خوف و رجاء و توازن بین آنها

از جمله فضائل مهم اخلاقی که در زندگی انسان نقش بسیاری ایفا می کند مسئله «خوف» و «رجاء» یا ترس و امید است

ضرورت و اهمیت خوف و رجاء

از جمله فضائل مهم اخلاقی که در زندگی انسان نقش بسیاری ایفا می کند مسئله «خوف» و «رجاء» یا ترس و امید است. آدمی بایستی از خداوند و عظمت کبریائی او و نیز از پیامدهای پرونده عملکرد خویش ترس داشته و همچنین با در نظرگرفتن رحمت گسترده الهی به الطاف واسعه وی امیدوار باشند. همراه بودن صفت ترس وامید در زندگی عملی افراد مؤمن نقش تعیین کننده ای دارد.. ترس از خداوند افزون بر اینکه از کمالات معنوی می باشد سرچشمه بسیاری از فضایل انسانی، اصلاح نفسانی و سبب علاج امراض روحی است. خداوند آدمی را نیازمند به تغذیه، امنیت، تعلق داشتن به هم نوعان و... آفریده است ولی مهم ترین نیاز هر فرد، امید است. جهان تجلّی آرزوهاست؛ ساخت و سازهای مدرن، به وجود آمدن تکنولوژی عظیم و... ارمغان امیدهاست؛ چنانکه ناامیدی موجب قطع ریشه زندگی و در اغلب موارد مایه خودکشی یا انزوای اجتماعی است. امید است که کشاورز را به بذر افشانی و آبیاری... وا می دارد، دانش پژوه را به تحمّل رنج ها و مادران را به بچّه داری و فرزند نوازی رهنمون می شود. امید، سبب تلاش ها و ناامیدی سبب آفت هاست. ناامیدی از رحمت الهی ازگناهان کبیره است. در آیات قرآنی آمده است: لاتقنطوامن رحمه الله[1]یا در آیه ای دیگر آمده است: من یقنط من رحمه ربه الا الضالون[2] امید در انسان انگیزه تلاش را پدید می آورد. کسی که امیدی ندارد ادامه زندگی برای او کسالت آور و حتی نامطلوب می شود؛ انسان ناامید انگیزه ای برای کار و تلاش ندارد و از حرکت به سوی کمال باز می ماند. وقتی اسکندر کبیر به سلطنت مقدونیه رسید املاک و اشیاء موروثی را بین دیگران تقسیم کرد. از او پرسیدند: برای خود چه نگاه خواهی داشت؟ در جواب گفت: امید که بزرگ ترین دارائی و تملک انسان است.[3]

مفهوم خوف و رجاء

رجا در لغت یعنی امیدواری که در مقابل یاس قرار می گیرد[4]و در اصطلاح یعنی انسان به تحقق یافتن امری مطلوب که یقین دارد یا احتمال می دهد در آینده به وقوع می پیوندد، امید داشته باشد. در مقابل، خوف در لغت به معنای ترس بوده و در اصطلاح به معنی این است که انسان از تحقق یافتن امری نامطلوب که یقین دارد یا احتمال می دهد در آینده به وقوع بپیوندد، ترس و واهمه داشته باشد.[5][6] باید توجه داشت که خوف و رجا در نقطه مقابل یکدیگر قرار ندارند. نقطه مقابل رجا، ناامیدی از رحمت خداست و نقطه مقابل خوف، امنیت کامل از عذاب و کیفر الهی است که هر دو از گناهان بزرگ به شمار می آیند. رجا، امیدواری و مظنه رسیدن به چیزی است که باعث مسرت باشد را گویند و این سرور، وقتی رجا است که بسیاری از اسباب رسیدن به محبوب را تحصیل کرده باشد اما توقع چیزی که هیچ یک از اسباب محبوب را مهیا نکرده آنرا رجا نگویند، بلکه غرور و حماقت گویند. همانند کسی که انتظارگندم بکشد درحالی که تخم آن را در زمین شوره زاری که بی آب است افکنده باشد و اگر کسی بعضی اسباب را تحصیل نکرده که رسیدن به محبوب نزدیک باشد آرزو و تمنی گویند مثل آنکه دانه را در زمین مستعدی افکنده باشد اما در آب دادن کوتاهی کند.[7]

رابطه میزان شناخت افراد با امیدها و ترس ها

امید و ترس افراد به میزان شناخت و نیازهایی که درک می کنند بستگی دارد. مثلا ترس و امید یک کودک دو سه ساله فقط در محدوده خواسته هایی که دارد شکل می گیرد. او هیچ وقت نسبت به مسائل بین المللی، مسائل اجتماعی، مسائل معنوی و اخروی و... ترس و امیدی ندارد; زیرا هیچ تصوری از آنها ندارد و یا مثلا، از یک سو، افراد عادی از بیماری، فقر، گرفتاری های زندگی و... ترس دارند و از سوی دیگر، امید دارند که پول دار بشوند و همسر خوب، خانه خوب و موقعیت اجتماعی خوبی به دست آورند. افرادی که یک مقدار معرفت شان بیش تر است مسائل معنوی را هم در نظر می گیرند. برای مثال از اینکه عقل و ایمان شان از بین برود می ترسند و امید دارند که بر معرفت و ایمان شان افزوده شود. کسانی هم که به آخرت ایمان دارند به ثواب های اخروی امید دارند و از عذاب های اخروی می ترسند.[8] پس خوف و رجا طبق حالات و معرفت افراد دارای درجاتی است. خوف توده مردم از عذاب، خوف خواص از سرزنش، خوف افراد اخص از توجه نکردن می باشد.[9]

حد نصاب خوف و رجاء

خوف و رجاء امری نسبی و دارای مراتبی است و حد نصابی دارد که حداقل مرتبه آن را باید مؤمن داشته باشد. اگر امید انسان به رحمت خداوند به گونه ای باشد که فکر کند کارهای او دیگر دخالتی در آن ندارد و آن قدر رحمت خدا واسع است که همه را می آمرزد، باعث می شود تا انسان گستاخ شود و از ارتکاب گناهان باکی نداشته باشد. زیرا خداوند از روی اعمال خود افراد، آن ها را می آمرزد و به بهشت می برد و یا عذاب نموده و به جهنم می برد.[10] بنابراین، داشتن مرتبه ای از خوف که مانع از گناه می شود و نیز حدی از رجاء که موجب انجام اعمال خوب می گردد، لازم است.

