ماهان شبکه ایرانیان

توبه نصوح و آثار آن

در لغت، دیدگاه های مختلفی در مورد کلمه ی «توب» وجود دارد، اکثراً توبه را به معنای رجوع کردن از گناه گرفته اند

در لغت، دیدگاه های مختلفی در مورد کلمه ی «توب» وجود دارد، اکثراً توبه را به معنای رجوع کردن از گناه گرفته اند.[1] و[2]و[3] اما با تأمّل در کلام ابن فارس، به دست می آید که در اصل معنای «توب» مطلق رجوع کردن است.[4] کلام مصطفوی نیز دلالت دارد بر اینکه معنای اولیه ی توبه، رجوع کردن است و این رجوع کردن، هم درباره ی خداست و هم درباره ی انسان؛[5]البته منشأ رجوع متفاوت است. منشأ رجوع خدا به بنده، رحمت و مهربانی و منشأ رجوع بنده به خدا، گناه و غفلت می باشد. در اصطلاح توبه، عبارت است از پشیمانی بر معصیتی که از آدمی سرزده و عزم بر ترک آن در آینده دارد.[6] در مورد توبه نصوح گفته شده است: "پشیمانی قلبی و عذرخواهی با زبان و تصمیم جدی و مداوم بر ترک گناه"[7]

توبه در قرآن

در قرآن کریم بیش از 80 بار سخن از توبه و بازگشت به سوی خدا و قبولی توبه به میان آمده است. توبه در قرآن هم به بنده نسبت داده شده و هم به خدا و هم به هر دو معنا بسیار آمده است. از آن جمله آیه ی شریفه ذیل است:

«و هرگاه آنانکه به آیات ما ایمان دارند نزد تو آیند بگو سلام بر شما! پروردگار رحمت را بر خود قرض کرده؛ هر کس از شما کار بدی از روی نادانی کند، سپس توبه و اصلاح (و جبران) نماید، (مشمول رحمت خدا می شود؛ چرا که) او آمرزنده ی مهربان است.»[8] «و من هرکه را توبه کند و ایمان آورد و عمل صالح انجام دهد، سپس هدایت شود، می آمرزم».[9] «آیا به سوی خدا بازنمی گردند و از او طلب آمرزش نمی کنند؟ (درحالی که) خداوند آمرزنده مهربان است».[10] در این آیه با استفهام انکاری که بیانگر تاکید است، خداوند انسان ها را به سوی توبه و استغفار دعوت می نماید و با ذکر دو صفت غفور و رحیم بودنش، عواطف آن ها را تحریک می نماید، تا شاید به سوی توبه و استغفار دعوت و با آب استغفار، گناهانشان را بشویند و در پرتو توبه بر کمالات و فضائل انسانی خود بیفزاید.[11] و آیه ی «ای کسانیکه ایمان آورده اید به سوی خدا توبه کنید، تو برای خالص...»[12] مفسران توبه ی نصوح را توبه ای که صاحبش را از برگشت به طرف گناه باز دارد و یا توبه ای که بنده را برای رجوع از گناه خالص سازد و در نتیجه، دیگر به آن عملی که از آن توبه کرده، برنگردد، تفسیر کرده اند.[13] در تمام آیات فوق، توبه (تاب) به بنده نسبت داده شده است که به معنای بازگشت بنده از گناهانش به طرف خدای متعال می باشد.[14] در آیه دیگری می فرماید: «پذیرش توبه از سوی خدا، تنها برای کسانی است که کار بد را از روی جهالت انجام می دهند، سپس به زودی توبه می کنند و. ..»[15] و یا آیه ی «و گروهی دیگر به گناهان خود اعتراف کرده اند، و کار خوب و بد را به هم آمیخته اند، امید می رود که خداوند توبه ی آن ها را بپذیرد، به یقین، خداوند آمرزنده و مهربان است.»[16] در آیات فوق توبه به خداوند نسبت داده شده است؛ یعنی رحمت خداوند که در اثر گناه بنده از او سلب شده بود بار دیگر شامل او خواهد شد.

توبه ی نصوح در روایات

با بررسی روایات معصومین(علیهم السلام) با مطالب مختلفی در مورد توبه نصوح مواجه می شویم که در اینجا به چند نمونه اشاره می شود:

امام صادق(ع) فرمود: زمانی که بنده ای توبه ی نصوحانه کند، خداوند دوستش می دارد، سپس برایش می پوشاند. مردی پرسید: چگونه می پوشاند؟ فرمود: آن را، بر دو فرشته که می نویسند می پوشاند، و به اعضایش، و زمینی که در آن گناه کرده، وحی می فرستد: گناهان او را بپوشانید، پس خدای -عزوجل- را در حالی ملاقات می کند که چیزی نیست که برایش شهادت گناه دهد.[17]

- امام صادق(ع) در تفسیر واژه ی «نصوح» فرمود: آن گناهی است که هرگز به آن باز نگردد.[18]

- امام هادی(ع) در معنی نصوح فرمود: توبه ی نصوح، آن است که باطن انسان مانند ظاهر، و بهتر از ظاهر باشد.[19]

- امام علی (ع) در معنی نصوح فرمود: پشیمانی قلبی و عذرخواهی با زبان، و تصمیم جدی و مداوم بر ترک گناه.[20]

مراحل توبه

در هر توبه ای ابتدا لطف شامل بنده ی گنهکار شده و او را متنبه می کند و به زشتی کارهایش آگاه می سازد. آنگاه بنده بر اثر این تنبیه و بیداری به سوی خدای سبحان بازگشته و از تقصیر خویش توبه می کند. سپس دوباره خداوند سبحان عنایتش را شامل بنده ی تائب قرار می دهد و توبه اش را می پذیرد. پس هر توبه انسان همراه با دو توبه خداوند سبحان به سوی بنده اش می باشد. بر این اساس، حقیقت توبه که به معنای بازگشت در رجوع است دارای سه مرحله است:

الف) توبه ای از خداوند بر بنده که سبب بیداری بنده از زشتی و گناه می گردد.

ب) توبه ای از بنده به سوی خدا که در اظهار ندامت و پشیمانی او از گناه تجلی می یابد.

ج) توبه ای از خدای سبحان به سوی بنده که او را به درگاه خویش راه داده و توبه اش را می پذیرد.[21]

شرایط صحت و کمال توبه

شخصی برای خودنمایی در محضر حضرت علی(ع) گفت: استغفروالله. حضرت به او فرمود: مادرت به عزایت بنشیند. آیا می دانی استغفار از چه درجه ا ی بالایی برخوردار است؟ سپس فرمود: استغفار و توبه دارای شش پایه است:

1- پشیمانی از گناهان قبل. 2- تصمیم بر ترک گناه. 3- ادای حق مردم. 4- ادای حق الله. 5- ذوب شدن گوشت بدن که از غذای حرام روئیده شده با حزن و اندوه. 6- بدن انسان درد اطاعت خدا را بچشد همانگونه که شیرینی نگاه را می چشد. در این هنگام بگو: استغفروالله.[22]

آثار توبه ی نصوح

توبه و قبولی آن از نعمت ها و مواهب کم نظیر الهی است و دارای آثار نتایج درخشانی است. توبه ی خالص و حقیقی آنچنان انسان گنهکار را دگرگون می کند که گویی اصلاً گناه نکرده است. چنانکه امام باقر (ع) فرمود: «توبه کننده از گناه مانند آن است که گناهی نکرده است.»[23] توبه ی حقیقی موجب پرده پوشی و نابودی آثار گناه می گردد، امام صادق(ع) فرمود: بطوریکه وقتی توبه کننده با خدا ملاقات کند، هیچ چیزی نیست که در پیشگاه خدا گواهی دهد که او چیزی از گناه را انجام داده است.[24] از آیه ی 8 سوره تحریم که در آن امر شده توبه ی نصوح کنید.

به پنج ثمره و نتیجه ی توبه ی حقیقی اشاره شده که عبارتند از:

1- بخشودگی گناهان

2- ورود در بهشت پر نعمت الهی

3- عدم رسوائی در قیامت

4- نور ایمان و عمل، در قیامت به سراغ توبه کنندگان آمده و پیشاپیش آن ها حرکت نموده و ایشان را به سوی بهشت هدایت می کند.

5- توجه آن ها به خدا بیشتر می گردد و تقاضای تکمیل نور و آمرزش کامل گناه خود می کنند.[25] بطور خلاصه، توبه ی حقیقی آنچنان انسان را محبوب خدا می کند که خداوند بسیار نسبت به او شادمان است و او را به عنوان دوست خود، برمی گزیند. چنانچه امام کاظم(ع) فرمود: «دوست ترین بندگان نزد خدا، آن هایی هستند که در فتنه (گناه) واقع شوند و بسیار توبه کنند.»[26] در روایت دیگری از امام معصوم(ع) نقل شده که خداوند به توبه کنندگان، سه موهبت عطا کرده که اگر یکی از آن ها را به اهل آسمان ها و زمین می داد، همه ی آن ها نجات می یافتند:

1- بشارت به آن ها که خداوند آن ها را دوست دارد (بقره/222) و کسی را که خدا او را دوست بدارد، او را عذاب نمی کند.

2- حاملین عرش خدا و راه یافتگان در جوار عرش کبریائی، برای توبه کنندگان طلب آمرزش می کنند و ملاقات عالی را برای آن ها آرزو می نمایند. (مومن/7-8-9)

3- گناهان توبه کنندگان به حسنات و پاداش ها، تبدیل می گردد و خداوند به آن ها نوید رحمت و امن داده است. (فرقان/68 تا 70).

علت قبول نشدن توبه

گنهکار در صورتی که فرصت توبه داشته باشد و توبه را همراه با شرایط آن به جا آورد، بدون تردید توبه اش مورد پذیرش حق است، ولی اگر فرصت توبه را از دست دهد تا مرگش فرا رسد، آنگاه از گذشته توبه کند یا توبه ای منهای شرایط معین شده انجام دهد یا پس از ایمان کافر گردد، البته توبه اش مورد پذیرش نخواهد بود.[27] خداوند در آیه ی 18 سوره نساء می فرماید: «ولی توبه ی کسانیکه کارهای بد را انجام می دهند، تا هنگامی که مرگ یکی از آن ها فرا می رسد می گوید: الان توبه کردم، پذیرفته نیست و نه کسانیکه در حال کفر از دنیا می روند؛ اینها کسانی هستند که عذاب دردناکی برایشان فراهم کرده ایم». و در آیه ی90سوره آل عمران همین مطلب را بیان می فرماید: «کسانی که پس از ایمان آوردن، کافر شدند و سپس بر کفر خود» افزودند، هیچگاه توبه ی آنان، (که از روی ناچاری یا در آستانه ی مرگ صورت می گیرد) پذیرفته نمی شود و آن ها گمراهان (واقعی )اند»

پی نوشت ها


[1] الفراهیدی، لأبی عبدالرحمن الخلیل بن احمد؛ العین، قم، انتشارات مؤسسه‌ی دارالهجرة، 1405 ه.ق، الطبعة الاولی الجزء الثامن، ص 138.

[2] اصفهانی، راغب؛ مفردات الفاظ القرآن، دمشق، انتشارات دارالقلم، 1412 ه ق،‌الطبعة الاولی، ص 72.

[3] ابن منظور؛ لسان العرب، لبنان، بیروت، داراحیاء التراث العربی، 1419 ه.ق، طبعة‌الثالثه، الجزء الاول، ص 233.

[4] ابن فارس، احمد؛معجم مقاییس اللغة، قم، دفتر تبلیغات اسلامی،1404(ه.ق) ج1، ص 357

[5] مصطفوی، حسن؛ التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، قم، الدائره العامه للمرکز و العلاقات الثقافیة، 1368ه ش، الطبعة‌الاولی، الجزء الاول، ص 399.

[6] ملانراقی، احمد؛ معراج السعادة‌، قم، انتشارات هجرت، 1371 ه ش، چاپ اول، ص 687.

[7] ابن شعبه، حسن بن علی؛ تحف العقول،قم، دارالحدیث، 1383 ص 149.

[8] ترجمه‌ی مکارم شیرازی، ذیل آیه انعام،54.

[9] همان، طه 82.

[10] همان، مائده 74

[11] محمدی اشتهاردی، محمد؛ گناه‌شناسی، تهران، انتشارات پیام آزادی، 1369، چاپ سوم، ص 300.

[12] تحریم، آیه8.

[13] علامه طباطبایی، محمدحسین؛ تفسیرالمیزان، بیروت، لبنان، منشورات: مؤسسه الأعلی للمطبوعات، 1394ه،‌ الطبعة الثانیه، المجلد التاسع عشر، ص 335.

[14] گلوردی یزدی، حمیده؛ توبه، قم، انتشارات سیمای ولایت، 1380، چاپ اول، ص 17.

[15] ترجمه‌ی مکارم شیرازی، نساء،17.

[16] همان، توبه،102.

[17] علامه نراقی، مهدی؛ جامع السعادات، ترجمه‌ی کریم فیضی، قم، انتشارات قائم، آل محمد (ص)، 1385، چاپ اول، ج دوم، ص 354.

[18] کلینی، محمد بن یعقوب؛اصول کافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه،1363، ج 2، ص 432،

[19] مجلسی،محمد باقر؛ بحارالانوار، بیروت، لبنان، مؤسسه الوفاء، 1403، ص 22.

[20] تحف العقول، ص 149.

[21] جوادی آملی، عبدالله؛ تسنیم، قم، انتشارات اسراء، 1384 ش، چاپ اول، ج7، ص 75.

[22] امام علی(ع)؛ محمد دشتی،نهج‌البلاغه، قم، انتشارات پارسایان، 1379، حکمت 417.

[23] اصول کافی،ج2، ص 43.

[24] همان، ص 431.

[25] مکارم شیرازی، ناصر؛ تفسیر نمونه، تهران، انتشارات دارالکتب الاسلامیة، 1380ش، چاپ 26، ج24، ص 292.

[26] اصول کافی، ج2، ص 432.

[27] انصاریان، حسین؛ توبه آغوش رحمت، قم، انتشارات دارالعرفان، 1361، چاپ سوم، ص 105.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان