عبدالرضا سالمینژاد پژوهشگر دفاع مقدس در گفتگو با خبرنگار مهر، درباره پیشرفت کارهای مجموعه کارنامه لشگر 7 ولیعصر (عج) در دفاع مقدس گفت: به تازگی کار روی یکی از مجلدات این مجموعه را به پایان رساندهام که از نظر سیر روایی و تقدم اتفاقات جنگ، چهارمین جلد این مجموعه است اما از نظر ترتیب چاپ، ششمین جلد میشود. این جلد درباره عملیات ناکام والفجر مقدماتی است.
وی افزود: عنوان پیشنهادی من برای این کتاب، «نبرد در رملهای جنگل عمقر» است. جنگل عمقر منطقهای نزدیک شوش است و عملیات والفجر مقدماتی هم در سال 61 در این منطقه انجام شد اما عملیات موفقی نبود. والفجر مقدماتی که بهمن ماه آن سال انجام شد، از نظر عملیاتهای مشترک سپاه و ارتش، ششمین عملیات سراسری و بزرگ؛ و دومین عملیات گستردهای بود که با ناکامی روبرو شد. اولین عملیات ناکام ایران در سالهای جنگ، رمضان بود که ناکامی در آن هم دلایل مختلفی داشت. رمضان، پس از عملیات محرم انجام شد. عملیات محرم موفق بود اما رمضان به دلیل لو رفتن اطلاعات عمده، پیش از اجرا شدنش، با موفقیت روبرو نشد.
این پژوهشگر در ادامه گفت: عملیات والفجر مقدماتی در دو مرحله که به ترتیب در 19 و 21 بهمن بودند، اجرا شد و هر دو مرحله هم با شکست روبرو شدند. قرار بود نیروهای ایرانی بین چذابه تا فکه عمل کنند و تا پای پل غزلیه درعراق پیش بروند. مرحله دوم نیز تصرف شهر العماره بود. چون نیروهای ایرانی از عملیاتهای پیشین دریافته بودند که نمیتوانند بصره را تصرف کنند. به هر حال، با شروع عملیات نیروهای سپاه و ارتش پیشروی کرده و حتی تا نزدیک غزلیه رفتند اما به دلیل عدم هماهنگی لازم نتوانستند مواضع تصرفشده را نگه دارند. هدف عملیات رمضان، فتح بصره بود که در آن ناکام بودیم اما عملیات رمضان با وجود شکستی که در بر داشت، درسهای زیادی هم به فرماندهان سپاه و ارتش داد که تا پایان جنگ به کارشان آمد اما والفجر مقدماتی هیچ دستاورد مثبتی نداشت و بسیاری از فرماندهان جنگ درباره این عملیات میگفتند که اگر زمان به عقب برگردد و دوباره برنامهریزی کنیم، دیگر چنین عملیات را طرحریزی نمیکنیم.
سالمینژاد در پاسخ به این سوال که شاید طرح و نقشه عملیاتها، آرمانی و خیلی ایدهآل بودهاند، گفت: نه، چنین چیزی نبوده است. ما در طرح و اجرا مشکلی نداشتیم و نقشههای عملیات عالی بودند اما در اجرا بود که به مشکل برخوردیم. طرح مانورهای عملیات والفجر مقدماتی و دیگر عملیاتها خوب بودند اما در اجرا شکست خوردند. والفجر مقدماتی اولین عملیاتی بود که سپاه در آن از نیروی زرهی استفاده کرد و نفربرهای بیامپی و خشایار به میدان آمدند. جالب است که کل مسیری که نیروها باید در مرحله اول این عملیات طی میکردند 12 کیلومتر بود که به مدد نفربرها طی شدند اما در عملیات موفق بیتالمقدس، در همان مرحله اول برای رسید به جاده اهواز خرمشهر در خاک خودمان، بچههای سپاه و ارتش، باید 17 کیلومتر طی میکردند که همه این مسیر را پیاده رفتند. یک نکته مهم درباره والفجر مقدماتی این است که با امضای قرارداد همکاری مسعود رجوی و صدام همزمان شد. به این ترتیب یکی از نیروهای منافقین در خط خودی نفوذ کرده و با موتورسیکلت به جمعآوری اطلاعات پرداخت و بعدا از طریق همین موتور فرار کرد. نکته دیگر این عملیات هم این است که عراق به واسطه رملی بودن زمین منطقه، فکر نمیکرد ایران قصد انجام عملیات در آن را داشته باشد اما به هر حال، ستون پنجم و جاسوسهای منافقین، عملیات را پیش از اجرایش لو دادند.
وی در پایان گفت: کتاب کارنامه لشگر 7 ولیعصر (عج) در عملیات والفجر مقدماتی 740 صفحه شد که آن را به ناشر تحویل دادهام. این کتاب، یکی از عناوین مجموعه «نگاهی به حضور حماسی لشگر 7 ولی عصر در دفاع مقدس» با طرح 14 جلد است. در حال حاضر کارشناسان مشغول کار روی مطالب کتاب و بررسی آن هستند. عنوان نهایی کتاب هم تا چندی دیگر انتخاب خواهد شد.