ماهان شبکه ایرانیان

آراستگی و پاکیزگی

انسان به اقتضای فطرت خویش، میل به زیبایی و جمال داشته و جویای پاکیزگی، زیبایی و آراستگی است و از ژولیدگی، پلیدی و پریشانی نفرت دارد

آراستگی و پاکیزگی

انسان به اقتضای فطرت خویش، میل به زیبایی و جمال داشته و جویای پاکیزگی، زیبایی و آراستگی است و از ژولیدگی، پلیدی و پریشانی نفرت دارد. در عصر ما با وجود پیشرفت بسیار علم و تمدن هنوز برخی از زوایای دینمان برای پیروانش ناشناخته مانده و افرادی از روی ناآگاهی و به گمان اینکه در دین اسلام دستوراتی در زمینه آراستگی ظاهر وجود ندارد به دنبال الگوهای فاسد و مدهای عجیب غربی می روند. از آن جا که دین مقدس اسلام بر اساس فطرت الهی بنا شده است بر امر آراستگی ارزش بسیاری قائل شده و به پیروانش دستور می دهد که خود را همواره پاکیزه نگاه دارند و به ویژه در برخورد با دیگران، در این امر دقت بیشتری داشته باشند.

تعریف آراستگی:

آراستگی یعنی آراسته بودن و عمل آراسته از نظر لغوی به معنای زینت دادن و تزیین کردن است. اما معانی دیگر مانند نظم و مرتب بودن، هماهنگ بودن و آماده و مهیا بودن نیز برای آن گفته شده است.[1]

جایگاه آراستگی

در مورد جایگاه آراستگی همین جمله کافیست که خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید: «إِنَّا زَینَّا السَّمَاءَ الدُّنْیا بِزِینَةٍ الْکَوَاکِبِ»[2] ما آسمان نزدیک [= پایین ] را با ستارگان آراستیم. همانطور که ازاین آیه استفاده می شود خداوند ستارگان را زینت های آسمان قرار داده و از آن با عنوان نعمت یاد می کند.بنابراین زینت فی نفسه امری مذموم و ناپسند نیست. لذا خداوند در خلقت آسمانها و زمین از زینت استفاده نموده است. همچنین بهره گیری از زینت را برای مسلمانان مجاز دانسته و آنها را به آراستگی فرا می خواند و نظر کسانی را که به غلط، آراستگی و زینت را با دین و آموزه های ناب آن در تضاد می پندارند، مردود می شمارد: «قُل مَنْ حَرَّمَ زینةَ اللّه الَّتی أَخْرَجَ لِعِبادِهِ وَ الطَّیِّباتِ مَنِ الرِّزْقِ قُلْ هِیَ لِلَّذینَ امَنُوا»[3] «ای رسول! بگو چه کسی زینت خدا را که برای بندگان خود بیرون آورده و نیز روزی های پاکیزه را حرام کرده است؟ بگو این برای کسانی است که ایمان آورده اند.» در سیره پیامبر خدا صلی الله علیه و آله آمده است که هرگاه ایشان قصد خروج از خانه یا پذیرفتن کسی را داشت، موی سر خود را شانه می زد، سر و وضع خود را مرتب می کرد، خویشتن را می آراست و برای آنکه تصویر خود را ببیند، در ظرف آبی می نگریست. وقتی سبب این کار را می پرسیدند، می فرمود: «اِنَّ اللّه تَعالی یُحِبُّ مِنْ عَبْدِهِ إِذا خَرَجَ إِلی إخْوانِهِ أَنْ یَتَهَیّاَ لَهُمْ وَ یَتَجَمَّلَ»[4] خداوند متعال دوست دارد که بنده اش چون به سوی برادران خود بیرون می رود خود را برای آنها منظم کند و خود را بیاراید و زیبا سازد. امیر المؤمنین (علیه السلام) که خود در غایت زهد و ساده زیستی بود، هرگز سهل انگاری در آراستگی و آراسته بودن را روا نمی دانست. روایتی از آن حضرت نقل شده که نشان می دهد رفاقت و صمیمیت و خویشاوندی نباید باعث کوتاهی در این امر شود. آن حضرت فرمود: «لِیتَزَینَ اَحَدُکُم لأَخیهِ الْمُسْلِمِ کما یتَزَینَ لِلْغَریبِ الَّذی یحِبُّ أَنْ یراه فی احسن الهَیئة»[5] هر یک از شما برای برادری که به دیدنتان آید خود را بیارائید چنانکه برای بیگانه ای مایلید در بهترین قیافه شما را ببیند، زینت می کنید. البته باید به این نکته هم توجه داشت که در این امر نباید از حد افراط و تفریط بیرون رفت. از اینرو، مرزهایی برای آن بیان شده است، مثلا در فقه پوشیدن لباس شهرت، خود را در پوشش، شبیه کافران در آوردن و پوشش، با هدف فتنه انگیزی و. .. جایز دانسته نشده است. بر این اساس، همان طور که آراستگی حلال و شایسته موجب استحکام و ایجاد نشاط و سلامت در ارتباط ها می شود، آراستگی ناشایست و حرام، با این امور منافات دارد و موجب مفسده برای فرد و جامعه می شود.

انواع آراستگی:

آراستگی به دو نوع است: آراستگی باطنی(روحی) و ظاهری.

الف: آراستگی روحی

قبل از پرداختن به آراستگی جسمی و ظاهری از منظر معصومان، به پاکیزگی روح و آراستن باطن در کلام آن بزرگواران می پردازیم.

آراستگی روح را به سه بخش می توان تقسیم کرد:

1- آراستگی اندیشه: این آراستگی را می توان به سه زینت اساسی خلاصه کرد: علم، حکمت و ادب.

علم: امام علی (علیه السلام) می فرمایند: «الْعِلْمُ زَینُ الْأَغْنِیاءِ وَ غِنَی الْفُقَرَاء»[6] دانش، زینت دهنده ثروتمندان است( منظور از ثروتمندان یعنی کسانی که علم دارند) و بی نیاز کننده فقرا (یعنی کسانی که علم ندارند و جاهل هستند). در حدیثی دیگر فرمود: «الْعِلْمُ أَشْرَفُ حِلْیةٍ وَ عَطِیة»[7] دانش والاترین و بلندترین زیور و هدیه (بخشیده شده) است.

حکمت:

«عَلَیکَ بِالْحِکْمَةِ فَإِنَّهَا الْحِلْیةُ الْفَاخِرَة»[8] فراگیر حکمت را پس بدرستی که آن زیوری است فاخر. مراد از حکمت، «علم راست و کردار درست است» و فاخر، هر چیز نفیس و نیکوئیست.

ادب: امیرالمؤمنین (علیه السلام) می فرماید: «حُسْنُ الْأَدَبِ زِینَةُ الْعَقْل»[9] ادب نیکو، زیور و زینت خرد و عقل است.

2- آراستگی گفتار: در این باره بحث فراوانی وجود دارد، اما خلاصه ای از آن را بیان می کنیم. منظور از آراستگی در گفتار، دروغ نگفتن، ناسزا نگفتن، دشنام ندادن، غیبت نکردن، تهمت نزدن، آبرو نریختن و غیر اینهاست. چاره همه این گناهان سکوت است. امام صادق (علیه السلام) می فرماید: «الصَّمْتُ کَنْزٌ وَافِرٌ وَ زَینُ الْحَلِیمِ وَ سَتْرُ الْجَاهِل»[10] سکوت گنجی است فراوان و زینت شخص حلیم و بردبار و پوششی است برای جاهل و نادان.

3- آراستگی رفتار: منظور از آراستگی در رفتار، انصاف، وفا و بردباری، سخاوت و. .. است. در این زمینه روایات فراوانی هست. امام صادق (علیه السلام) می فرماید: «رَأَیتُ الْوَفَاءَ یزَینُ الرِّجَال»[11] چنین است که وفا، مردان را زینت می دهد. امام علی (علیه السلام) می فرماید: «زَینُ الْمُصَاحَبَةِ الِاحْتِمَال»[12] زینت مصاحبت، تحمل کردن است؛ یعنی تحمل کردن بی ادبیهای مصاحب (دوست) یا تحمل دیون و اخراجات و مؤنات او هر گاه و هرزمان که محتاج باشد. همچنین امیرمؤمنان (علیه السلام) می فرماید: «السَّخَاءُ یکْسِبُ الْمَحَبَّةَ وَ یزَینُ الْأَخْلَاق»[13] سخاوت دوستی را کسب می کند؛ یعنی باعث می شود که مردم با او دوست شوند و خویی ها و خصلت ها را زینت و آرایش می دهد.

ب: آراستگی ظاهری

1- پاکیزگی عمومی: پاکیزگی گذشته از تأثیر بسزایی که در سلامت شخصی و اجتماعی انسان دارد، موجب دلپذیری و جلب نظر بیننده می شود، بلکه یکی از خواسته های فطری انسان است و با سرشت انسان آمیخته شده است. پیامبر اکرم(ص) می فرماید: «النَّظَافَةُ مِنَ الْإِیمَان »[14] پاکیزگی جزئی از ایمان است. یعنی یکی از نشانه های مؤمن، پاکیزگی و آراستگی است. امام رضا (علیه السلام) می فرماید: «مِنْ أَخْلَاقِ الْأَنْبِیاءِ التَّنَظُّف»[15] پاکیزگی از اخلاق انبیاست. در بعضی از روایات به موارد خاص نظافت اشاره شده است. امام صادق (علیه السلام) در قسمتی از حدیث خود می فرماید: «ِانَّ اللَّهَ تَعَالَی یحِبُّ الْجَمَالَ وَ التَّجَمُّلَ وَ یکْرَهُ الْبُؤْسَ وَ التَّبَاؤُسَ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ إِذَا أَنْعَمَ عَلَی عَبْدٍ نِعْمَةً- أَحَبَّ أَنْ یرَی عَلَیهِ أَثَرَهَا- قِیلَ وَ کَیفَ ذَلِکَ قَالَ ینَظِّفُ ثَوْبَهُ وَ یطَیبُ رِیحَهُ- وَ یحَسِّنُ دَارَهُ وَ یکْنُسُ أَفْنِیتَهُ- حَتَّی إِنَّ السِّرَاجَ قَبْلَ مَغِیبِ الشَّمْسِ ینْفِی الْفَقْرَ- وَ یزِیدُ فِی الرِّزْقِ»[16] همانا خدا دوست دارد زیبائی و زیبا نمائی را و زشت می دارد بدحالی و بدنمائی را. زیرا خدا عزوجل چون نعمتی به بنده دهد دوست دارد اثرش را در او بیند، گفته شد، چگونه؟ فرمود: جامه خوب و پاکیزه و بوی خوش بزند و خانه خوب و گرد و غبار خانه را جاروب کند، تا اینکه چراغ را پیش از غروب خورشید روشن کند که فقر را ببرد و روزی را بیفزاید. در حدیثی از قول پیامبر اکرم(ص) در مورد شخصی آلوده چنین آمده است: « انّ اللهَ تَعالی یبغِضُ الوَسِخَ و الشَعِثَ»[17] خداوند متعال شخص آلوده و ژولیده را دشمن می دارد.

2- رسیدگی به موی سر: موی سر یکی از جلوه گرترین اجزای بدن است. زیبایی رو و صورت با موی سر جلوه پیدا می کند مخصوصاً در نزد بانوان. اگر فردی صورت، ابرو، چشم، لب و بینی زیبا داشته باشد ولی موی سر نداشته باشد، آن زیبایی جلوه نمی کند و چه بسا آن فرد را زشت نشان دهد. به همین دلیل، امامان معصوم(ع) سفارش هایی درباره موی سر بیان کرده اند. امام صادق (علیه السلام) فرمود: «إِنَّ مِنْ أَجْمَلِ الْجَمَالِ الشَّعْرَ الْحَسَن»[18] از زیباترین زیبایی ها، موی نیکو و قشنگ است. در جای دیگر می فرماید: «الشَّعْرُ الْحَسَنُ مِنْ کِسْوَةِ اللَّهِ فَأَکْرِمُوه»[19] موی خوب و زیبا یک پوشاک خدائیست پس آن را گرامی دارید. امام رضا (علیه السلام) فرمود: «ثَلَاثٌ مِنْ سُنَنِ الْمُرْسَلِینَ الْعِطْرُ وَ إِحْفَاءُ الشَّعْرِ وَ کَثْرَةُ الطَّرُوقَة»[20] سه چیز است که از آداب و سنن پیامبران است، عطر زدن، مو گذاشتن و بسیار همبستر شدن (فزونی همسر). حضرت امیر مؤمنان (علیه السلام) فرمود: «إِنَّ اللَّهَ جَمِیلٌ یحِبُّ الْجَمَالَ وَ یحِبُّ أَنْ یرَی أَثَرَ نِعْمَتِهِ عَلَی عَبْدِه»[21] خداوند جمیل است و جمال را دوست دارد و دوست دارد آثار نعمت خود را بر بنده اش ببیند.

پی نوشت ها


[1] معین، محمد؛ فرهنگ فارسی معین، تهران، امیر کبیر، 1360، چاپ چهارم، ج 1، ص 39.

[2] صافات/6

[3] اعراف/32

[4] محمدی ری شهری، محمد؛ میزان الحکمة، حمید رضا شیخی، قم، دارالحدیث، 1377، چاپ اول، ج2، ص774. و سنن النبی ج1 ص 43

[5] مجلسی محمد باقر؛ بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار ، تهران ، دارالکتاب اسلامیه ، 1364 ، نوبت دوم، ج‌10، ص 91.

[6] عبد الواحد، آمدی؛ تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، 1378،چاپ دوم، ص42.

[7] همان، ص281.

[8] همان، ص58.

[9] مجلسی محمد باقر؛ بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، تهران، دارالکتاب اسلامیه، 1364، نوبت دوم، ج 78، ص80 و ج‌74، ص 112

[10] همان، ج‌68 ص274

[11] همان، ج47، ص32.

[12] عبد الواحد، آمدی؛ تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، 1378،چاپ دوم، ص420

[13] همان، ص378

[14] مجلسی محمد باقر؛ بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، تهران، دارالکتاب اسلامیه، 1364، نوبت دوم، ج21، ص257 و ج‌59 ص289

[15] همان، ج75، ص 335

[16] همان، ج‌73، ص176

[17] نهج الفصاحه، مترجم ابوالقاسم پاینده،تهران، بدرقه جاویدان،1385، چاپ هفتم، کلمات قصار، ص 304

[18] کلینی، محمدبن یعقوب؛ اصول من الکافی، علی اکبر غفاری، بیروت، دارالتعارف،1401، چاپ چهارم، ج‌2 ص615

[19] مجلسی محمد باقر؛ بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار ، تهران ، دارالکتاب اسلامیه ، 1364 ، نوبت دوم، ج‌73، ص113

[20] ابو محمد حرّانی؛ تحف العقول عن آل الرسول، ترجمه صادق حسن زاده، قم، انتشارات آل علی (ع)، 1383، نوبت سوم، ص 802

[21] محمدی ری شهری، محمد؛ میزان الحکمة، حمید رضا شیخی، قم، دارالحدیث، 1377، چاپ اول، ج2، ص772. و المتقی الهندی؛ کنزالعمال، بیروت لبنان، موسسه الرساله، 1399هـ، چاپ پنجم، ج ، ص، حدیث17166.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان