به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایلنا، حسین ایمانیجاجرمی (جامعه شناس شهری و رییس موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران) در انتقاد به رویکرد شهردار جدید که اعتقاد دارد چهره شهر را یک ساله از متکدیان پاک خواهد کرد تصریح کرد: رویکرد شهردار جدید در خصوص آسیبهای اجتماعی تفاوت چندانی با شهرداریهای گذشته ندارد و همچنان در به همان پاشنه سابق میچرخد. در کشور ما این دسته از مسائل، در چارچوبی از بالا به پایین و دستوری حل و فصل میشود. واقعیت این است که مسائل اجتماعی یک شبه یا یک ساله شکل نگرفتهاند که قرار باشد با تعیین یک محدوده زمانی یک ساله از حل و فصل آنها سخن گفت.
وی ادامه داد: آسیبهای اجتماعی شبیه پروژههای عمرانی نیستند که بتوان با برنامهریزی منابع انسانی، مالی و تجهیزاتی آنها را در ظرف زمانی مشخص ساخت و حلشان کرد. گرچه ما در خصوص پروژههای عمرانی هم چندان کارنامه درخشانی نداریم و تطویل طرحهایی مانند مصلای تهران و فرودگاه امام، آنها را بدل به نمونههای جهانی از پروژههای تاخیری ساخته است.
ایمانی جاجرمی با تاکید به اینکه باید به تاثیر روابط ساختاری، کارکردی و فضایی کلان شهر تهران و پیرامون آن برای مواجه با آسیبهای اجتماعی توجه کنیم، گفت: همانطور که بارها گفته شده مسائل اساسی تهران مانند آسیبهای اجتماعی و ترافیک تنها مربوط به این شهر نیستند و برای فهم و حل و فصلشان باید این دسته از مسائل را در چارچوب منطقه شهری تهران مورد بررسی، تحلیل و سیاستگذاری قرار دارد. شهردارانِ تهران در طول سالهای گذشته در این خصوص، هیچگونه دیدگاه مشخصی نداشتهاند، آنها تهران را از اطرافش تفکیک میکنند، درحالیکه شهر تهران، شهرستانها و حتی استانهای اطراف از نظر کارکردی و عملکردی با یکدیگر مرتبط هستند.
نظام مدیریت شهری تهران از مد افتاده و قدیمی است
این استاد دانشگاه با بیان اینکه ما با یک انبوهه شهری مواجه هستیم، اما نظام مدیریت شهری تهران، از مد افتاده و قدیمی است، ادامه داد: نظام مدیریت شهری تهران امور خود را به صورت جزیرهای اداره میکند. شهرها و مناطق کوچکی که در اطراف تهران قرار دارند، به شدت دنبالِ منافع خود بوده و حتی شاهدِ بروز تخلفاتی شدید در آنها هستیم. حتی اگر آسیبهای اجتماعی در تهران را با روشهای پلیسی بهبود ببخشیم و متکدیان و معتادان به اصطلاح متجاهر را با روشهای پلیسی از شهر بیرون اندازیم، بیتردید آنها دوباره به سبب مشکلات پیرامون، به تهران بازخواهند گشت.
وی ادامه داد: تهران نمیتواند روی پیرامون خود، کنترلی داشته باشد. اکنون سالها از زمانی که به دستور سرتیپ کریم آقا بوذرجمهوری (کفیل بلدیه طهران در زمان رضا شاه) حصار و دروازهای پایتخت را تخریب کردهاند میگذرد! در دنیای توسعه یافته، کلانشهرها دارای شهرداریهایی با ساختار و اختیارات مجزا در مقایسه با شهرداریهای متوسط و کوچک هستند. اما شهرداریهای ما از نظر نهادی، دارای ضعف هستند و در کشور ما همچنان نظامِ بلدیه صد سال پیش حاکم است و هر شهری فقط به دنبال منافع خودش است و سعی میکند آسیبهای خود را به اطراف منتقل کند.
فاصلهای اساسی بین شعار و عمل در شهرداری تهران
ایمانی جاجرمی دوباره به اظهارات شهردار در خصوص رویکردی که برای مقابله و برخورد با آسیبهای اجتماعی اتخاذ کردهایم به شدت دولتمحور است، افزود: مدیریت شهریِ فعلی میتواند در حوزه اجرا و سیاستگذاری از نهادهای مدنی و سمنها کمک بگیرد، اما اظهارات شهردار در خصوص آسیبهای اجتماعی نشان میدهد، هیچ اثری از نظرات سمنها و فعالان مدنی وجود ندارد. این اظهارات نشان میدهد که شهردار با آنها گفتوگو نکرده است.
وی با اشاره به اقدامات شهردار اسبق در خصوص آسیبهای اجتماعی افزود: شعار قالیباف (شهردار اسبق تهران) تبدیل شهرداری از یک سازمان خدماتی به یک نهاد اجتماعی بود و اتفاقا توانست در چارچوب فهمی که از این مساله داشت این شعار را، خوب یا بد، عملیاتی کند. برای مثال در همین راستا سراهای محله را ایجاد کرد، البته من به آثار مثبت و منفی آن اشاره نمیکنم، مساله اساسی این است که او در راستای عملی کردن شعارهایش اقدام کرد.
این استاد دانشگاه ادامه داد: اما به نظر میرسد که در وضعیت فعلی شهرداری، بین شعار و آنچه که در عمل اتفاق میافتد، فاصلهای اساسی وجود دارد. شعار به تنهایی کافی نیست و شهردار باید برنامه عملیاتی داشته باشد و شعارهای آقای شهردار باید در قالب برنامههای عملیاتی خود را نشان دهد. اگر شهردار واقعا به مشارکت اعتقاد دارد، باید در تهیه این برنامه عملیاتی از نمایندگان نهادهای مدنی و حتی بخش خصوصی در راستای مسوولیت اجتماعیشان استفاده کند و آنها در انجام این عملیات سهیم کند.
وی با بیان اینکه ساختار شهرداری به گونهای تعریف شده که جایی برای نهادهای مدنی و صدای مردم وجود ندارد، افزود: حتی شورای شهر هم نمیتواند، مدعی نمایندگی همه اقشار و نهادها باشد. نبودِ نمایندگانِ اقشار مختلف نشان میدهد سیاستگذاریها در مسیر درستی قرار ندارد، چراکه مدیریت مسائل اجتماعی به تنهایی از طریق دولتها و شهرداریها ساخته نیست. شما نمیتوانند از مردم و سمنها انتظار داشته باشید که فقط در مسائل خیریه وارد شوند و نقشی در عرصه سیاستگذاری نداشته باشند. باید تمامی بازیگرانِ مهم، پشت یک میز و در شرایط یکسان نشسته و در عرصه سیاستگذاری نقش بازی کنند.
بیخبری افشانی از سندِ آسیبشناسی شهرها که در زمانِ خودش تهیه شد!
رییس موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران با تاکید بر اینکه باید میان سیاستها و برنامهها با اسناد بالادستی تناسب داشته باشد، گفت: سندِ آسیبشناسی شهرها در بخش اجتماعی و فرهنگی توسط دولت به تصویب رسیده است، این سند باید مبنای کار شهرداریِ کلانشهرها باشد. جالب آن است که "سازمان دهیاریها و شهرداریها" این سند را پیشنهاد داد و آقای افشانی هم خودش در آن زمان به عنوان "معاون عمرانی وزیر کشور" مشغول به کار بود. اما به نظر میرسد که اظهارات شهردار، ارتباطی با محتوای سند مذکور نداشته و این جای سوال دارد! آقای افشانی میداند که ماهها برای تهیه آن سند زمان و نیرو مصرف شده است و اتفاقا برای هدایت شهرداریها در این حوزههای کاری است.
ایمانی جاجرمی با تاکید بر اینکه کسانی میتوانند در حوزه آسیبهای اجتماعی اقدام موثری انجام دهند که خود در این حوزه "کنشگری اجتماعی کرده باشند، افزود: کسانی میتوانند در این حوزه کار کرده باشند که خود از نزدیک با کودکان کار و کسانی که قربانی اعتیاد شدهاند یا روسپیان کار کرده باشند و مسائل آنها را به اصطلاح با گوشت و پوست لمس کرده باشند.
"مدیرانِ پشت میزنشین" درکِ درستی از آسیبهای اجتماعی ندارند
وی ادامه داد: به نظر میرسد که مدیران بوروکرات و پشت میزنشین هیچ درک درستی از آسیبهای اجتماعی ندارند. آنها معمولا دلشان به بازدیدهای یکی دو ساعته خوش است درحالیکه باید بدانند بازدیدها کافی نیست و نمیتواند مسائل و مشکلات اجتماعی را به آنها نشان دهد. حقیقت این است که این بازدیدها بیشتر به یک یا دو نقطه خاص که خبرشان به بیرون درز کرده و مهم شدهاند، محدود میشود.
این استاد دانشگاه با تاکید بر اینکه در این بازدیدها حقیقت به مسئولان نشان داده نمیشود، گفت: مقامات پایینتر معمولا در این مواقع دستکارهایی انجام میدهند و واقعیت را بزک میکنند. این بازدیدها را باید در حد یک تور گردشگری دانست. این بازدیدها درک درستی به شما به عنوان مدیر ارشد نمیدهند. جالب آن است که ریشههای بسیاری از مسائل در نقاطی است که به آنها سر نمیزنند!
وی با بیان اینکه مسالهی اساسی تهران، وجود نابرابری در کل کشور است که از سالها پیش در کشور وجود داشته، ادامه داد: با وجود تمام هشدارهایی که کارشناسان شرافتمند دادند به این مسائل بیتوجهی شده است و این بیتوجهی نتایج خود را نشان میدهد و نشانههای بازرش در جامعه اعتیاد و آسیبهای اجتماعی است.
شاهد بروز پدیده خیابانخوابی هستیم
این جامعهشناس شهری ادامه داد: وضعیتی که هر روز گویی بدتر میشود، برای مثال در سالهای گذشته کمتر خیابانخواب می دیدیم اما به تازگی شاهد بروز پدیده خیابانخوابی در جاهایی مانند بلوار کشاورز هستیم. این نشان میدهد که پدیده بیخانمانی نیز در حال اضافه شدن به مشکلات است، افرادی که سقفی بالای سرشان نیست و پناهی جز کف خیابان و رفوژ فضای سبز بزرگ راهها ندارند.
وی با بیان اینکه در کشورهای توسعه یافته، شهرداری برای خود نقش پلیسی قائل نیست، افزود: شهرداری نمیگوید بروم طرف را بگیرم و ببندم و دمش را گرفته، بیرون بیندازم! این اقدامات مربوط به گذشته است زمانهایی مانند عهد ناصرالدین شاه قاجار که رئیس پلیس و رئیس بلدیه یکی بود. این روشها شبیه اقدامات سرتیپ بوذرجمهری شهردار دوران رضاشاه است که از قضا نظامی هم بود و از قشون میآمد.
آیا باید فقرا و آسیبدیدگان را به جرم فقر و آسیبدیدگی زندان انداخت و تبعید کرد؟
ایمانی جاجرمی با اشاره به اینکه شهرداری در دنیای امروز، برای خود یک مسئولیت اجتماعی تعریف میکند، ادامه داد: شهرداریهای دنیای مدرن، خود را در کنار افرادی که دچار مشکل شدهاند قرار داده و سعی میکند آنها را توانمند کنند نه آنکه با برخوردی پلیسی بگوید آنها را جمع کنند! اینکه بگوییم متکدیان را به زور از شهر خارج کنیم کار خاصی نیست و هر کسی با مقداری پول و زور از پس آن برمیآید، اما آیا با این برخوردها مساله حل میشود؟ آیا باید فقرا و آسیبدیدگان را به جرم فقر و آسیبدیدگی زندان انداخت و تبعیدشان کرد؟
زمانی هنر کردهایم که بتوانیم فرد را به سمتِ وضعیتِ بهتر سوق دهیم
وی با تاکید بر اینکه شهرداری باید به جای برخورد به سمت توانمندسازی و کمک برود و رویکرد خود را در این خصوص تغییر دهد، گفت: زمانی هنر کردهایم که بتوانیم فرد را به سمت وضعیت بهتر و بهبود سوق داده و به او کمک کنیم تا زندگیاش را تغییر دهد. کسانی که در شهرداری در رابطه با مسائل اجتماعی کار میکنند، باید سابقه کنشگری اجتماعی داشته باشند. اینکه فردی به واسطه دوستی و آشنایی در حوزه اجتماعی پست بگیرد، کافی نیست. یادمان نرود اینگونه پُستها به شدت حساس هستند و نمیتوان آنها را پُستهای معمولِ اداری دانست.
این استاد دانشگاه ادامه داد: با این نحوه برخورد و طرز تفکر، بعید نیست که شرایط حاشیهنشینی در تهران روزی به وخامتِ هند و برخی از کشورهای آمریکای لاتین برسد. اگر خوشبینی را کنار بگذاریم با توجه به ساختار اقتصادی که کشور دارد، شاید تهران هم شبیه سائوپائولوی برزیل شود. تهران و دیگر کلان شهرها به بهای نابودی پیرامون خود تبدیل به کانون قدرت و ثروت شدهاند، وضعیتی که متاسفانه با توجه به مساله تغییرات اقلیمی که کشور را گرفتار کرد است، بیم تشدید آن میرود.
شوراهای استان و شهرستان باید از حالت تشریفاتی دربیایند
وی با بیان اینکه هنوز فرصتهایی مانند "طرح توسعه سوحل مکران" در کشور باقی مانده است، گفت: در این شرایط به همکاریهای بینالمللی برای بهبود شرایط نیاز داریم. جمعیتِ قابل توجهی به علت خشکسالی و پدیده گرد و غبار مجبور به جابجایی و مهاجرت شده است. بیتردید مهاجرت تشدید خواهد شد و باید برای فاجعهای بزرگ آماده باشیم. حلِ مساله تهران، در قالب حل مسائل کل کشور معنا پیدا میکند و برنامه آمایش سرزمین باید به صورت جدی دنبال شود. شوراهای استان و شهرستان باید از حالت تشریفاتی دربیایند و باید برای مناطق مختلف کشور چشمانداز، سیاست و برنامهریزی داشته باشیم و اختیارات باید از مرکز به مناطق منتقل شود.
اگر مشارکت مردم را میخواهیم باید آنها را در روند تصمیمگیری دخالت دهیم
رییس موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران با اشاره به اظهاراتی که در مورد "گران شدن" تهران میشود، افزود: مردم باید هزینههای زندگی در شهر را تقبل کنند و الان هم مشغولِ این کار هستند. جالب است که بدانید کمدرآمدها بیشتر از ثروتمندان هزینههای اداره شهر را پرداخت میکنند اما سهم بسیار کمتری از رفاه و رانت دارند. اگر مشارکت مردم را میخواهیم باید آنها را در روند تصمیمگیری و سیاستگذاری نیز دخالت دهیم.
وی ادامه داد: نمیتوان به مردم به چشم جیب پول نگاه کرد که فقط در مواقع گرفتاری بیایند و هزینه تصمیماتی را پرداخت کنند که خود کوچکترین نقشی در اتخاذ آنها نداشتهاند. بیتردید اگر مردم بدانند در عرصه سیاستگذاری دخیل هستند مشکلی با پرداخت هزینههای شهر نخواهند داشت. آنها دوست دارند بدانند پولهایی که پرداخت میکنند برای چه اموری هزینه میشود و چه تاثیری بر زندگی آنها دارد.
لزوم دریافتِ مالیات، شفافیت و دموکراسی است
وی با بیان اینکه زمانی میتوان از مردم با خیال راحت مالیات گرفت که در درجه اول با آنها شفاف و در درجه دوم به شدت دموکراتیک باشیم، افزود: اظهارتی مانند گران کردن تهران نه عاقلانه است نه عادلانه! سیاستهای مالی شهرداری باید شفاف شود و باید مردم در جریان امور قرار گیرند و در این میان نقش شورای شهر هم اهمیت بسیار دارد. سوال اساسی این است که گر شهردار مجری سیاستهای شورای شهر است. جایگاه شعارها، اهداف و اولویتهایی که شورای شهر به مردم وعده کرده در سیاستهای شهردار کجاست؟
شورا باید شهردار منصوب را موظف به اجرای سیاستهایش کند
ایمانی جاجرمی در انتها با تاکید بر اهمیت نقش شورا در برنامههای شهردار ادامه داد: اگر شورا قدرت آن را ندارد که شهردارِ منصوبِ خود، را موظف به اجرای سیاستهایش کند، دیگر انتقاد اصلی به شورا است که رای از مردم میگیرد، اما توان دفاع از منافع آن ها را ندارد. اهمیت این مساله زمانی بیشتر میشود که بدانیم با توجه به ساختار شهرداریها در ایران، در هر شهری ازجمله تهران، مدیر شهری داریم نه شهردار.
وی در انتها خاطرنشان کرد: زیرا شهردار کسی است که مردم او را با رای خود و به طور مستقیم انتخاب میکنند. شهرداران فعلی در حقیقت مدیرکل سازمان شهرداری هستند، زیرا شورا آنها را پیشنهاد و حکمشان را وزیر کشور امضا کرده و عزلشان با شورا است. شهرداران وظیفه دارند که مجری سیاستهای شورای شهر باشند.