء نعمة التّطهیر:» «8»

خداوند در آسایش نعمت احسان و در سختى ها نعمت پاک سازى دارد.

سختى هاى سازنده

حکمت بخشى از شرور و سختى ها و گرفتارى هاى زندگى، آزمودن انسان و سازندگى اوست، قرآن مجید تصریح مى کند که انسان به وسیله شر و خیر آزمایش مى شود:

وَ نَبْلُوکُمْ بِالشَّرِّ وَ الْخَیْرِ فِتْنَةً «9»

شما را به رنج و راحت، و رفاه و سختى به خاطر آزمایش مى آزمائیم.

شر شامل انواع سختى ها، بیمارى ها، مشکلات زندگى و خیر شامل انواع نعمت ها و خوشى هاست.

در راویتى از حضرت صادق (ع) آمده که: امیرمؤمنان بیمار شد و گروهى به عیادت رفتند، آن حضرت در پاسخ احوال پرسى برخلاف متعارف فرمود:

«اصبحت بشرّ:»

عیادت کنندگان که انتظار این گونه پاسخ را از امیرمؤمنان نداشتند با تعجب پرسیدند سبحان الله این کلام از مثل تو زیبنده است؟ ایشان فرمود: خداوند تبارک و تعالى مى فرماید:

« «ونبلوکم بالشر والخیر فتنة والینا ترجعون» فالخیرالصحة والغنى والشر المرض والفقر ابتلاء و اختیاراً:» «10»

شما را براى آزمایش به بد و نیک مى آزمائیم، خیر سلامت و ثروت است و شر بیمارى تهیدستى به خاطر آزمایش و انتخاب.

آیه اى که در کلام امیرمؤمنان آمده، دلیل روشنى است بر این که حکمت بخشى از مصائب آزمایش است تا انسان در نتیجه شکیبائى و موفقیت در امتحان به کمال برسد، این معنا در آیه دیگر چنین آمده است:

وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْ ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرِینَ «11»

قطعاً شما را با مقدارى از ترس و گرسنگى و کاهش در اموال و جانها و محصولات مى آزمائیم و شکیبایان را مژده بده.

بر این اساس شرور و سختى هائى که براى آزمون و سازندگى انسان اند نه تنها منافاتى با عدالت و حکمت خداوند ندارد بلکه عین حکمت است.

آرى در نظام حکیمانه جهان، سختى ها و مشکلاتى که به اهل ایمان مى رسند به منظور پرورش استعدادهاى درونى و تکامل آنهایند، در واقع خداوند متعال جان دوستان خود را در این جهان با بلا و آزمایش تغذیه مى نماید و به تعبیر زیباى پیامبر اسلام:

«ان الله لیغذى عبده المؤمن بالبلاء کما تغذى الوالدة ولدها باللبن:» «12»

خداوند بنده مؤمنش را با بلا تغذیه مى کند، همان گونه که مادر فرزندش را با شیر تغذیه مى کند.

 

پی نوشت ها:

 

______________________________

(1)- شورى 30.

(2)- فاطر 45.

(3)- اعراف 96.

(4)- عنکبوت 40.

(5)- جامع الاخبار، ص 310، ح 852.

(6)- روم 41.

(7)- تحف العقول 38.

(8)- تحف العقول 361.

(9)- انبیاء 35.

(10)- جعفریات 233.

(11)- بقره 255.

(12)- بحار، ج 81، ص 195.

 

منابع مقاله:

کتاب   : تفسیر حکیم جلد هشتم

نوشته  :استاد حسین انصاریان

 



قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان