حادثه فروش دختران قوچان مانند دیگر حوادثی که حس تظلمخواهی مردم را بیشتر میکرد، موضوع آسیبدیدگی حقوق زنان را نیز در محافل ایرانیان پیش میکشید و از جمله اعتراضاتی بود که بروز تفکر مشروطهخواهی را تشدید کرد.
فروش دختران قوچانی به ترکمانان و ارامنه عشقآباد در بهار سال 1323 ه. ق. در دوران حکومت آصفالدوله در خراسان و به اسارت رفتن زنان باشقانلو در ماه رمضان همان سال در حمله ترکمانان به ناحیه بجنورد در زمان حکمرانی سالار مفخم رخ داد اگرچه فقر رعیت و ظلم حکومت و حتی دخترفروشی واقعه بیسابقهای نبود.
شرایط سیاسی زمان بازگویی این دو حادثه را به سرعت تبدیل به یکی از داستانهای تظلم علیه دولت کرد. فروش دختران قوچانی حکایتی همهجانبه شد که از سر میزها نقل شد تا کاریکاتورها و تصنیفهای سیاسی به طنز و طرح بازنگاری شد. این بازگوییها نه تنها به برانگیختن مردم علیه استبداد و پیوستن آنان به صفوف مشروطهخواهان یاری رساند، بلکه با ایجاد تاثر، فضای همدلی بین آحاد ملت آفرید.
اهمیت ملی این داستان چنان شد که از نخستین ماههای تشکیل مجلس اول رسیدگی به ماجرای دختران قوچان یکی از موارد شکایت ملت علیه استبداد و یکی از راههای آفرینش قدرت ملی بود. این مساله باعث شد که حتی پس از استقرار مشروطه و تشکیل مجلس، اعضای آن درصدد باشند که دختران به فروش رفته را بازگردانند.
این احساسات جریحهدار شده حتی در روزنامههایی، چون صوراسرافیل منعکس میشد تا آنجا که آصفالدوله که هرگز طی زندگی سیاسی خود اتهام همکاری با روس و انگلیس نخورده بود، در جراید مشروطه از او بهعنوان وطنفروش یاد میشود. در خراسان آصفالدوله از والیگری برکنار شد و با حقارت به تهران بازگشت.
برگفته از: الهه فرحی، نسرین محمدی «فعالیتهای اجتماعی زنان در عصر مشروطه»، تاریخ نو، 1397.