وبسایت فیلمنت نیوز - یاسین محمدی: خوسه آنتونیو دومینگس واندرا مشهور به آنتونیو باندراس در شهر مالاگای اسپانیا بهدنیا آمد. او از کودکی عاشق فوتبال بود ولی در 14 سالگی آسیب دید و برای همیشه رویای فوتبال را کنار گذاشت و به بازی در تئاتر روی آورد. با نمایش خیابانی آغاز کرد و به تئاتر ملی اسپانیا رسید.
باندراس در 22 سالگی وقتی پدرو آلمودوار برای دومین فیلمش «هزارتوی شور» (1982) دنبال استعدادهای تازهای میگشت مورد توجه او قرار گرفت و با بازی در نقشی کوتاه نخستین بازیاش در سینما را ثبت کرد. او همچنان به بازی در نقشهایی در سینما و تلویزیون ادامه داد و آلمودوار هم از او در سه فیلم دیگرش «ماتادور» (1986)، «قانون میل» (1987) و «زنان در آستانهی فروپاشی عصبی» (1988) استفاده کرد تا اینکه بالاخره آلمودوار به او نقشی اصلی در فیلم جنجالی «منو ببند» (1990) داد. او در این فیلم در نقش بیماری روانی ظاهر شد که زنی را میرباید. بازی او در این فیلم راهش را به هالیوود گشود.
آنتونیو باندراس در فیلم «زنان در آستانه فروپاشی عصبی»
او یک سال بعد درحالیکه هنوز به زبان انگلیسی مسلط نبود بازی در فیلمهای امریکایی را آغاز کرد و در ابتدا دیالوگهایش را بهشکل آوایی حفظ میکرد. بازی او با همین وضعیت در «پادشاهان مامبو» (1992) با ستایش منتقدان همراه شد تا با بازی در فیلم «فیلادلفیا» (1993) در کنار تام هنکس به شهرت برسد.
آنتونیو باندراس و تام هنکس در فیلم «فیلادلفیا»
گام بعدی او بازی در کنار برد پیت و تام کروز در فیلم تحسینشدهی «مصاحبه با خونآشام» (1994) بود. باندراس در سال 1995 به نقطهی اوج فعالیتش رسید و با شش فیلم به روی پرده رفت؛ ازجمله در نقش ماندگارش در «دسپرادو» و نیز در کنار سیلوستر استالون در «آدمکشها». سال بعد در «اویتا» (1996) با مدونا که نقشی عمده در معرفی او به هالیوود داشت همبازی شد و با بازی در نقش «زورو» در «نقاب زورو» (1998) در مقابل کاترین زتاجونز و آنتونی هاپکینز، مرزهای شهرت را درنوردید. باندراس با «اویتا» و «نقاب زورو» به دو نامزدی گلدنگلوب در سینما رسید.
آنتونیو باندراس در فیلم «آدمکشها»
باندراس حالا چهارمین دههی بازیگریاش را پشت سر میگذارد و تا به امروز در 95 فیلم سینمایی و هفت سریال ایفای نقش کرده است. او دو فیلم هم کارگردانی کرده که نخستین فیلمش «دیوانه در آلاباما» (1999) اگرچه در بخش مسابقهی جشنوارهی ونیز پذیرفته شد، اما استقبال زیادی از آن نشد.
چهار فیلم برتر او را با هم مرور میکنیم:
4. سیزدهمین سلحشور (The 13th Warrior) (1999)
در این فیلم اکشن، ماجراجویانه و تاریخی، باندراس در نقش «احمد بن فضلان» شاعر دربار خلیفهی بغداد در قرن دهم میلادی بازی میکند. او که به دام عشقی ممنوع گرفتار آمده محکوم به تبعید به سرزمین وحشیهای شمالی بهعنوان سفیر میشود. فیلم براساس رمانی از مایکل کرایتون با کارگردانی جان مکتیرنان ساخته شد، اما تدوین اولیه به مذاق کرایتون که خود از تهیهکنندگان فیلم نیز بود خوش نیامد.
آنتونیو باندراس در فیلم «سیزدهمین سلحشور»
ازاینرو کرایتون کارگردانی را بهعهده گرفت، برخی صحنهها دوباره فیلمبرداری شد، تدوین مجدد انجام شد، پایان فیلم تغییر یافت و آهنگساز هم تغییر کرد. اکران فیلم یک سال به تعویق افتاد و هزینهی فیلم از برآورد اولیهی 85میلیون دلار به 160میلیون دلار رسید، اما فیلم باز هم در گیشه شکست سختی خورد و کمتر از 62میلیون دلار فروخت تا یکی از پرزیانترین فیلمهای تاریخ سینما لقب بگیرد. عمر شریف که از بازیگران فیلم بود بعد از شکست این فیلم تا چند سال بازیگری را کنار گذاشت.
3. پوستی که در آن زندگی میکنم (The Skin I Live In) (2011)
ششمین همکاری باندراس و آلمودوار که نقش مهمی در معرفی او به سینمای جهان داشت 21 سال پس از «منو ببند» (1990) محقق شد. باندراس در این درام مهیج، در نقش یک جراح پلاستیک بازی کرده که پوستی مصنوعی و مقاوم در برابر آسیبهای مختلف ساخته است. موش آزمایشگاهیاش اما زنی است که او زندانیاش کرده. آلمودوار این فیلم را یک فیلم ترسناک بدون جیغ و عناصر سینمای وحشت دانسته است. فیلم در بخش مسابقه جشنواره کن بهروی پرده رفت و جایزهی بهترین فیلم غیرانگلیسیزبان بفتا را هم بهدست آورد و همچنین نامزد بهترین فیلم خارجیزبان گلدنگلوب شد، اما جایزه را به «جدایی نادر از سیمین» اصغر فرهادی باخت.
آنتونیو باندراس در فیلم «پوستی که در آن زندگی میکنم»
2. دسپرادو (Desperado) (1995)
دومین فیلم از سهگانهی «مکزیک» بهکارگردانی رابرت رودریگز یک اکشن مهیج است که بعد از موفقیت فیلم اول «ال ماریاچی» (1992) با حمایت کلمبیا پیکچرز و با بودجهی 7میلیون دلاری ساخته شد. آنتونیو باندراس و سالما هایک نقشهای اصلی را ایفا کردند. باندراس در این فیلم در نقش «ال ماریاچی» بازی میکند و بهدنبال انتقام گرفتن از یک ارباب مافیای موادمخدر است که همسرش را کشته. فیلم در بخش خارج از مسابقهی جشنوارهی فیلم کن بهنمایش درآمد و در گیشه هم بیش از 25میلیون دلار فروخت. باندراس و هایک در همین سال در یکی از اپیزودهای فیلم «چهار اتاق» با کارگردانی رودریگز با هم کار کردند. قسمت سوم تریلوژی «مکزیک» در سال 2003 با عنوان «روزی روزگاری در مکزیک» با حضور همین بازیگران ساخته شد.
آنتونیو باندراس در فیلم «دسپرادو»
1. نقاب زورو (The Mask of Zorro) (1998)
باندراس در این اکشن ماجراجویانه و کمدی در نقش «آلخاندرو موریهتا» بازی میکند، دزدی که در کودکی جان «زورو» را نجات داده و 20 سال بعد که «زورو» پیر شده به او آموزش میدهد تا از او زورویی تازه بسازد که از ستمگران انتقام بگیرد. در ابتدا قرار بود تهیهکنندهی فیلم استیون اسپیلبرگ باشد و او هم مایکل سالومون و رابرت رودریگز را برای کارگردانی کار انتخاب کرد. سالومون، شان کانری را برای نقش «زورو» و رودریگز، باندراس را برای نقش «آلخاندرو» به پروژه افزودند.
اسپیلبرگ، سالومون، رودریگز و کانری همه از پروژه کنار رفتند، اما باندراس ماند تا با کارگردانی مارتین کمپبل در فیلم بازی کند و نقش زوروی پیر را هم آنتونی هاپکینز ایفا کرد. باندراس که دو سال پیشتر برای بازی در فیلم «اویتا» (1997) نامزدی گلدنگلوب را به تام کروز باخته بود، این بار هم دومین نامزدی را به مایکل کین واگذار کرد.
آنتونیو باندراس در فیلم «نقاب زورو»