سرویس اجتماعی فردا: احسان گل محمدی روزنامه نگار در آستانه روز خبرنگار در یادداشتی در خصوص این حرفه نوشت: کار خبرنگاری واقعا سخت شده است؛ قدیم یک خبرگزاری و دو روزنامه بودند و تمام! خبرنگاران هم محدود بودند و بین این چند رسانه محدود میچرخیدند، اما هم اکنون تعداد خبرنگاران «چند ده میلیونی» شده است؛ من و همکارانم باید با چند ده میلیون رقابت کنیم!
رقابتی نابرابر؛ چرا که این چند ده میلیون خودشان را موظف نمیدانند که هر سه اصل "صحت"، "دقت" و "سرعت" را همزمان رعایت کنند! فردی که مسئولیتی را بر عهده دارد به خاطر بی تدبیری و یا. منابع سازمان و نهاد تحت امرش را نابود میکند؛ انتشار این خبر برای شهروند خبرنگاران آزاد است، اما خبرنگاران رسمی حتی در صورت محرز شدن خبر فوق و داشتن سندهای محکمه پسند باید در زمینه انتشار این خبر دقت داشته باشند، مثالی برایتان میزنم:
فردی در یکی از نهادهای دولتی تصمیمی، گرفته بود که اشتباه بودن تصمیمش برای ما محرز شده بود؛ اسناد محکمه پسندی هم داشتیم؛ تیتر زدم «حیف و میل آقای. در.»
سردبیر روزنامه تیتر را تغییر داد و گفت: اسنادی مبنی بر میل این مقام مسئول دارید؟ به اسناد اشتباهات او که منجر به نابود شدن منابع سازمان ش. شده بود اشاره کردم؛ سردبیر گفت: اینکه منابع را نابود کرده است میشود حیف! اما برای اینکه لفظ میل استفاده شود نیاز است اسنادی بر اینکه سود حاصل از این تصمیم اشتباه به حساب این مسئول رفته است بیاورید!
این مثال را زدم تا بگویم کلمهها در رسانه ها، بار دارند و نمیتوان حتی در مقابل چنین مسئول بی تدبیری بی محابا از آنها استفاده کرد! «دقت خبر» خط قرمزی که هیچ یک از شهروند خبرنگاران خود را ملزم به رعایت آن نمیدانند؛ بگذریم که در برخی از موارد حتی صحت خبر هم در شبکههای اجتماعی قربانی میشود! برای همین در اول این نوشته از واژه رقابت نابرابر استفاده کردم، با وجود همه این مسائل و نامه ها، دستورات شفاهی و کتبی و... هم باید با این شهروند خبرنگاران رقابت کنیم و رسانهها را زنده نگه داریم؛ در ادامه چند سوال پرتکراری که در خیابان مردم از من و هم صنفان پرسیدند را مطرح و به آن پاسخ میدهم:
«رسانهها مستقل هستند؟» تقریبا هیچ رسانهای مستقل نیست، استقلال رسانه با وجود هزینههای زیاد این فعالیت شوخی بیش نیست؛ خبرگزاریها وابسته به نهادها و سایتهای خبری و روزنامهها وابسته به اشخاص پر نفوذ هستند!
«خبرنگاران جز اقشار پر درآمد کشور محسوب میشوند؟» خبرنگاران در ایران عموما حقوقی از 900 هزارتومان تا 2 میلیون دریافت میکنند! با توجه به اینکه برخی از رسانههای برای جریان سازی در برههای خاص ایجاد میشود و یا ممکن است حامی رسانه یا نخواهد و یا نتواند حمایت خود را ادامه دهد که این اتفاق منجر میشود تا یا رسانه تعطیل شود و یا رسانه نیروهای خود را تعدیل کند! در چندماه اخیر رسانههای متعددی به خاطر بازداشت حامی مالیشان به خاطر تخلفات مالی تعطیل شدند و یا به صورت نیمه تعطیل درآمدند! با توجه به این موضوع امنیت شغلی در این حرفه چیزی شبیه شوخی است و ممکن است خبرنگاران مجبور باشند تا چندماه از پس انداز خود هزینهها را تامین کنند!
«آینده خبرنگاران تضمین شده است؟» جواب این سوال را تقریبا در پاسخ به سوال بالا مطرح کردم، با توجه به حساسیت برخی از حوزههای خبری ممکن است خبری موجب شود تا حتی اجازه حضور موقت خبرنگار را برای جمع کردن وسایل او ندهند و او را اخراج کنند، علاوه بر این گاهی اوقات خبرنگاران وجه المصالحه میان مسئولین و صاحبان رسانهها میشوند و مسئول رسانه برای جلوگیری از ایجاد حاشیه خبرنگار را اخراج میکند تا مخالفتش را با خبر خبرنگار اعلام کند؛ البته برخی از این حرفه به جاهای خوبی رسیده و میرسند از روابط عمومی نهادها و سازمان و .. و دریافت خانه و. بگیرید تا مسئولیتها و رانتهای بیشتر این موضوع را هم نمیتوان کتمان کرد هرچند گستردگی آن زیاد نیست!
«خبرنگاران اطلاعاتی هستند؟» پاسخ به این سوال میتواند هم منفی باشد و هم مثبت! به قول معروف یک اطلاعاتی خودش را لو نمیدهد و مانند هر حرفهی دیگری ممکن است نیروهای امنیتی در آن حضور داشته باشند؛ البته این نکته را نمیشود کتمان کرد که خبرنگاران با توجه به میزان مشهوریت خود و یا رسانه شان ممکن است با نیروهای بالادستی ارتباط داشته باشند و یا از آنها اطلاعات و منابعی را دریافت کنند!
«ماهانه به چه میزان نهادها و سازمانها به خبرنگاران هدیه میدهند؟» رقم دقیق این هدیه واقعا قابل اندازه گیری نیست؛ رسم است که برخی از نهادها و سازمانها بعد از هر نشست خبری که برگزار میکنند کارت هدیه ای{ با موجودی عموما 50 هزارتومان تا 200 هزارتومان} به خبرنگاران میدهند برخی از نهادها به جای کارت هدیه محصول و یا کتاب هدیه میدهند.
گرفتن این هدایا برای خبرنگاران برخی از رسانهها ممنوع است و برخی دیگر از رسانهها از خبرنگار درخواست میکنند که حتما در صورت دریافت کارت هدیه، این موضوع را به رسانه خود اعلام کنند! پر حاشیهترین هدیه بعد از نشست خبری یکی از ثروتمندان فرش فروش تهران، داده شده بود و در این نشست علاوه بر کارت هدیه، فرش کوچکی به خبرنگاران اهدا شده بود که جمع این دو هدیه به 2 میلیون تومان میرسید، اما در بقیه نشست خبریها معمولا خبری حتی از کارت هدیه نیست!
«همه خبرنگاران بیمه هستند؟» "رسانههای با ریشه" خبرنگارانش را بیمه میکنند، اما بیمه در مابقی رسانهها معمول نیست! چرا که علاوه بر هزینه بیمه که رسانهها خود را موظف به پرداخت آن نمیدانند، در صورت بیمه خبرنگار، ممکن است اگر او را اخراج و یا تعدیل کنند خبرنگار به تامین اجتماعی شکایت کند و مجبور به پرداخت خسارت شوند، به همین منظور تنها رسانههای ریشه دار خبرنگارانشان را بیمه میکنند!
«خبرنگاران زیاد تهدید میشوند؟» پاسخ این سوال مثبت است، اما این نکته هم گفتنی است که گذشته حجم این تهدیدات بسیار بیشتر بود، اما با توجه به گسترش شبکههای اجتماعی و بالارفتن سواد حقوقی خبرنگاران، تهدیدات به شدت کاهش پیدا کرده و نوع آن متفاوت از گذشته شده است!
«آیا خبرنگاری سختترین شغل دنیاست؟» شغل خبرنگاری شغل سختی است، اما در مقابل سختی کار، کارگران عزیز و... که در برخی از موارد کارفرما از پرداخت به موقع حقوق اندکی که برای آنها در نظر گرفته سر، باز میزند، اینکه بگویم شغل ما سختترین شغل است بیشتر مزاح است تا جنبه واقعیت داشته باشد!