باز هم شرکای فرانسوی و کرهای خودروسازان رفیق نیمه راه شدند. ظاهراً قرار است ماجراهای سال 90 تکرار شود جاییکه تولید خودروهای پرطرفداری همچون سیتروئن زانتیا، هیوندای آوانته و نیسان ماکسیما دچار سکته شد؛ حالا انگار نوبت به خودروهایی مثل کیا سراتو، مزدا3 و پژو 2008 رسیده است. بگذریم مسئله اصلی اینجاست که در هر بار رفت و آمد شرکای خارجی خودروسازان، این مردم هستند که از بابت افت کیفیت و افزایش قیمت ناشی از جهش نرخ اسکناس آمریکایی، متضرر میشوند و انگار این داستان غمانگیز پاندولوار پایانی ندارد.
رخنه فعل و انفعالات سیاسی در معادلات خودروسازی ایران به حدی ملموس شده که مصرف کننده ایرانی فقط چشم انتظار افزایش سرعت پیشرفت کشور دوست و همسایه چین در ماراتن رقابت با تولیدات خودرویی کره جنوبی هستند. از طرفی محدودیت و قوانین ساعتی واردات خودرو، به عنوان عامل دوم فرش قرمز را در خیابانهای ایران برای جولان خودروهای چینی پهن کرده؛ بنابراین به تست و بررسی دو سدان چینی اتوماتیک میپردازیم جاییکه چری آریزو5 اکسلنت در برابر سایپا آریو (S300)، 2 هممیهن سرزمین اژدهای زرد، در بوته آزمایش قرار گرفتند.
وضعیت ظاهری
از آریزو 5 اکسلنت شروع میکنیم. روحیه اسپرت آریزو قابل کتمان نیست. جلو پنجره مشبک و چراغهای جلو یادآور کیا سراتو 2014 هستند. خط افقی که برند چینی را در نمای جلو از وسط دو نصف کرده، هماهنگی جلوی خودرو را بیشتر به رخ میکشد. نمای جانبی با وجود خطوط زاویهدار و رینگهای 17 اینچی هماهنگی مناسبی با نمای کلی خودرو دارد. چراغهای عقب خودرو مشابه اپتیما و سوناتا و نمای کلی خودرو در قسمت عقب ما را به یاد هیوندای اکسنت 2018 انداخت.
در طرف مقابل آریوی سایپا که طفلی خودش هم هاج و واج مانده اسمش چیست! (آریو، اس 300، زوتای Z300) مثل مردهای جاافتاده و باشخصیت نماد سدانهای مؤدب شده و خودش را شکل تویوتا آلیون 2007 درآورده است.
چراغهای جلو بزرگ و کشیدهاند و با ترکیب کاسه چراغ کریستالی و مشکی نمای جلوی را به نسبت طراحی سال 2012 قابل قبول کردهاند. از نمای جانبی طراحی ساده و کلاسیک توام با رینگهای 15 اینچی که نسبت به ابعاد بدنه کوچک است به چشم میخورد. در نمای عقب شباهت به Allion (مخفف all in one) بیشتر بروز پیدا میکند. چراغهای بزرگ، سراگزوز کرومی و جایگیری جالب چراغ دنده عقب از نکات جالب توجه نمای عقب آریو بود و ناتوانی برای بازکردن درب صندوق حتی از روی کلید، ما را مجبور به استفاده از کلیدهای داخل کابین میکرد.
طراحی هماهنگ و کلاسیک آریو با مرور خاطرات خودروهایی مثل کمری گرند، با زبان بیزبانی فلسفه تولید زوتای با نزاکت را گوشزد میکرد؛ کابینی آرام و جادار. اسم کمری گرند آمد یادی کنیم از سدانهای کلاسیکی که یکی پس از دیگری ایران را ترک کردند؛ مگر میشود به طرفداران متعصب تویوتا کمری، نیسان تیانا و یا ماکسیما احترام نگذاشت؟!
آرایش داخلی
وارد کابین آریزو5 اکسلنت شدیم هم حسابی ذوق کردیم هم حالمان گرفته شد. طراحی دکور داخلی کماکان اصرار داشت به ما نشان دهد با یک سدان کامپکت اسپرت طرف هستیم. صفحه کیلومتر مشابه پژو 2008 و سیتروئن C3 (اگر بگوییم شباهتهایی هم به ام وی ام 315 داشت چین و چروک در پیشانی مالکانش میافتد)، داشبوردی مشابه هیوندای سوناتا 2012 و خطوط شکسته و تهاجمی مشهود بود. اما با لمس پلاستیک داشبورد و رودریها و حتی چرم فرمان فوراً با خودمان گفتیم ای آدم زرنگ! کیفیت متریال داخلی چری آریزو5 در سطح یک پژو 405 یا همان ام وی ام 315 است؛ راستش را بخواهید به جای مالک آریزو فکرکردیم اگر 100 میلیون بدهیم و این کیفیت را جلوی ما بگذارند ناراحت میشویم. چری برای آریزو کابینی زیبا ولی به طور ملموس و ناشیانه با قیمت تمام شده پایین را فراهم کرده است.
در سوی دیگر طراحی کابین آریو چند نکته داشت؛ نخست اینکه کیفیت یکپارچه متریال داخلی قابل قبول و نسبت به خودروهای داخلی مثل پژو پارس و 206 و حتی رقیبش آریزو در سطح بالاتری قرار داشت. در ثانی طراحی داخلی کابین کلاسیک و ساده بود اما تزئینات داخلی هوشمندانه کار شده بود. از طرح چوب کنسول میانی گرفته که یادآور کمری GLX 2007 بود تا رودریها که ترکیبی از طرح چوب، پارچه، فوم و دستگیره توسی رنگ بود و در کنار سادگی طراحی داخلی نشان از هوشمندی کمپانی مادر، زوتای بود.
توانایی فنی
آریزو 5 اکسلنت به یک موتور 1.5 لیتری تنفس طبیعی مجهز شده که توانایی تولید 116 اسب بخار در 6 هزار دور در دقیقه و 145 نیوتون متر گشتاور را در 3800 دور در دقیقه دارد. کار برای آریزو دشوارتر است که تا جا داشته اِلمانهای اسپرت را در ظاهر و طراحی کابینش گنجنانده و چند خط پایینتر میخواهد رویاهایش را رنگ باخته ببیند. گیربکس این ماشین از نوع CVT و مجهز به ECO MODE است.
به نظر تا همین جا هم قبل از مطالعه تجربه رانندگی خودرو، برخی جوانان از سلیقه چینیها برای انتخاب موتور و گیربکس آریزو ناامید شدهاند. ترکیب یک موتور 1.5 لیتری تنفس طبیعی آن هم با گیربکسی که هیجان و لذت را فدای مصرف سوخت و استهلاک کمتر میکند برای آنان خوشایند نخواهد بود.
در سوی دیگر آریو سایپا موتور 1.6 لیتری 117 اسب بخاری را که زوتای تأکید بر استفاده از تکنولوژی میتسوبیشی در آن دارد در ترکیب با گیربکس 4 دنده اتوماتیک تیپ ترونیک در زیر کاپوت دارد. خودروی 1.3 تنی که توقع منطقی استفاده از موتور 2 لیتری را برای ذائقه مشتریان ایرانی ایجاد کرده است. البته زوتای تأکید بر استفاده از موتور میتسوبیشی برای z300 دارد و حتی برند کمپانی ژاپنی نیز روی موتور نمونههای وارداتی آن حک شده است.
حقیقتا مشخص نیست خودروسازان سرزمین اژدها پیش خودشان چی فکر میکنند اگر در کشورشان بگردید لابد مثلا آریزو با موتور 1.2 لیتری هم پیدا میکنید شاید هدفشان از تولید خودرو صرفا حرکت است و همین که حرکت کرد با پیش هم قرار دادن حروف سخت زبانشان به هم تبریک میگویند و خوشحالی میکنند؛ در حالی که سابقه نشان داده هدف مردم ایران پیشرانهای است که هروقت اراده کردند خودی نشان بدهند! انگار فقط چینی جماعت گه گاهی که اوضاع خیلی بحرانی میشود از تکنولوژی توربوشارژ استفاده میکند که دردسر نگهداری آن هم برای خودش پروژهای است. به هر حال سیاستهای دولت چین باعث شده مصرف سوخت و آلایندگی زیست محیطی کمتر چشم بادامیها را به علاقه به شتاب و سرعت فرهنگ رانندگی ایرانی ترجیح دهیم.
تجربه رانندگی
با آریزو5 اکسلنت که شروع به حرکت میکنیم طراحی تهاجمی را با روند شتابگیری در تناقض میبینیم. شروع حرکت برای ماشین حدود 1300 کیلوگرمی با موتور 1.5 لیتری و از طرفی به دلیل ذات گیربکس CVT کند و به دور از هیجان است و شاید زیر لب بگویید داشبورد اسپرت میخواهم چکار خودت را تکان بده! وقتی به محدوده 3 هزار دور در دقیقه (سرعت بالای 50 کیلومتر در ساعت) نزدیک میشود مشکل تا حد زیادی رفع میشود که به دلیل نزدیکی به حداکثر گشتاور موتور است و حالا فقط باید نفوذ صدای پیشرانه را در کابین تحمل کنید. (اگر با کارکرد گیربکسهای CVT تا حدودی آشنا باشید میدانید ماجرای نفوذ مستمر صدای موتور در خودروهایی که عایقبندی خوبی ندارند چیست.)
