البته این نکته را هم تذکر بدهم که در بحث تأخیر در اجابت، اینطور نیست که دعاها مستجاب نشده باشد و خدا به آنها جواب نداده باشد؛ بلکه همه این دعاها پذیرفته شده اند. اما این سرعت و بُطئ در ظهور و بروز اثر است. بروز و ظهور اثر، دیر و زود دارد. وقتی من دعا کردم، خدا جوابم را داده و رویش را از من برنگردانده است؛ پس دعای من مستجاب شده و جواب گرفته ام. مقبول هم شده است؛ یعنی خدا پذیرفته است و گفته چشم! آنچه میخواهی را به تو میدهم؛ اما در تأثیر، تأخیر افتاده است. بنابر این «تأخیر در تأثیر» یعنی «تأخیر در بروز و ظهور علائم اجابت» که این خودش یک بحث مستقلی است.
علّت تأخیر در ظهور آثار اجابت دعا
گاهی هم در تأخیر، مصلحتی هست. چه بسا الآن در این موقع اگر چیزی را که از او درخواست کردهام به من بدهد، به ضرر من می شود؛ لذا اجابت را به تأخیر می اندازد. فرض کنید کسی از خدا پول میخواهد. خدا اگر همین الآن به او بدهد، نفْسش سرمست و چموش میشود و او را به تباهی می کشاند. برای همین خدا میگذارد موقعی به تو پول میدهد که نَفْسَت چموش نشود. لذا دعایت مستجاب شده و خدا جواب تو را داده و درخواستت را هم پذیرفته و مقبول هم واقع شده است؛ اما بحث در سرعت و بُطئِ بروز و ظهور اثر اجابت دعا است.
علّت تأخیر اجابت دعای خوبان
در باب بُطئ گاهی این جهت مطرح است که عرض کردم و گاهی هم نه؛ مسأله بالاتر از این حرفها است. یک مسائل معرفتی است که تأثیر اجابت را به تأخیر می اندازد. چون متن روایت است، می گویم. مطلب این است که چون رابطه «عبد و ربّ» یک رابطه محبّتی است، یعنی رابطه میان «مُحبّ و محبوب» است، اگر عبد از اولیای خاص خدا باشد، خدا صدایش را دوست دارد. لذا اگر او دعایی کند و درخواستی از خدا داشته باشد، خدا زود حاجتش را به او نمی دهد. چون اگر خداوند زود حاجت او را بدهد، دیگر او درخواستش را تکرار نمیکند. یعنی خداوند آهنگ صدای او را دوست دارد. میخواهد که او پشت سر هم بگوید «یا الله»! خدا از آهنگ صدای او لذت میبرد.
روایت را می خوانم که تعبیر امام صادق (علیه السلام)است: «إِنَّ الْعَبْدَ الْوَلِیَّ لِلَّهِ یَدْعُو اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فِی الْأَمْرِ یَنُوبُهُ فَیَقُولُ لِلْمَلَکِ الْمُوَکَّلِ بِهِ اقْضِ لِعَبْدِی حَاجَتَهُ»؛ یعنی آن بندهای را که از اولیای خاص خدا است، وقتی در امری دعا کند، خداوند فرمان می دهد حاجت او را بدهید! اما «وَ لَا تُعَجِّلْهَا» عجله نکنید! چرا؟ چون «فَإِنِّی أَشْتَهِی أَنْ أَسْمَعَ نِدَائَهُ وَ صَوْتَهُ». (همان) من دوست دارم این آهنگ را بشنوم. پس چه مسأله سرعت در اجابت، چه مسأله بطئ، یعنی سرعت و کُندی بروز آثار اجابت دعا، هیچکدام از اینها بی حساب و کتاب نیست؛ بلکه همه حسابشده است. حالا من دوباره سراغ مطلب اصلی بحث می روم.
قبل از دعا، پیشکش ببر!
در روایات گذشته بحث نماز و روزه قبل از دعا مطرح شده بود. اما یک روایت داریم که مسأله را به طور کلی مطرح می کند. من این روایت را می خوانم بعد هم اشاره به جهت آن میکنم. دارد: «عَنِ النَّبِیِّ صَلَّیاللهُعَلَیْهِوَآلِهِوَسَلَّم أَنَّهُ قَالَ إِذَا أَرَدْتَ أَنْ تَدْعُوَ اللَّهَ فَقَدِّمْ صَلَاةً أَوْ صَدَقَةً أَوْ خَیْراً أَوْ ذِکْراً»؛( مستدرک الوسائل ج 5 ص 199) حضرت میفرماید هرگاه خواستی دعا کنی و از خدا تقاضایی داشته باشی، قبل از آن یا نماز بخوان، یا صدقه بده، یا یک کار خیری انجام بده و یا ذکری بگو.
این روایت چه میخواهد بگوید؟ من به یک جهت بسیار سطح پایین آن اشاره می کنم و آن این است که وقتی تو از خدا تقاضا میکنی و چیزی از او میخواهی، قبل از آن بیا «برای خدا» یک کاری کن که روی تقاضا کردن از او را داشته باشی. یک کاری برای خدا، ِللّه، انجام بده که رویت بشود از او درخواست کنی. به اصطلاح ران ملخی پیشکش ببر! مورچه هم برای حضرت سلیمان (علیه السلام) یک چیزی بُرد؛ حرف این است که بیمعرفت نباش! بدتر از مورچه نباش! یک کار الهی انجام بده و بعد درخواستت را به زبان بیاور. خیلی زیبا است که اوّل بحث صلاۀ را پیش میکشد، بعد صدقه را و بعد میگوید یک کار خیر، لِلّه و فی سبیلالله انجام بده و بعد میگوید یک ذکری از اذکار را بگو. این یک جهت بسیار ساده و در سطح پایین بود که من عرض کردم.
منبع : درس اخلاق آیت الله مجتبی آقا تهرانی
منبع : پایگاه تبیان