یکی از پر مناقشه و سئوال برانگیزترین اختلالات «اوتیسم» است. به همین دلیل نیز همواره باید در مورد اطلاعاتی که در مورد آن دریافت می کنید دقت کافی داشته باشید. برای پرهیز از باورهای نادرست در این باره بهتر است با برخی از رایج ترین آنها آشنا شوید. این موارد را با هم مرور می کنیم:
چرا «اوتیسم» هنوز هم گمراه کننده است؟
از سال 1999 میلادی که انجمن اوتیسم به بررسی علمی این نوع اختلال عصبی مبادرت کرد، این اختلال در میان درمانگران، جامعه پزشکی و عموم مردم گمراه کننده و مبهم باقی مانده است. دکتر «اوساکا هاگرتی» از بیکن کالج فلوریدا در این باره می گوید: “اوتیسم برای مردم عادی و جامعه پزشکی، مبهم است چرا که با سایر اختلالاتی چون بیش فعالی، اضطراب، افسردگی، اختلالات وسواسی و برخی دیگر از اختلالات اشتباه گرفته می شود.”
خصوصا اخیرا که توجه مردم و جامعه پزشکی به مفاهیمی چون کارکرد مغز در ارتباط با مسائلی چون ریاضیات و روابط با دیگران، هوش اجتماعی و عاطفی جلب شده، پیچیدگی های بیشتری پیدا کرده است. هر اندازه مطالعات بیشتری در این زمینه انجام می پذیرد، رموز بیشتری را برای محققان در مورد این نوع از اختلال عصبی می گشاید. به همین دلیل نیز بسیاری از نظریه هایی که در مورد آن وجود دارد کم ارزش شده و شاید زمان آن فرا رسیده باشد که اندکی از آنها فاصله گرفته شود.
از آنجا که روز جهانی این اختلال، دوم ماه آوریل، معادل 13 ام فروردین ماه است، شاید زمان مناسبی باشد که برخی از این نظریه ها و اندیشه های نادرست در مورد این اختلال را مورد بررسی قرار داده و اطلاعات خود در مورد آن را به روز رسانی کنیم. این اندیشه های منسوخ را در مورد اختلال اوتیسم با هم مرور می کنیم:
اندیشه نادرست: افراد مبتلا به اوتیسم، بی عاطفه هستند
این تصور در میان بسیاری از افراد وجود دارد که افراد مبتلا به اوتیسم، چهره های بی تفاوت و بی احساس همچون سنگ دارند و در تمامی موارد تنها از منطق خود استفاده کرده و احساس در آنها کاربردی ندارد. به خاطر داشته باشید که اوتیسم نوعی اختلال طیفی است، بنابراین افراد مبتلا به موقعیت های گوناگون واکنش های متفاوتی را نشان می دهند.
برخی از مبتلایان قادر به ابراز برخی از احساسات از هیجان تا خشم هستند اما برخی دیگر، در ابراز چنین احساساتی محدودیت بیشتری دارند. با این حال تمامی آنها قادر به تشخیص احساسات از هم هستند. در مطالعات انجام پذیرفته شده در این مورد و در سال 2016 میلادی و بر روی کودکان مبتلا به اوتیسم نشان داده شد که کودکان مبتلا در مقایسه با سایر کودکان قادر به تشخیص احساسات ساده ای چون شادی و غم هستند و در مورد احساسات انتزاعی تر همچون تعجب و ترس، با مشکل روبرو هستند چرا که مبتلایان به این نوع از اختلال برای درک برخی از احساسات، دچار مشکل هستند. خصوصا زمانی که این احساسات تنوع بیشتری پیدا می کنند آنها با سختی بیشتری مواجه خواهند شد.
این افراد نیازمند به درمان هایی در زمینه های روابط اجتماعی هستند تا بتوانند توانایی هایی را برای ابراز احساسات و ایجاد پیشرفت هایی در درک بدست آوردند.
اندیشه نادرست: مبتلایان ترجیح می دهند که گوشه گیر و تنها باشند
مطالعات نشان داده که ارتباطات اجتماعی در مبتلایان به اوتیسم با تاخیر همراه است. بسته به وضعیتی که فرد مبتلا در طیف این بیماری دارد ممکن است در برقراری ارتباط با افراد دور و بر خود، ابراز برخی از نشانه های چهره، وضعیت بدن و حتی نگاه کردن مستقیم به چهره دیگران با مشکلاتی مواجه باشد.
تمام اینها به معنای علاقه فرد مبتلا به دور ماندن از جمع نیست بر خلاف این تصور دور ماندن از جمع می تواند سبب ایجاد ناامنی هایی در او شود. بر اساس یافته های انجمن اوتیسم، برخی از مبتلایان، در میان جمع بودن را تهدیدی برای خود تلقی می کنند چرا که در برقراری ارتباط با افراد از طریق خوانش چهره آنها ناتوان هستند و این امر می تواند سبب دریافت ها و تعبیرهای نادرست از طریق دیگران شود.
اندیشه نادرست: افراد مبتلا به اوتیسم در معرض انجام کارهای خشونت آمیز هستند
این تصور نادرست و اشتباه است که تمام افراد مبتلا به اوتیسم با اطرافیان خود بدرفتاری می کنند و یا رفتار خشونت آمیزی دارند. این تصور وجود دارد که افراد مبتلا خیلی سریع از کوره در می روند. البته خشونت می تواند یکی از نشانه های این اختلال باشد اما بدان معنا نیست که تمام مبتلایان، به طور ذاتی خشن متولد شده باشند.
در یک پژوهش که توسط محققان فرانسوی در مورد کودکان مبتلا به اوتیسم با والدینی هم سن انجام شد نتایج جالبی بدست آمد. این مطالعه در سه محیط گوناگون یعنی در کنار والدین، مراقبت کنندگان و در مطب پزشک انجام شد. نتیجه این مطالعه نشان داد هر اندازه عوامل محیطی در کودکان مبتلا، اضطراب بیشتری را به وجود آورد احتمال انجام رفتارهای آسیب زننده به خودشان نیز افزایش پیدا می کند.
این آسیب ها در میان والدین کمترین میزان، در میان مراقبت کنندگان کمی بیشتر و در کنار پزشکان بیشتر بود. عمدتا مهارت هایی برای کاهش میزان اضطراب در میان کودکان و بزرگسالان وجود دارد که می تواند به مدیریت اضطرابی منجر شود. افراد مبتلا به اوتیسم برای کنار آمدن با چنین اضطراب هایی به کمک نیازمند هستند تا به خودشان آسیب نرسانند.
برخلاف نظر عموم، افراد مبتلا به اوتیسم بیش از آنکه به دیگران آسیب برسانند، آسیب هایی از قبیل کندن پوست خود را نشان می دهند. تفاوت فراوانی میان کودک مبتلا به اوتیسم با کودک خشن وجود دارد.
اندیشه نادرست: تمامی افراد این طیف، استعدادهای فراوانی دارند
شاید فیلم «مرد بارانی» مسئول اصلی ایجاد چنین تصور اشتباهی در میان عموم باشد. البته نمی توان به طور کامل مهارت ریاضیات و حافظه شخصیت «ریمون» که توسط «داستین هافمن» ایفا شد را نادیده گرفت. اما باید گفت که چنین استعدادهایی در برخی اوقات و نه همیشه می تواند در مورد افراد مبتلا به اوتیسم وجود داشته باشد.
در واقع در میان این افراد تنها 10 درصد از آنها امکان دارد که از چنین استعدادهایی برخوردار باشند. این احتمال وجود دارد که رشد غیرطبیعی مغز در این اختلال، به نیمه راست مغز کمک کند تا تغییراتی را در نیمه چپ مغز برای جبران عملکرد غیرنرمال مغز به وجود آورد.
دکتر هاگرتی در این باره می گوید: “مطالعات اخیر انجام پذیرفته بر علوم شناختی و عصب شناسی پیشنهاد می دهد که استعدادهای گوناگون انسان، در اساس و پایه مستقلی عمل می کنند.” به عبارت دیگر، فردی که در زمینه ای چون ریاضیات استعداد فراوانی دارد، ممکن است که درک نادرستی از احساسات دیگران داشته باشد. البته ممکن است که این طور نباشد.
اندیشه نادرست: افرد مبتلا افکار مخربی دارند
بر اساس آمار بدست آمده از تربیت کودکان مبتلا به اوتیسمِ انجمن ملی، بسیاری از کودکان مبتلا به اوتیسم، قادر هستند برای جبران برخی از عدم توانمندی های شان، با سایر تواناهایی بسیار خوب خود آنها را جبران کنند. به عنوان مثال برخی از آنها حافظه بصری بسیار خوبی دارند و بلافاصله با دیدن فلش کارتی که فرد مراقبت کننده به او نشان می دهد، لغاتی را بیان می کند و از این راهکار برای برقراری روابط اجتماعی استفاده می کند. این درحالی است که شاید نتواند ارتباط کلامی کارمد و نرمالی داشته باشد.
دکتر هاگرتی توضیح می دهد که تصور اشتباه نداشتن استعداد در میان مبتلایان به اختلال اوتیسم، ممکن است به دلیل تغییرات اجتماعی کنونی باشد که تمرکز فراوانی را بر توانایی های شناختی احساسی و اجتماعی قرار داده.
بیشتر نقش های فرهنگی مدرن، نیازمند ترکیبی از چند هوش هستند و نواختن ویولون و یا نوشتن شعر می تواند از نشانه های موفقیت افراد در زندگی تلقی شود. امروزه لازم است برای افزایش ارتباطات اجتماعی خود قادر به درک بسیاری از احساسات و عواطف باشیم.
اندیشه نادرست: تزریق واکسن ممکن است به این بیماری بیانجامد
مطالعه علمی بی اساس فردی به نام «اندرو ویکفیلد» سبب پدید آمدن این اندیشه اشتباه شد. به دنبال دریافت نادرست وی این تصور بوجود آمد که واکسن Measles-Mumps-Rubella یا «ام ام آر» سبب ابتلا به اوتیسم می شود و این تصور اشتباه سالیان سال وجود داشت.
مطالعات فراوان انجام شده بر روی ترکیب این واکسن و ده ها پژوهش انجام شده در میان میلیون ها کودک نشان داد که رابطه ای میان تزریق این واکسن و ابتلا به اوتیسم وجود ندارد. ترکیباتی چون تیومرسال و جیوه در این واکسن وجود داشتند که بارها و بارها مورد آزمون و خطا قرار گرفتند.
حتی در سال های بین 1999 تا 2001 میلادی تیومرسال، از ترکیب واکسن کودکان حذف شد با این حال بعد از انجام این کار نیز هنوز کودکانی بودند که به اوتیسم مبتلا شده و مراحل درمان خود را می گذرانند. اگر این ماده دلیل اصلی ابتلا به بیماری اوتیسم بود مسلما باید این بیماری ریشه کن می شد یا کاهش پیدا می کرد. بنابراین بهتر است این اندیشه نادرست در مورد واکسن فوق الذکر هر چه سریع تر از بین برود.
اندیشه نادرست: کودکان به دلیل داشتن والدین بد به این اختلال مبتلا می شوند
بسیاری از افراد این تصور نادرست را دارند که والدین بد می توانند باعث ایجاد چنین اختلالی شوند. این در حالی است که بسیاری از مطالعات انجام شده احتمال تاثیر ژنتیک بر عوامل محیطی را بیشتر می داند.
در مطالعه انجام شده توسط پروفسور «کارل ارنست وی. موهلندال» نشان داد که برخی از مبتلایان به اوتیسم، در دوران جنینی یا در بدو تولد بیشتر در معرض عوامل محیطی قرار می گیرند و به دلیل تغییراتی در هورومون ها و یا دریافتگرهای عصبی، از برخی از نشانه ها متاثر می شوند. اما این عوامل تنها فاکتورهای محیطی نیستند که منجر به بروز اوتیسم می شوند.
بنابراین والدین بدی بودن می تواند نشانه های این بیماری را تشدید کند اما سبب به وجود آمدن اوتیسم نخواهد شد.
اندیشه نادرست: اگر قادر به تشخیص فردی که مبتلا به اوتیسم است باشید، یک متخصص هستید
همان طور که در ابتدای متن نیز اشاره شد، این اختلال طیف گسترده ای دارد و شاخص بودن یک نشانه در مورد یک فرد مبتلا نمی تواند تنها عامل تشخیص دهنده این بیماری باشد و افراد نباید تصور کنند که با دیدن نشانه مشابه در فرد دیگر لزوما او نیز به اوتیسم مبتلا باشد.
به عنوان مثال خانمی این تصور اشتباه را داشت که به دلیل علاقه فرزند مبتلا به اوتیسمش به دیدن فیلم های پورنو، تمام افرادی که این عادت را دارند از اوتیسم رنج می برند که اندیشه و تصوری کاملا نادرست است که هیچ گواه علمی در پس آن وجود ندارد.
اندیشه نادرست: افراد مبتلا به اوتیسم خودخواه هستند و به دیگران اهمیت نمی دهند
از آنجایی که افراد مبتلا به اوتیسم دشواری هایی را درک احساسات و عواطف پیچیده دیگران دارند گاهی به خودخواه بودن و اهمیت ندادن به دیگران متهم می شوند که به گفته دکتر هاگرتی کاملا بی اساس است. اینکه افراد مبتلا چالش هایی را برای درک دیدگاه های دیگران دارند سبب نمی شود که به راحتی بتوان انگ خودخواه یا روانی بودن را به آنها زد.
حتی گفته می شود که آنها از قدرت بیشتری در قضاوت و همدردی با دیگران برخوردار هستند. در برخی از مواقع هم قویا قادر به درک احساسات دیگران هستند. اما از آنجایی که قدرت نشان دادن احساسات را آن گونه که مورد توقع دیگران است را ندارند به بی تفاوتی و خودخواهی متهم می شوند.
اندیشه نادرست: اوتیسم یک بیماری همه گیر است
آمار انجمن اوتیسم آمریکا نشان می دهد که اکنون از هر 68 کودک آمریکایی یکی به اوتیسم مبتلاست. در دهه 90 میلادی این آمار یک در میان 10٫000 نفر بود. شاید این آمار این تصور را بوجود آورد که احتمالا این بیماری همه گیر است و به سرعت در میان سایر کودکان نیز انتشار پیدا می کند.
در سال های قبل از دهه 90 میلادی بسیاری از کودکان مبتلا به اوتیسم اشتباها تحت درمان های اسکیزوفرنی یا اختلالات مشابه آن قرار می گرفتند. در گذشته پیش از رفتن کودکان به مدرسه امکان تشخیص این اختلال وجود نداشت.
یکی از روانشناسان بر این باور است به جای تصور نادرست همه گیر بودن این بیماری بهتر است شکرگزار باشیم که اکنون امکان تشخیص این اختلال در مراحل اولیه آن وجود دارد.
اندیشه نادرست: والدین کودکان مبتلا به اوتیسم از هم جدا می شوند
اگر چه والدین کودکان مبتلا به اوتیسم درمعرض جدا شدن از هم قرار می گیرند اما هیچ دلیل محکمی مبنی بر اینکه علت این امر اختلال فرزندشان باشد وجود ندارد.
در مطالعه ای که در سال 2010 میلادی انجام گرفت و در مجله «روانشناسی خانواده » به انتشار در آمد، نشان داده شد، 23٫5 درصد از والدین کودکان مبتلا به اوتیسم از هم جدا شده اند. در میان والدینی با کودکان نرمال تنها 13٫8 درصد جدایی گزارش شده بود.
آمار طلاق در آمریکا، نشان داد که والدین جوان تری که کودک مبتلا به اوتیسم دارند در مقایسه با والدین مسن تر، بیشتر از هم جدا می شوند. 58٫4 درصد از والدینی که سنین بین 15 تا 22 سالگی ازدواج کرده بودند در مقایسه با افرادی که در سنین 35 تا 40 سالگی ازدواج کردند بیشتر از هم جدا می شدند. مطالعات دیگر انجام شده در این زمینه نشان داد که این آمار ارتباطی به داشتن فرزند مبتلا به اوتیسم ندارد.
اندیشه نادرست: کودکی که تنها برخی از نشانه های این اختلال را داراست، حتما اوتیسم دارد
برخی از والدین با مشاهده برخی از نشانه ها در فرزندشان تصور می کنند که او به اوتیسم مبتلاست. به عنوان مثال عدم موفقیت در برقراری روابط اجتماعی، تاخیر در برقراری ارتباط، نحوه بازی کردن و حتی استفاده از تخیل در هنگام بازی را از نشانه های ابتلا به اوتیسم تلقی می کنند.
دکتر هاگرتی بر این باور است از آنجایی که والدین بهترین شناخت را از فرزندشان دارند، بهتر است که بدون پیش داوری و نتیجه گیری سریع، اطلاعات دقیقی را در مورد کودک خود در اختیار پزشک او قرار دهند.
اندیشه نادرست: رفتارهای کودک مبتلا به اوتیسم تا پایان عمر ادامه دارد
شاید فرد مبتلا به اوتیسم تا پایان عمر ناگزیر به درمان باشد اما این بدان معنا نیست که تمام نشانه های بیماری خود را تا پایان عمر و به طور مشابه خواهد داشت.
افراد مبتلا عمدتا تحت درمان قرار گرفته و بر روی برخی از مهارت ها از جمله مهارت های اجتماعی و برقراری ارتباط با دیگران، چالش های درمانی بیشتری دارند.
بر اساس نتایج بدست آمده بر روی مطالعات انجام پذیرفته شده بر رفتارهای مداخله گر بر کودکانی در سنین پایین تر نشان داده شد که دخالت های مداخله گر رفتاری در سنین بین 2 تا 5 سالگی، می تواند بر رفتارهای آن کودکان در کل زندگی شان تاثیر مثبتی داشته باشد.
درمان رفتارهای شناختی در سنین اولیه می تواند بسیار موثر باشد و به همین دلیل هم دولت آمریکا، بهترین امکانات را برای خانواده ها برای درمان هرچه سریع تر این اختلال را فراهم آورده است.