دید به اطراف قابل قبول است و فرمان خودرو نسبت به 100 میلیونیهای فعلی (آه حسرت از این اوضاع ثانیهای بازار!) خوش دست است. کابین خودرو سرپیچها به لطف سامانه کنترل پایداری یکپارچه و قابل کنترل است. سیستم تعلیق با وجود رینگهای 17 اینچی و فاق نسبتاً کوتاه لاستیکها نسبتاً نرم عمل میکند اما با وجود کارکرد حدود 17 هزار کیلومتری، عقب ماشین کمی به سر و صدا افتاده و چرم فرمان هم از رنگ و ریخت افتاده است. ترمزگیری آریزو 5 مناسب نیست و راننده را وادار میکند از خودروی پیش رو فاصله ایمنی را رعایت کند! هم گیرایی ترمز کم است و هم بعد از ترمزگیریهای مکرر افت عملکرد احساس میشود.
در سوی دیگر میدان اوضاع برای آریو به اندازه آریزو وخیم نیست؛ اینجا هم شروع حرکت کند است؛ اما اوضاع از آریزو در پارامتر شتابگیری و شروع از حالت سکون به مراتب بهتر است. شتابگیری آریو در مسیرهای مسطح و کوهستانی با هم تفاوت ملموسی دارد. گیربکس تعویض دندههای نرمی دارد و در مسیرهای کوهستانی تمایل چندانی به معکوسهای سنگین و رانندگی پرفشار ندارد انگار کمر همت بسته تا مصرف سوخت ترکیبی 7.5 لیتری (طبق تجربه رانندگی) را به راننده هدیه دهد؛ اما با همه این تفاسیر باز هم اوضاع از آن سوی میدان بهتر است.
ترمزهای ماشین به عنوان یکی از محاسن آریو کاملاً قابل اطمینان است و به خوبی از پس جثه آن برمیآید و در واقع نقطه ضعف آریزو 5 در آریو به نقطه قوت ماشین تبدیل شده است. فرمان آریو مثل رقیبش خوش دست نیست اما با وجود اینکه سامانههای کنترل پایداری روی آریو وجود نداشت اما نسبت به رقیب به لطف طول بیشتر و فاصله بین دو محور 2.7 متری هندلینگ بهتری داشت و قسمت انتهایی خودرو در سرعتهای بالا هم سرپیچها بازی نمیکرد. فضای کابین هم با ملاحظه همین فاصله محوری زیر 100 میلیون در نمونههای صفر کیلومتر مشابه ندارد که نشان از مواجهه با یک خودروی جادار خانوادگی با کابینی نرم و پایداری قابل قبول است.
کیفیت سیستم صوتی آریو جالب نبود و خرید دوربین، مانیتور و سیستم صوتی شما را در ابتدای سواری گرفتن از آریو، 1.5 میلیونی پیاده میکند. فرمان آریو در تیپ الگانت از کروز کنترل و کنترل سیستم صوتی هم پاکسازی شده است! البته خیلی هم ایراد نگیرید برای خودرویی که سال 93 بالای 80 میلیون قیمت داشته، با این اوضاع تورم بعد از 4 سال هرچقدر هم آپشن از دست داده باشد، 63 میلیون عدد منطقی است. (خدا کند همین قیمت بماند که تجربه نشان داده کاملاً بعید است.)
جمعبندی
بهترین انتخاب برای هر خریدار خودرو انتخابی است که خواستههای مشتری را تأمین کند بنابراین هیچ خودروی مطلقا خوب و بدی وجود ندارد. مصرف کنندهای که منطبقترین گزینه را با معیارهای شخصیاش انتخاب میکند بهترین خودرو را انتخاب کرده است.
آریزو5 روحیه تهاجمی دارد و به نظر بیشتر مناسب خانوادههای جوان و کم جمعیت است البته بعید به نظر میرسد این قشر از جامعه دست از سر شیطنتهای خیابانی بردارند و با موتور تنفس طبیعی آریزو5 کنار بیایند؛ بنابراین پیشنهاد میشود نسخه توربوی این خودرو را با ملاحظه افت محسوس قیمت نسخههای کارکرده و بازار نه چندان مناسب، اصطلاحا به قیمت خریداری کنند تا در موقع فروش ضرر کمتری را متحمل شوند.
از طرفی آریو با کابین آرام و جادارش میتواند گزینه مناسبی برای خانوادههایی باشد که پژو 206 صندوقدار اتوماتیک را با همه قابلیتهای فنی، به دلیل فضای محدود سرنشینان گزینه معقول و راحتی نمیدانند و سیستم تعلیق نرم و پایداری قابل اطمینان را بر رانندگی هیجانی و پرشتاب ترجیح میدهند.
جدول ارزیابی پارامترهای تست دو خودرو (حداکثر نمره 10)