مختار ثقفی گرچه نتوانست در کنار امام حسین(علیه السلام) به شهادت برسد اما بی شک یکی از ذخائر الهی بود که خداوند به وسیله او و شمشیرش از قاتلان اهل بیت انتقام گرفت.
در سال اول هجرت دیده به جهان گشود. شاید کسی نمی دانست که این کودک آینده ای شگفت انگیز دارد و با شمشیرش از دشمنان اهل بیت انتقام خواهد گرفت.
اسمش را مختار گذاشتند و به ابو اسحاق کنیه گرفت. به لقب کیسان به معنای باهوش و زیرک شهرت یافت، شاید این لقب را از امیرالمومنین دارد. به نقل از اصبغ بن نباته گفته اند روزی علی علیه السلام مختار را در دوران طفولیت روی پای خود نشاند و او را کیس خواند.
پدرش ابوعبید ثقفی از بزرگان صحابه پیامبر بود که در جنگ جسر یکی از جنگ های قادسیه کشته شد. مختار نیز با اینکه در آن زمان سیزده سال بیشتر نداشت در جنگ جسر حضور داشت.
قیام منتقمانه
گفته شده مختار ثقفی به جهت حمایت هایی که از امام حسین(علیه السلام) قبل از عاشورا داشته توسط ابن زیاد دستگیر شد و در هنگام جنگ نا برابر امام و سپاه یزید در زندان بوده است.[1]
اما پس از آزادی با عبدالله بن زبیر در مکه علیه یزید هم پیمان شد و پس از هلاکت یزید به کوفه بازگشت و در چهاردهم ربیع الثانی سال 66 (ه.ق) قیام خود را آغاز کرد قیامی که توانست دشمنان و قاتلان امام حسین از جمله شمر و عمر سعد و خولی و عبیدالله بن زیاد را به هلاکت برساند.
چرایی هم پیمان نشدن با توابین
یکی از ابعاد عبرت آموز قیام مختار بیعت نکردن با سلیمان صرد خزائی و توابین کوفه است.
توابین کسانی بودند که در هنگام قیام امام حسین(علیه السلام) او را یاری نکردند ولی پس از شهادت امام از کرده خویش پشیمان شده و به طلب خونخواهی از قاتلان امام وارد میدان نبرد شدند. اما نکته ای که درباره توابین وجود دارد که باعث شد مختار با آن ها بیعت نکند این بود که ایشان داعی شهادت طلبی داشتند و برای انتقام جویی به وجه تکیه بر قدرت و حکومت فکر نمی کردند. بر خلاف آن ها مختار می دانست تنها در صورتی می تواند از قاتلان اهل بیت انتقام بگیرد که قبل از آن تکیه بر حکومت و قدرت داشته باشد.
طبق آیه شریفه « وَأَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّةٍ وَمِن رِباطِ الخَیلِ تُرهِبونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّکُم»[2] ؛ هر نیرویی در قدرت دارید، برای مقابله با آنها [= دشمنان]، آماده سازید! و (همچنین) اسبهای ورزیده (برای میدان نبرد)، تا به وسیله آن، دشمن خدا و دشمن خویش را بترسانید!) امت اسلامی باید از لحاظ نظامی به چنان قدرتی دست یابند که هم بتوانند دشمنان متجاوز را شکست دهند و هم از موجودیت خود دفاع کنند.
مختار در روایات
روایات مربوط به مختار آشفته و ضد و نقیض هستند. برخی از مختار تمجید کرده و برخی دیگر او را کذاب معرفی می کنند.
روایت دسته اول:
امام صادق علیه السلام فرمودند: بعد از واقعه عاشورا، هیج زنی از زنان ما آرایش نکرد تا زمانی که مختار سر بریده عبیدالله بن زیاد و عمر بن سعد را برای ما فرستاد.[3]
از امام سجاد(علیه السلام) نقل شده که خدا به مختار جزای خیر دهد.[4]
روایات دسته دوم:
از امام باقر(علیه السلام) گزارش شده که امام سجاد(علیه السلام) فرستادگان مختار را به حضور نپذیرفته و هدایای وی را پس فرستاد و وی را کذاب خواند.[5]
در روایت دیگری آمده است که مختار اهل جهنم است ولی به وسیله امام حسین(علیه السلام) مورد شفاعت قرار میگیرد.[6]
علمای علم رجال روایات دسته دوم را از لحاظ سند ضعیف می دانند علاوه بر آنکه با عقل هم سازگار نیست، چراکه مختار همه توان خود را برای شادی و تسلی قلب آل الله صرف کرد و توانست از قاتلان اهل بیت انتقام بگیرد.
سرانجام شهادت
اختلافات ما بین مختار و زبیریان بالا گرفت و مصعب بن زبیر با مختار وارد جنگ شد. جنگ به کوفه کشیده شد و پس از چند هفته مختار با پیمان شکنی یارانش مجبور به قرار گرفتن در مقابل سپاه مصعب شد و مصعب پس از به شهادت رساندن مختار دستان او را برید و بر دیوار مسجد کوفه کوبید و سر وی را به نزد برادرش عبدالله فرستاد.
مختار زحمات زیادی را به جهت طرفداری از اهل بیت متحمل شد، ان شاء الله در جوار رحمت الهی و در زمره شهدای کربلا محشور باشد.
پی نوشت:
[1] أنساب الأشراف،ج6،ص:377
[2]سوره مبارکه انفال آیه 60
[3] رجال کشی، ص127
[4] تنقیح المقال، ج3ص 204
[5] معجم الرجال ج18ص 96
[6] معجم الرجال، ج18ص 97
منبع : پایگاه تبیان