توازن بین خوف و رجاء

دانشمندان علم اخلاق می گویند: بیم و امید از خداوند، دو بال تکامل مؤمن هستند. همان گونه که پرنده با دو بال پرواز می کند؛ در صورتی که تعادل بال ها محفوظ باشند مؤمن نیز با بال های ترس و امید به لقاء الهی می رسد.در آیاتی این دو حالت درکنار هم آورده شده است (یحذرالاخره و یرجورحمه ربه)[11] حضرت علی «علیه السلام» فرمودند: «خیرُ الاعمال اعتدال الرجاء و الخوف»[12] «بهترین کارها، تساوی بین خوف ورجانسبت به خداوند است» در امور معنوی توازن ترس و امید، ضامن رشد و تکامل به سوی کردگار است،. غلبه ترس بر امید، آدمی را به نومیدی و نیستی می کشاند چنانکه سنگینی امید بر ترس از پروردگار نیز او را به غرور و غفلت می کشاند؛ در نتیجه سبب در جا زدن و مانع سیر تکاملی آدمی خواهد شد. بندگان خاص بیم و امید را در کنار هم دارند و خدا را با خوف وطمع می خوانند.[13] «یَدْعُونَ خَوْفا وَ طَمَعَا»[14] امام صادق(ع) در بخشی از وصیتنامه خود به ابن جندب، نجات یافتگان از عذاب الهی را کسانی معرفی می کند که خوف و رجاء حقیقی متعادل در دل هایشان وجود دارد: «یهلک المتکل علی عمله... قلت فمن ینجو؟ قال الذینهم بین الرجاء والخوف...) کسی که به اعمال خود [اعمال خوب] تکیه نموده است به هلاکت می رسد و کسی هم که به امید رحمت خداوند بر انجام گناهان جرات پیدا می کند نجات نخواهد یافت. [ابن جندب] سؤال کرد پس چه کسی نجات پیدا می کند؟ حضرت فرمودند: کسانی که حالشان میان خوف و رجاء باشد.[15] یعنی نه خوف شان آن چنان است که از آمرزش گناهانشان ناامید باشند و نه رجاءشان آن چنان است که جرات ارتکاب گناه را داشته باشند؛ هم شوق به ثواب در دل هایشان وجود دارد و هم خوف از عذاب. ازامام صادق سوال شد لقمان حکیم چه وصیتی به پسرش کرد؟ حضرت فرمود: لقمان گفت: از خدا بترس حتی اگر اطاعت جن وانس را آورده باشی ممکن است عذاب بشوی و امیدوار باش حتی اگر گناه جن و انس را آورده باشی.[16] اگر رجاء بر خوف غلبه کند به حدی که دیگر انگیزه ترک گناه در انسان باقی نماند انسان مبتلا به گناه می شود که در آن هلاکت است واگر خوف بر رجاء غلبه بکند یعنی فرد فکر کند که چون مرتکب گناهی شده است پس خدا او را به جهنم خواهد برد. چنین فردی باید توبه کند و با انجام کارهای خوب، به رحمت و آمرزش خداوند امید و رجاء داشته باشد.

پی نوشت ها


[1] قرآن زمر /53 از رجمت خدا مایوس نشوید

[2] حجر/56 جز گمراهان چه کسی از رحمت پروردگار مایوس میشود

[3] hawzah. net www.

[4] علامه ابن منضور لسان العرب ج 4 چ اول 1988 لبنان دار التراث العربی

[5] محمد تقی مصباح یزدی مجله معرفت مقاله خوف ورجا ش 33

[6] محمد تقی مصباح یزدی اخلاق درقران ج1 ص406و399 قم موسسه امام خمینی

[7] ملا احمد نراقی معراج السعاده ص 149 چ مکرر 1373 نسر دهقان

[8] محمد تقی مصباح یزدی مجله معرفت مقاله خوف ورجا ش 33 موسسه امام خمینی قم

[9] امام خمینی روح الله شرحی برچهل حدیث ص194 طه چ دوم 1368 قزوین

[10] محمد تقی مصباح یزدی مجله معرفت مقاله خوف ورجا ش 33

[11] زمر /9 ازآخرت می تزسد وبه رحمت پروردگارش دل بسته است

[12] محمد محمدی ری شهری میزان الحکمه ج 4ص1568 قم مرکز تحقیقات دارالحدیث چ دوم 1379

[13] مکارم شیرازی ناصر اخلاق درقران ج2 ص146 تا 155 چ 3 قم مدرسه علی ابن ابن ابی طالب 1384آ

[14] سجده /16 می خوانند پروردگارشان رابا ترس وامید

[15] محمد محمدی ری شهری میزان الحکمه ج 4 ص179 قم مرکز تحقیقات دارالحدیث چ دوم 1379

[16] محمد محمدی ری شهری میزان الحکمه ج 4 ص179 قم مرکز تحقیقات دارالحدیث چ دوم 1379

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان